نمونه‌گیری نظری (Theoretical sampling) روشی برای گرآوری داده‌ها جهت نظریه‌پردازی است که کدگذاری و طراحی روش پرسشگری برای ادامه مسیر، همزمان انجام می‌شود. یعنی در هر گام ضمن تحلیل و کدگذاری داده‌ها، پژوهشگر سرنخ‌هایی را برای ادامه روند پرسشگری و گردآوری داده‌ها مشخص می‌سازد.

این شیوه از نمونه‌گیری یک روش نمونه‌گیری در پژوهش‌های کیفی و به‌طور مشخص روش گراندد تئوری است. داده‌هایی که توسط نظریه‌پرداز داده‌بنیاد برای تشریح فرایندها گردآوری می‌شود، شکل‌های مختلفی از داده‌های کیفی را شامل می‌شود. مشاهده، گفت‌وشنودها، خاطرات، مصاحبه، اسناد عمومی، مقاله‌ها و افکار شخصی پژوهشگر از این دسته هستند.

در نمونه‌گیری هدفمند برای مصاحبه با مشاهده، نظریه داده‌بنیاد از نگرشی منحصربه‌فرد پشتیبانی می‌کند که آن را از دیگر رهیافت‌های کمی و کیفی گردآوری داده‌ها متمایز می‌کند. از سویی برخلاف نمونه‌گیری صورت گرفته در روش‌های کمی، نمونه‌گیری نظری نمی‌تواند پیش از شروع مطالعه و نظریه داده‌بنیاد، برنامه‌ریزی شود. بلکه تصمیم‌های ویژه نمونه‌گیری در خلال خود فرایند پژوهش شکل می‌گیرند.

از سوی دیگر نظریه‌پردازان داده‌بنیاد از روای استفاده می‌کنند که مستلزم گردآوری و تحلیل همزمان و متوالی داده‌ها است. نمونه‌گیری نظری در نظریه داده‌بنیاد به این معنی است که اشکالی از گردآوری داده‌ها را انتخاب می‌کند که متون و تصورات مفیدی را در راستای تولید یک نظریه به دست خواهد داد. این به معنی آن است که نمونه‌گیری، ارادی (غیرتصادفی) است و متمرکز بر تولید یک نظریه است.

تعریف نمونه‌گیری نظری و کفایت نظری

گلیزر و اشتراوس نمونه‌گیری نظری را اینگونه تعریف کرده‌اند:

نمونه‌گیری نظری فرایند گردآوری داده برای تولید نظری است که به آن وسیله پژوهشگر، به‌طور همزمان داده‌هایش را گردآوری، کدگذاری و تحلیل می‌کند. همچنین تصمیم می‌گیرد برای بهبود نظریه خود تا هنگام ظهور آن، در فرایند چه داده‌هایی گردآوری و در کجا آنها را پیدا کند.
گلیزر و اشتراوس، ۱۹۶۸

نظریه داده‌بنیاد به دلیل ماهیت مقایسه‌ای و تطبیقی بودن تحلیل، همیشه ملازم با نمونه‌گیری نظری است. معیار قضاوت پیرامون زمان متوقف کردن این شیوه از نمونه‌برداری، «کفایت نظری» مقوله‌ها با نظریه است.  گلیزر و اشترواس کفایت نظری را وضعیتی اشاره می‌کنند که در آن هیچ داده بیشتری یافت نمی‌شود که پژوهشگر بوسیله آن بتواند ویژگی‌های مقوله را رشد دهد.

مدل‌های گراندد تئوری

نمونه‌گیری نظری در گراندد تئوری

به موازاتی که پژوهشگر داده‌های مشابه را بارها و بارها مشاهده می‌کند، از نظر تجربی اطمینان حاصل می‌کند که یک مقوله به کفایت رسیده است. زمانیکه مقوله‌ای کفایت لازم را کسب کرد، هیچ چیزی باقی نمی‌ماند جز اینکه پژوهشگر به سراغ گروه‌های جدیدی از داده در مورد مقوله‌های دیگر برود. آنگاه باید تلاش کند آن مقوله‌ها نیز کفایت لازم را بدست آورند.

شیوه نمونه‌گیری نظری

این مساله بسیار مهم است که بدانیم چرا برای رسیدن به کفایت نظری از نمونه‌برداری نظری استفاده می‌شود. هم‌زمانی تحلیل داده و بررسی کفایت نظری، کیفیت داده‌هایی که باید گردآوری شود را افزایش می‌دهد. این داده‌ها بیشتر از تعاملات انسانی نظیر یادداشت‌های میدانی یا مصاحبه‌ها است. همچنین جهت اینکه برای تحلیل چه داده‌ای مورد نیاز است را مشخص می‌سازد.

نظریه‌پردازان داده‌بنیاد، حتی از نمونه‌برداری داده‌ها براساس ارزش نظری آنها فراتر رفته‌اند. آنها از ایده طراحی ظاهرشوند حمایت می‌کنند. یک طرح ظاهرشونده در نظریه‌پردازی داده‌بنیاد فرایندی است که در آن پژوهشگر داده‌ها را گردآوری کرده و بلافاصه تحلیل می‌کند. نه اینکه شکیبایی کند همه داده‌ها گردآوری شود و سپس تصمیم خود در مورد اینکه چه داده‌ای را بعدا گردآوری کند؛ بر این تحلیل بنیان می‌گذارد.

نمونه‌گیری زیگزاگی

نمونه‌گیری زیگزاگی (کرسول، ۲۰۰۵ : ۴۰۶)

همانطور که در شکل مشخص است، مسیر زیگزاک به ما می‌کند تا این روند را درک کنیم. در مسیر گردآوری داده‌ها ابتدا مصاحبه نخست ثبت و تحلیل می‌شود و سپس باید سرنخ‌هایی برای گردآوری داده‌های جدید فراهم شود. این سرنخ‌ها ممکن است موارد زیر باشد:

  • مقوله‌های خوب رشد نکرده
  • اطلاعات مفقوده در زنجیره فرایند مطالعه
  • افراد جدیدی که می‌توانند نگرش‌هایی جدید ارائه دهند.

نظریه‌پرداز داده‌بنیاد سپس دوباره به میدان مطالعه باز می‌گردد تا این اطلاعات بیشتر را گردآوری کند. در این روال پژوهشگر معانی مفوله‌ها را برای نظریه بهبود داده، تدوین کرده و روشن‌تر می‌کند. این فرایند گردآوری داده‌ها و تحلیل داده‌ها به‌طور زیگزاک به پیش می‌رود تا اینکه پژوهشگر به اشباع یا کفایت در مفوله مورد نظر دست یابد.

نتیجه‌گیری

نمونه گیری نظری روشی است که نمونه‌ها بر اساس نتایج داده‌های جمع‌آوری‌شده با هدف درک عمیق‌تر از منطقه یا توسعه نظریه‌ها انتخاب شوند.  این تکنیک نمونه گیری در تجزیه و تحلیل کیفی استفاده می شود. موارد شدید یا بسیار خاص ممکن است به منظور به حداکثر رساندن احتمال قابل مشاهده بودن یک پدیده انتخاب شوند. نمونه‌گیری نظری فرآیندی از جمع‌آوری داده‌ها برای تولید نظریه است که در آن تحلیل‌گر به طور مشترک کدها را جمع‌آوری می‌کند و داده‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند و تصمیم می‌گیرد چه داده‌هایی را در گام بعدی گردآوری کند و کجا پیدا کند، تا نظریه‌ای را در زمان ظهور ایجاد کند.

نمونه‌گیری نظری تا نقطه کفایت نظری کل مقوله‌ها و در نهایت دستیابی به نظریه ادامه خواهد داشت. بنابراین در نظریه‌سازی داده‌بنیاد، نمونه‌گیری توسط ظهور مفهومی و نه طرح پژوهش به پیش می‌رود. همچنین توسط کفایت نظری و نه طرح پژوهشی محدود می‌شود. از آنجا که همه مقوله‌ها به اندازه یکسانی به پدیده مورد مطالعه مربوط نیستند، ژرفنای بررسی هریک از مقوله‌ها نیز نباید یکسان باشد. به عنوان قاعده کلی، «مقوله محوری» باید تا حد امکان کفایت لازم را بدست آورد.

فهرست منابع

دانایی‌فرد، حسن؛ الوانی، مهدی؛ آذر، عادل. (۱۳۹۳). روش شناسی پژوهش کیفی در مدیریت: رویکردی جامع. تهران: صفار.

Glaser, B. G., Strauss, A. L., & Strutzel, E. (1968). The discovery of grounded theory; strategies for qualitative research. Nursing research, 17(4), 364.

Creswell, J. W. (2017). Research design: Qualitative, quantitative, and mixed methods approaches. Sage publications.

5 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله