رهیافت ساخت‌گرایانه چارمز

رهیافت ساخت‌گرایانه (Constructive) روشی برای نظریه‌پردازی دادهه‌بنیاد (گراندد تئوری) است که در سال ۲۰۰۰ بوسیله کتی چارمز ارائه شد. این روش در پژوهش‌های کیفی برای به دست آوردن درک چگونگی ایجاد معنا در زندگی افراد استفاده می‌شود.

گراندد تئوری ساخت‌گرایانه نوع خاصی از نظریه ساخت‌گرایانه است که به پژوهشگران کمک می‌کند مضامینی را از داده‌های جمع آوری شده از طریق ابزارهایی مانند مصاحبه و مشاهدات تولید و کشف کنند. با استفاده از این رویکرد سازنده‌گرایانه، پژوهشگران می‌توانند بینشی در مورد چگونگی تجربه و تفسیر شرکت‌کنندگان از دنیای خود کسب کنند که می‌تواند برای اطلاع‌رسانی به سیاست‌گذاری، آموزش و سایر جنبه‌های جامعه مورد استفاده قرار گیرد.

گراندد تئوری ساخت‌گرایانه چیست؟

نظریه سازنده گرایی رویکردی به یادگیری است که بر نقش فعال یادگیرندگان در ساختن دانش خود تأکید دارد. این مدعی است که افراد به جای اینکه صرفاً اطلاعاتی را از دنیای اطراف خود جذب یا کسب کنند، به طور فعال معنا را از تجربیات خود می‌سازند.

  • نکات اصلی نظریه ساخت‌گرایانه عبارتند از:
  • دانش از طریق تعامل بین افراد و محیط آنها ساخته می‌شود.
  • یادگیری فرآیندی است برای ساختن فعالانه درک خود از جهان.
  • یادگیرندگان با علایق و کنجکاوی خود برانگیخته می‌شوند.
  • فراگیران از حل مسئله و تفکر انتقادی برای ساختن دانش جدید استفاده می‌کنند.

گراندد تئوری ساخت‌گرایانه کاربرد این رویکرد در پژوهشات کیفی است. این نوع پژوهش به چگونگی تفسیر افراد از تجربیات و دیدگاه‌های خود می‌پردازد و از این تفاسیر برای ایجاد درک ژرف‌تر از موضوع مورد مطالعه استفاده می‌کند.

برای اجرای گراندد تئوری سازنده‌گرا، پژوهشگران باید از یک طرح سازنده‌گرایانه استفاده کنند که به شرکت‌کنندگان اجازه می‌دهد در فرآیند یادگیری خود فعال باشند و خود داده‌ها را تفسیر کنند. این شامل استفاده از انواع مصاحبه و روش‌های دیگری است که امکان کاوش در دیدگاه‌های مختلف را فراهم می‌کند.

اصول گراندد تئوری ساخت‌گرایانه

ساخت‌گرایی یک دیدگاه فلسفی و یک رویکرد آموزشی است که ادعا می‌کند دانش توسط یادگیرنده ساخته می‌شود. این پیشنهاد می‌کند که فراگیران به طور فعال درک خود را از طریق تعاملات اجتماعی مختلف با محیط خود بسازند و بسازند. تعریف ساخت‌گرا به معرفت‌شناسی – یا نظریه شناخت – اشاره دارد که بر نقش تجربه در ایجاد معنا و دانش تأکید می‌کند.

گراندد تئوری سازنده‌گرا یک روش پژوهش تحلیلی است که از رویکردهای ساخت‌گرایی به پژوهشات کیفی توسعه یافته است. نظریه مبتنی بر ساخت‌گرایانه مبتنی بر این باور است که واقعیت به صورت اجتماعی توسط افرادی ساخته می‌شود که برای ایجاد معنا با یکدیگر تعامل دارند.

مدل‌های گراندد تئوری

مقایسه رهیافت نظام‌مند اشتراوس و کوربین با رهیافت ساختارمند چارمز

این شامل تعامل با شرکت کنندگان به منظور کشف باورها، ارزش‌ها و دیدگاه‌های آنها است که سپس مبنای پژوهش قرار می‌گیرد. این پژوهش برای ساختن و اصلاح نظریه‌های جهان اجتماعی استفاده می‌شود.

در پژوهش‌های کیفی، گراندد تئوری ساخت‌گرایانه روشی برای ایجاد بینش در مورد رفتار انسان است. این شامل تجزیه و تحلیل داده‌ها از مشاهدات، مصاحبه ها، و منابع دیگر به منظور توسعه نظریه‌ها در مورد پدیده‌های اجتماعی است.

طراحی سازنده

طراحی ساخت‌گرا مفهومی است که به استفاده از اصول سازنده‌گرایی در طراحی محیط‌ها و فعالیت‌های یادگیری اشاره دارد. این روش پژوهش بر درک دیدگاه‌ها و تجربیات افراد به منظور دستیابی به درک بهتری از پدیده مورد مطالعه متمرکز است.

گراندد تئوری ساخت‌گرایانه می‌تواند برای اطلاع رسانی سیاست ها، شیوه‌ها و مداخلات مرتبط با موضوعاتی مانند آموزش، مراقبت‌های بهداشتی، سیاست‌های عمومی و عدالت اجتماعی استفاده شود. طراحی ساخت‌گرا بر این ایده استوار است که یادگیری فرآیندی فعال است که از یادگیرندگان می‌خواهد از تجربیات خود معنا بسازند.

هدف طراحی سازنده‌گرایانه ایجاد تجربیات یادگیری است که به دانش‌آموزان اجازه می‌دهد مفاهیم را کشف و کاوش کنند و نه صرفاً حقایق را به خاطر بسپارند. رهیافت ساخت‌گرایانه اغلب شامل فعالیت هایی مانند یادگیری مبتنی بر پرسش، یادگیری مبتنی بر مسئله و تمرین تأملی است، به جای اینکه صرفاً حقایق را به خاطر بسپارد.

پیدایش ساخت‌گرایانه گراندد تئوری

گراندد تئوری ساخت‌گرایانه یک روش پژوهشی است که بر تولید نظریه‌های جدید از طریق تحلیل استقرایی داده‌های جمع آوری شده از شرکت کنندگان تمرکز دارد. این نظریه توسط کتی چارماز پیشنهاد شد و نسخه بعدی نظریه پایه است که توسط جامعه شناسان بارنی گلیزر و آنسلم اشتراوس توسعه یافته است.

گلیزر و استراوس در دهه ۱۹۶۰ در حین پژوهش در مورد بیماران لاعلاج، گراندد تئوری اولیه را توسعه دادند. این در نهایت منجر به دو کتاب شد: “کشف گراندد تئوری” و “زمان برای مردن”. گراندد تئوری سازنده‌گرا، توسعه‌ای از این گراندد تئوری‌ای اصلی است که پژوهشگر نیز در این مطالعه مشارکت می‌کند.

این رویکرد ساخت‌گرایانه به پژوهش، بر خلاف روش‌های سنتی که در آن پژوهشگر نقش مشاهده‌ای را حفظ می‌کند، شامل ایجاد نظریه‌هایی از دیدگاه افراد درگیر در مطالعه است. پژوهشگر به جای جمع‌آوری داده‌ها، فعالانه درگیر با موضوعات پژوهش و کشف دانش جدید است.

این پارادایم ساخت‌گرا به درک غنی‌تری از موضوع مورد پژوهش اجازه می‌دهد و می‌تواند به کشف دیدگاه‌هایی که ممکن است توسط روش‌های پژوهش سنتی نادیده گرفته شده‌اند کمک کند.

با ترکیب عناصر سازنده‌گرایی، مانند گنجاندن تجربیات و دیدگاه‌های ذهنی، با روش تئوری زمینه‌ای تحلیل داده‌ها، پژوهشگران می‌توانند بینش عمیق‌تری در مورد موضوع مطالعه خود به دست آورند. این یک بخش کلیدی از آنچه که گراندد تئوری ساخت‌گرایانه را از سایر روش‌های پژوهش کیفی متمایز می‌کند است .

اصول ساخت‌گرایانه گراندد تئوری

دانش ساخته می‌شود

هرکسی یادگیری را با دانشی از پیش موجود آغاز می‌کند. تعریف ساخت‌گرایانه نشان می‌دهد که یادگیرندگان مجموعه‌ای از ایده‌های از پیش تعیین‌شده دارند و فعالانه از تجربیات جدید معنا می‌سازند.

یادگیری یک فعالیت اجتماعی است

تعاملات گروهی برای ایجاد تفاهم مهم هستند. رویکرد سازنده‌گرایی بر ساخت اجتماعی دانش و درک در بستر گفتگو و همکاری متمرکز است.

یادگیری یک فرآیند فعال است

یادگیری نیاز به پاسخ حسی دارد. پارادایم سازنده گرایی تاکید می‌کند که یادگیری باید تعاملی باشد و یادگیرندگان را در تجربه مستقیم با محیط خود درگیر کند.

یادگیری زمینه‌ای است

یادگیری در موقعیتی در متن زندگی فرد رخ می‌دهد. این بدان معنی است که یادگیری باید در زمینه‌های دنیای واقعی ما تعبیه شود تا تعامل معنادار را فراهم کند.

مردم همانطور که یاد می‌گیرند یاد می‌گیرند

مردم در انتخاب و سازماندهی اطلاعات بهتر می‌شوند. گراندد تئوری سازنده‌گرا نشان می‌دهد که یادگیرندگان باید یاد بگیرند که چگونه یاد بگیرند و در شناخت الگوهای اطلاعات و توسعه استراتژی‌هایی برای حل مسئله بهتر شوند.

یادگیری در ذهن وجود دارد

یادگیری نیاز به مشارکت فعال و تأمل دارد. طراحی سازنده گرا بر نقش تأمل، پرسشگری و تفکر انتقادی در فرآیند یادگیری تأکید دارد.

دانش شخصی است:

دانش مبتنی بر دیدگاه و تجربیات هر فرد است. این بدان معناست که یادگیری باید شخصی سازی شود تا علایق و سبک‌های مختلف یادگیری را برآورده کند.

انگیزه کلید یادگیری است

ایجاد ارتباطات برای یادگیری ضروری است. تئوری ساخت‌گرایی پیشنهاد می‌کند که یادگیرندگان باید برای درگیر شدن در فرآیند یادگیری انگیزه داشته باشند تا ارتباطات معناداری بین ایده‌ها برقرار کنند.

انواع ساخت‌گرایانه

رهیافت ساخت‌گرایانه نظریه‌ای از یادگیری است که بیان می‌کند دانش از طریق تعامل و تجربه با محیط ساخته می‌شود. رویکردهای سازنده گرایی گوناگونی وجود دارد که برجسته ترین نظریه پردازان آن ژان پیاژه، جان دیویی، لو ویگوتسکی و ژروم برونر هستند.

ژان پیاژه

ژان پیاژه، بنیان‌گذار سازه‌گرایی، پیشنهاد کرد که دانش چیزی نیست که بتوان از یک تجربه منفرد پدید آمد. بلکه رشد ذهنی شناختی با ادغام مفاهیم ساده تر دانش در مفاهیم سطح بالاتر حاصل می‌شود. این نظریه به ساخت گرایی شناختی معروف است.

جان دیویی

ساخت‌گرایانه شناختی جان دیویی می‌آموزد که آموزش باید دانش آموز محور باشد تا موضوع محور. روش «زندگی هدایت‌شده» او تفکر انتقادی و مهارت‌های حل مسئله را ارتقا می‌دهد تا در زمینه‌های مختلف به کار رود.

لو ویگوتسکی

لو ویگوتسکی یک نظریه‌پرداز برساخت‌گرای اجتماعی بود که معتقد بود تعامل اجتماعی در فرآیند یادگیری و تأثیر فرهنگ بر رشد توانایی‌های شناختی بسیار مهم است. ویگوتسکی به اهمیت داربست یا حمایت از دانش آموزان در حین یادگیری اعتقاد داشت.

جروم برونر

نظریه یادگیری ساخت‌گرای جروم برونر بر این باور است که تعامل اجتماعی در قلب آموزش است. او پیشنهاد کرد که آموزش باید شامل وظایف محرک و مرتبط با زندگی دانش آموزان باشد. برونر همچنین از آموزش از طریق اکتشاف حمایت می‌کرد و دانش آموزان را تشویق می‌کرد تا اطلاعات را از طریق اکتشاف و آزمایش کشف کنند.

سازنده گرایی رویکردی برای یادگیری و آموزش است که در طول زمان توسط چندین نظریه پرداز برجسته اقتباس شده است. نظریه‌های سازنده‌گرایی مختلف، رویکردهای متفاوتی را برای درک چگونگی یادگیری و چگونگی پشتیبانی از دانش‌آموزان خود در حین یادگیری ارائه می‌دهند.

فرآیند رهیافت ساخت‌گرایانه گراندد تئوری

جمع آوری اطلاعات 

گردآوری داده‌ها نخستین گام در فرآیند تئوری مبتنی بر سازه‌گرایی است. در این مرحله پژوهشگر داده‌ها را از مصاحبه ها، مشاهدات و اسناد جمع آوری می‌کند.

برای مثال، پژوهشگری که بررسی می‌کند چگونه باورهای والدین در مورد جنسیت رفتار فرزندانشان را شکل می‌دهد، ممکن است برای جمع آوری داده‌ها با والدینی از زمینه‌های فرهنگی متفاوت مصاحبه کند.

کدگذاری کیفی

کدگذاری کیفی شامل درک داده‌ها و برچسب گذاری آن است. این یک فرآیند تکراری است که در آن پژوهشگر داده‌ها را تفسیر می‌کند، آنها را برچسب گذاری می‌کند و سپس به دنبال الگوها می‌گردد.

برای مثال، پژوهشگری که دیدگاه‌های معلمان را در مورد استفاده از فناوری در کلاس مطالعه می‌کند، ممکن است مصاحبه‌ها را با شناسایی مضامینی مانند «دسترسی»، «راحتی» و «کارآمدی» رمزگذاری کند.

یادداشت نویسی تحلیلی

یاداتش‌نویسی رهیافت ساخت‌گرایانه راهی برای مقایسه داده‌ها و کشف ایده‌های بیشتر است. از طریق یادداشت نویسی، پژوهشگر می‌تواند داده‌ها را تجزیه و تحلیل کند، روابط بین ایده‌های مختلف را شناسایی کند، بینش‌های جدیدی ایجاد کند و فرضیه هایی را ایجاد کند.

برای مثال، پژوهشگری که تأثیرات رسانه‌های اجتماعی بر مشارکت دانش‌آموزان را مطالعه می‌کند، ممکن است یادداشت‌هایی بنویسد تا ارتباط بین خودکارآمدی دانش‌آموزان و میزان زمانی که آنها در رسانه‌های اجتماعی صرف می‌کنند را بررسی کند.

نمونه گیری نظری

نمونه گیری نظری به پژوهشگر کمک می‌کند تا روابط بین داده‌ها را شناسایی کند، شکاف‌ها را شناسایی کند و بینش بیشتری به دست آورد. این روش شامل انتخاب موارد خاص برای مطالعه با جزئیات بیشتر بر اساس پتانسیل آنها برای افزودن اطلاعات جدید است.

به عنوان مثال، پژوهشگری که در حال مطالعه چگونگی تجربه دانش آموزان قلدری در مدرسه است، ممکن است تصمیم بگیرد روی گروه خاصی از دانش آموزان دارای معلولیت تمرکز کند تا بفهمد که چگونه تجربیات آنها با سایر دانش آموزان متفاوت است.

بازسازی تئوری و نوشتن پیش‌نویس 

هنگامی که همه داده‌ها جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند، نوبت به بازسازی نظریه، ایجاد ارتباط بین داده‌ها و ایجاد فرضیه هایی در مورد چرایی پدیده‌های خاص می‌رسد. سپس پژوهشگر پیش نویس یافته‌های خود را برای ارائه نظریه‌های خود می‌نویسد.

برای نمونه پژوهشگری که تأثیر تغییر آب و هوا بر جوامع را مطالعه می‌کند، ممکن است نظریه‌ای را ایجاد کند که تغییرات در الگوهای آب و هوا را به تغییرات در نگرش مردم نسبت به حفاظت از محیط زیست مرتبط می‌کند.

نمونه‌هایی از گراندد تئوری ساخت‌گرایانه

رهیافت ساخت‌گرایانه گراندد تئوری، یک رویکرد پژوهش کیفی است که به پژوهشگران کمک می‌کند تا درک جدیدی از جهان کشف کنند. در این فرآیند، شرکت کنندگان فعالانه در ساختن درک خود از طریق یک تعریف یا رویکرد ساخت‌گرا مشارکت دارند.

این رویکرد به دنبال درک “چرا” در پشت رفتار یک شرکت کننده از طریق بررسی دیدگاه‌های اجتماعی و فرهنگی آنهاست.

برای نشان دادن فرآیند تئوری مبتنی بر ساخت‌گرایانه، فرض کنید در حال انجام پژوهشی در مورد تأثیر فشار همسالان بر نوشیدن الکل نوجوانان بودید. شما ۱۰ دانش آموز دبیرستانی را برای مطالعه انتخاب کرده اید. در طول مصاحبه اولیه خود، از یک الگوی سازنده برای به دست آوردن بینشی در مورد تجربیات فردی آنها در مورد فشار همسالان مرتبط با مصرف الکل استفاده می‌کنید.

در این مثال، شما از یک طرح ساخت‌گرا برای کمک به شرکت‌کنندگان برای کشف تجربیات، ارزش‌ها و باورهای شخصی خود استفاده می‌کنید. همانطور که هر دانش آموز پاسخ می‌دهد، شما بر داستان و دیدگاه منحصر به فرد آنها تمرکز می‌کنید و انگیزه‌ها و احساسات اساسی را که افکار و رفتارهای آنها را شکل می‌دهد بررسی می‌کنید. با انجام این کار، می‌توانید بینشی در مورد چگونگی درک و رویکرد هر دانش آموز به این موضوع به دست آورید.

این نوع رویکرد گراندد تئوری ساخت‌گرایانه به شرکت کنندگان اجازه می‌دهد تا داستان‌های فردی خود را به اشتراک بگذارند، ارزش‌های خود را کشف کنند و درک بیشتری از مشکل ایجاد کنند. همچنین به پژوهشگران کمک می‌کند تا بینشی در مورد جنبه‌های فرهنگی، اجتماعی و شخصی موضوع به دست آورند که از طریق روش پژوهش سنتی‌تر به سبک نظرسنجی آشکار نمی‌شود.

با به کارگیری گراندد تئوری ساخت‌گرایانه در زندگی واقعی، پژوهشگران می‌توانند بینش عمیق تری در مورد پدیده هایی که در حال مطالعه هستند به دست آورند و به آنها کمک کند تا یافته‌های خود را بهتر اطلاع دهند.

معایب رهیافت ساخت‌گرایانه

مشخص شده است که این رویکرد در موقعیت‌های خاص برای کشف موضوعات پیچیده، تشویق خلاقیت و اجازه دادن به شرکت‌کنندگان برای درک تجربیات خود بسیار سودمند است. علی‌رغم مزایای فراوان، انتقاداتی وجود دارد که رهیافت ساخت‌گرایانه اغلب بدون ساختار است و همیشه برای هر موقعیتی مناسب نیست.

همچنین در حالی که تعریف رهیافت ساخت‌گرایانه نشان می‌دهد که واقعیت دائماً در حال تغییر است و معنا ذهنی است، این عدم وضوح یا ساختار می‌تواند برای برخی از یادگیرندگان آزاردهنده باشد. بنابراین، هنگام برنامه ریزی یک برنامه آموزشی یا پروژه پژوهشاتی، ارزیابی موقعیت و تصمیم گیری در مورد اینکه آیا یک رویکرد، طراحی یا الگوی سازنده گرایی سودمند است یا خیر، مهم است.

به طور کلی، رهیافت ساخت‌گرایانه راه موثری برای کشف موضوعات پیچیده، تشویق خلاقیت و اجازه دادن به شرکت کنندگان برای درک تجربیات خود ارائه می‌دهد. با این حال، برای اطمینان از بهترین نتیجه ممکن، مهم است که به دقت در نظر بگیرید که آیا این روش برای یک موقعیت خاص مناسب است یا خیر

Damyanov, M.(2023). Constructivist grounded theory: Defined, explained, and illustrated. Dovetail Editorial Team.

Charmaz, K. (2017). Constructivist grounded theory. The Journal of Positive Psychology, 12(3), 299-300.