سرمایه فرهنگی سازمان

سرمایه فرهنگی Cultural capital دارایی‌های اجتماعی یک فرد در تعامل با گروه‌های مختلف در یک جامعه چندلایه می‌باشد. در واقع این مقوله یک مفهوم جامعه‌شناسی است و به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی می‌پردازد.

مفهوم سرمایه فرهنگی بر قدرت و توانایی در اختیار گرفتن کالاهای فرهنگی و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این ابزارها دلالت دارد. هر فرهنگ دارای الگویی مشترک برای اندیشیدن است. مشخصه اندیشیدن در هر فرهنگی از برداشتی که در آن فرهنگ از واقعیت می‌شود و از جهان‌بینی که آن فرهنگ دارد، ریشه می‌گیرد. تغییر در جهان‌بینی نه تنها تغییرات معانی فرهنگی را موجب می‌شود، بلکه چیزی را در بر دارد که تاریخ‌دانان آن را تغییر عصر می‌نامند. در سطح کلان سرمایه فرهنگی هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد و همه پیشرفت‌های جامعه در راستای تعیین جایگاه واقعی این سرمایه معنوی در جوامع منعکس می‌شود،

اصطلاح سرمایه فرهنگی نخستین بار توسط پیر بوردیو (۱۹۳۰ـ ۲۰۰۲) به ادبیات علوم اجتماعی و انسانی وارد شده است. فرهنگ از نظر بوردیو مانند نوعی اقتصاد یا بازار است. از نظر بوردیو تمام افراد بشر کنشگر هستند، چه آنهایی که آگاهانه عملی را انجام می‌دهند و چه آنهایی که ناخودآگاه پذیرای سلطه‌اند، به عبارتی دیگر افراد فعال و منفعل یک کنشگرند. کنش، عملی است که در یک میدان رخ می‌دهد. هر میدانی عرصه‌ای است که در آن نیروی بالقوه یا بالفعل با یکدیگر وارد تبادل می‌شوند. پس برای درک معنی عمل باید معنی میدان را درک کرد که خود حاصل تبادل میان نیروها است. این مقوله در ادبیات سازمان و مدیریت در کنار سرمایه انسانی، سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی قابل مطالعه است. در مقاله حاضر به مفهوم‌سازی مقوله سرمایه فرهنگی پرداخته شده است.

تعریف سرمایه فرهنگی

سرمایه فرهنگی توسط پیر بوردیو (Pierre Bourdieu) جامعه‌شناس فرانسوی ابداع شده‌است. دارایی فرهنگی یک مفهوم جامعه‌شناسی است و به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل گفته می‌شود. این مفهوم امکان می‌دهد تا نابرابری در توانمندی‌های تحصیلی کودکان در طبقات اجتماعی مختلف فهم شود؛ برای این کار، کافی است که موفقیّت تحصیلی کودکان طبقات مختلف، با سرمایه فرهنگی آن‌ها در همین طبقات در ارتباط باهم قرارداده شود، افرادی که سرمایه فرهنگی بیشتری دارند، در بازار تحصیلی موفقیت بیشتری کسب می‌کنند.

سرمایه فرهنگی، یعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و آن در برگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته می‌شوند.

از دیدگاه بوردیو، سرمایه آن چیزی است که به عنوان یک رابطه اجتماعی در درون یک سازواره از تعاملات عمل می‌کند. دامنه آن نیز بدون هیچ تمایزی به تمامی کالاها، اشیاء و نشانه‌هایی که خود را به عنوان چیزهای کمیاب و ارزشمند، عرضه می‌دارند کشیده می‌شود. سرمایه فرهنگی به عنوان یک رابطه اجتماعی درون سازواره‌ای از تعاملات که مشتمل بر دانش فرهنگی انباشته عمل می‌کند، منتهی به قدرت و منزلت می‌گردد.

سرمایه فرهنگی از دیدگاه بوردیو

به عقیده بوردیو در هر میدانی میان بازیگران یا گروههای اجتماعی چهار نوع سرمایه ردوبدل می‌شوند که عبارتند از:

  • سرمایه اقتصادی
  • سرمایه اجتماعی
  • سرمایه فرهنگی
  • سرمایه نمادین

سرمایه اقتصادی، یعنی ثروت و پولی که هر بازیگر [کنشگر] اجتماعی در درست دارد و شامل درآمدها و بقیه انواع منابع مالی است که در قالب مالکیت جلوه نهادی پیدا می‌کند.

سرمایه اجتماعی، یعنی شبکه‌ای از روابط فردی و گروهی که هر فردی در اختیار دارد و آن شامل همه منابع واقعی و بالقوه‌ای است که می‌تواند در اثر عضویت در شبکه اجتماعی کنشگران یا سازمان‌ها به دست آید.

ابعاد سرمایه فرهنگی بوردیو

ابعاد سرمایه فرهنگی از دیدگاه بوردیو

سرمایـه فرهـنگی، یعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و آن در برگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته می‌شوند. این نوع سرمایه خود از سه بعد اصلی تشکیل شده که عبارتند از:

  • تجسم‌یافته Embodied
  • عینیت‌یافته Objectified
  • نهادی Institutionalized

سرمایه تجسم‌یافته خود شامل مهارت ذهنی و مهارت در بیان مطالب درسی است. سرمایه عینیت‌یافته از مصرف کالاهای فرهنگی، تملک کالاهای فرهنگی، علاقمندی به هنر تشکیل می‌شود. در نهایت سرمایه نهادی نیز مشتمل بر مدرک تحصیلی است. برای درک بهتر و سنجش این سازه پرسشنامه سرمایه فرهنگی را بنگرید.

سرمایه نمادین، یعنی مجموعه ابزارهای نمادین، پرستیژ، حیثیت، احترام و قابلیت‌های فردی در رفتارها (کلام و کالبد) که فرد در اختیار دارد. سرمایه نمادین جزئی از سرمایه فرهنگی است و به معنای توانایی مشروعیت دادن، تعریف کردن و ارزش گذاردن است.

بنابراین سرمایه سازمان از محور فرهنگ را می‌توان توانایی تصرف و استفاده از کالاهای فرهنگی و نیز توانایی‌های ادبی ـ گفتاری تعریف کرد.

اهمیت سرمایه فرهنگی

اهمیت این مقوله در سازمان مانند جامعه بسیار زیاد است. سرمایه فرهنگی عبارت است از مهارت‌ها و شناخت‌هایی که یک جامعه در اختیار فرد قرار می‌دهد و میدان اجتماعی فرصت‌های برابری را برای همه اعضای آن جامعه فراهم می‌کند، لیکن تنها آن‌هایی می‌توانند از این فرصت‌ها سود ببرند که مهارت جذب این فرصت‌ها را داشته باشند.

از این حیث، این مقوله یک متغیر مداخله‌گر بسیار مهمی است. در مواقعی که در توزیع منابع، نابرابری وجود دارد، یعنی به عنوان یک متغیر در بازتولید نابرابری اجتماعی دخالت دارد و هم در مواقعی که جامعه متقاضی برابری فرصت‌ها و پاداش‌ها است، می‌تواند متغیر و مداخله‌گر مهمی باشد. بنابراین زمینه‌ی خانوادگی و زمینه اجتماعی به طور مستقیم بر حصول آن تأثیر دارند. همچنین این متغیر به طور مستقیم بر دستاوردهای علمی و شغلی تأثیر خواهد داشت. حتی برخورداری از نظرها و عقاید شخصی نیز ثمره تحصیلات و مهارت‌های اکتسابی است.

در نهایت باید به دو نکته اساسی به طور مختصر اشاره کرد که داشتن سرمایه فرهنگی کارکردهای مختلفی دارد؛ اولاً کسب مشروعیت از طریق بقیه سرمایه‌ها منوط به تبدیل شدن آن‌ها به سرمایه فرهنگی است، یعنی کسی که بواسطه این موقله منزلت دارد می‌تواند روایت و برداشت خود را از دنیای اجتماعی بر دیگران تحمیل کند. ثانیاً‌ داشتن چنین سرمایه‌ای بدان معنا است که فرد می‌تواند خودرا از الزامات زندگی روزمره جدا کند و نوعی گزینش دلخواه در عرصه فرهنگ انجام دهد به بیان خود بوردیو زیبایی‌شناسی محض از اخلاق یا همان خلق و خوی فاصله گرفتن گزینشی از الزامات دنیای طبیعی و اجتماعی منشأ می‌گیرد. برای سنجش این مقوله نیز می‌توانید پرسشنامه سرمایه فرهنگی را دانلود کنید.

خلاصه و نتیحه‌گیری

نگاهی اجمالی بر روند تحقیق بیانگر این مطلب است که الگویی مناسب جهت اندازه‌گیری و سنجش سرمایه فرهنگی اهمیت بسیاری دارد. براساس یک الگوی کلی سرمایه فرهنگی به سه بعد فردی، جمعی و ملی قابل تقسیم است. تقسیم هر یک از ابعاد به مؤلفه‌های مورد نظر و نهایتاً تعیین شاخص‌های هر یک از مؤلفه‌ها منجر به ایجاد مدلى کاربردی می‌شود. سامان‌ها با بکاگیری چنین الگویی می‌توانند اهداف فرهنگ‌محور را میسر سازند. با تأکید بر شاخص‌های کلیدی می‌توان از شرایط موجود جهت حل مشکلات و معضلات آتی فرهنگی استفاده کرد. به این ترتیب می‌توان در راستای پیش‌بینی امور فرهنگی نیز با تمهیدات مدبرانه و مدیریتی به استقبال اینده شتافت.

براساس نتایج این مقاله می‌توان در راستای اندازه‌گیری سرمایه فرهنگی در حوزه‌های گوناگون اقدام کرد. همچنین می‌توان نقشه‌ای از سرمایه‌های سازمان در حوزه فرهنگ موجود را ترسیم نمود. با بهره‌مندی از شرایط مطلوب، با برنامه‌ریزی منطقی و مبتنی بر آمار و اطلاعات بر گرفته از سیستم می‌توان در جهت کارآمدی و افزایش عملکرد نهادها و سازمان‌های فرهنگ‌محور براساس سیاست‌گذاری‌های فرهنگی اقدام کرد. ارزیابی و آنالیز دقیق نقشه جامع فرهنگی می‌تواند مقدمه‌ای جهت تنظیم و پیش‌بینی سیاست‌گذاری‌های فرهنگی در راستای اعتلای فرهنگی و مقابله با تهدیدهای فرهنگی باشد. اگر مدیران در عرصه‌های مدیریت فرهنگی بر اطلاعات علمی و شایسته سالاری تاکید نمایند می‌توانند موفقیت سازمان را تضمین کنند.