سرمایه اجتماعی سازمان

سرمایه اجتماعی سازمان (Social capital) عملکرد اثربخش گروه‌های اجتماعی از طریق روابط بین فردی، احساس هویت، ادراک، هنجارها و ارزش‌های مشتریک می‌باشد. این سرمایه سازمانی در نهایت به اعتماد، هماهنگی و تعامل سازنده در برابر تعارض سازمانی مخرب منجر خواهد شد.

در شرایط حاضر توفیق سازمان‌ها را نمی توان در انباشت ثروت مادی و فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی ارزیابی کرد. زیرا سرمایه‌های مالی، فیزیکی و انسانی بدون سرمایه اجتماعی فاقد کارآیی موثرند. اگرچه وجه اجتماعی سازمان‌ها سالهاست از سوی اندیشمندان مدیریت مورد توجه قرار گرفته، اما اهمیت روابط اجتماعی و موضوع سرمایه اجتماعی سازمان باهم قرین است. به طوریکه استفاده بهینه از سرمایه‌های مالی، فیزیکی و انسانی در سازمان بدون سرمایه اجتماعی، یعنی بدون شبکه روابط متقابل بین اعضای سازمان که توأم با اعتماد و محبت و دوستی و در جهت حفظ ارزش‌ها و هنجارهای سازمانی باشد، امکانپذیر نیست.

سرمایه اجتماعی سازمان یا بعد معنوی یک اجتماع، میراثی تاریخی است که از طریق تشویق افراد به همکاری و مشارکت در تعاملات اجتماعی، قادر است به حل میزان بیشتری از معضلات موجود در آن اجتماع، فائق آید و حرکت به سوی رشد و توسعه شتابان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … را امکان پذیر سازد. در واقع سرمایه اجتماعی را می‌توان در کنار سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه فرهنگی و سرمایه‌های اقتصادی، بخشی از ثروت ملی به حساب آورد که بستر مناسبی برای بهره برداری از سرمایه انسانی و فیزیکی (مادی) و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می‌شود. در مقاله حاضر به تارحچه، تعریف و ابعاد این مقوله بااهمیت مدیریت منابع انسانی سازمان پرداخته شده است.

تاریخچه سرمایه اجتماعی سازمان

در دو دهه گذشته سرمایه اجتماعی در شکل­‌ها و زمینه­‌های مختلف به عنوان یکی از شاخص­ترین مفاهیم در علوم اجتماعی پدیدار گشته است. ولی ریشه استفاده از این اصطلاح به سال ۱۹۱۶ و به کاربرد اولیه آن توسط یک معلم جوان ترقی خواه به نام هنیفن باز می­گردد. او در بحث از مراکز اجتماعات مدارس روستایی، بر اهمیت احیای مشارکت­‌های اجتماعی برای تداوم دموکراسی و توسعه تأکید کرد و مفهوم سرمایه اجتماعی را وضع نمود. هنیفن هر دو وجه منافع خصوصی و عمومی سرمایه اجتماعی را برجسته کرد اما به رغم این نوآوری مفهومی توجه برانگیز را برنیانگیخت و بدون هیچ اثری ناپدید شد.

پس از آن مفهوم سرمایه اجتماعی چندین بار به طور مستقل بازآفرینی شد. در دهه ۱۹۵۰ توسط سیلی و همکارانش برای تحلیل عضویت حومه نشینان شهری در کلوبها، در دهه ۱۹۶۰ توسط جیکبز  در کلان شهرهای جدید و در دهه ۱۹۷۰ توسط لوری اقتصاددان، برای تحلیل میراث اجتماعی برده­داری به کار گرفته شده است. اما مفهوم سرمایه اجتماعی تنها در دهه ۱۹۸۰ بود که به شدت مورد توجه قرار گرفت و توانست با گسترش نظری و تجربی، جایگاه تعریف شده­ای در میان نظریه‌­های جامعه شناسی به خود اختصاص دهد. این امر عمدتاً مرهون کلمن (۱۹۹۸) جامعه شناس آمریکایی و تحقیق او در زمینه مشارکت در امور مدرسه در شهر شیکاگواست پس از آن بوردیو در فرانسه ابعاد دیگری از این مفهوم را روشن کرد و مطالعه پاتنام (۱۹۹۳) در زمینه رابطه سرمایه اجتماعی و نهادهای دموکراتیک در ایتالیا، خصوصاً از عوامل مؤثر در این گسترش می­باشد.

تعاریف سرمایه اجتماعی سازمان

از سرمایه اجتماعى تعریف­‌های متعددى بیان شده است.

بوردیو (۱۹۸۵) سرمایه اجتماعی را تجمعی از منابع بالقوه و بالفعل متعددی بیان می­کند که مربوط به مالکیت شبکه بادوامی از روابط کم و بیش نهادی شده از آشنایی و شناخت متقابل است. این شبکه­ها محصول راهبردهای سرمایه گذاری فردی و جمعی، آگاهانه یا ناآگاهانه به قصد بازتولید روابط اجتماعی است.

کلمن (۱۹۹۸) معتقد است سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنشگر اجازه می­دهد به منافع خود دست یابد.

بارت (۱۹۹۷) سرمایه اجتماعی را یک شبکه ساختارگونه تعریف می­کند که متأثر از اندازه شبکه، تراکم و سلسله‌مراتب شبکه است و هر چه اندازه شبکه وسیع­تر و تراکم سلسله‌مراتب موجود در آن کمتر باشد، میزان سرمایه اجتماعی روبه افزایش است. بارت بر الگوی پیوندها و ارتباطات در میان اعضای شبکه، برای مفهوم سازی سرمایه اجتماعی تأکید می­کند.

فوکویاما (۱۳۷۹) سرمایه اجتماعی را به عنوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش­های غیررسمی تعریف می­کند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم­اند. به اعتقاد او هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می­کنند، باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشند.

پانتام (۲۰۰۰) معتقد است سرمایه اجتماعی به خصوصیاتی از سازمان اجتماعی مانند شبکه­ها و هنجارها و اعتماد اشاره دارد که هماهنگی و همکاری برای منافع متقابل را تسهیل می­کنند.

سرمایه اجتماعی عبارت است تأثیر اقتصادی حاصل از تسهیلاتی که شبکه­‌های اعتماد و مؤلفه‌­های فرهنگی در یک سیستم اجتماعی به وجود می‌­آورد. شبکه‌­های اعتماد علاوه بر کاهش هزینه­‌های مدیریتی موجب می­‌شود زمان و سرمایه بیشتری به فعالیت­‌های اصلی اختصاص پیدا کند و جریان مناسبی از یادگیری و دانش را در بین آنها فراهم می­‌کند. این امر نیز می‌­تواند در کاهش هزینه‌های مدیریتی و توسعه اجتماعی بسیار مؤثر باشد.

نظریه‌های سرمایه اجتماعی سازمان

به طور کلی می‌­توان مفاهیم مختلفی که سعی در تعریف سرمایه اجتماعی دارند را به ۳ دسته زیر تقسیم کرد :

سرمایه اجتماعی از دیدگاه بوردیو

بوردیو Bourdieu  سه نوع سرمایه را شناسایی کرد:

  • سرمایه اقتصادی
  • سرمایه فرهنگی
  • سرمایه اجتماعی

شکل اقتصادی سرمایه بلافاصله قابل تبدیل به پول است. سرمایه فرهنگی نوع دیگر سرمایه است که در یک سازمان وجود دارد مانند تحصیلات عالیه اعضای سازمان. این نوع سرمایه نیز در برخی موارد قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است. سرمایه اجتماعی به ارتباطات و مشارکت اعضای سازمان توجه دارد که می‌­تواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به سرمایه­های اقتصادی باشد. از دیدگاه بوردیو سرمایه اقتصادی شکل غالب سرمایه­گذاری است و انواع دیگر سرمایه یعنی فرهنگی و اجتماعی به عنوان ابزاری برای حصول سرمایه اقتصادی مفهوم پیدا می­کنند. بنابراین می‌­توان گفت دیدگاه بوردیو در زمینه سرمایه اجتماعی دیدگاه ابزاری صرف است. به عبارتی اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود، کاربردی نخواهد داشت.

سرمایه اجتماعی از دیدگاه کلمن

کلمن Coleman مفهوم سرمایه اجتماعی را از ابعاد مختلف بررسی کرد. کلمن برای تعریف سرمایه اجتماعی از نقش و کارکرد آن کمک گرفت و تعریفی کارکردی از سرمایه اجتماعی ارائه داد. از نظر وی سرمایه اجتماعی عبارت از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به عنوان منابعی در اختیار اعضا قرار می­گیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند. کلمن، سرمایه انسانی را به عنوان هدف نهایی مطرح کرده و سرمایه اجتماعی را به عنوان ابزاری برای حصول به سرمایه انسانی می­داند. او در واقع با استفاده از مفهوم سرمایه اجتماعی تلاش در شناخت نقش ارزش­ها و هنجارها در خانواده یا شبکه‌­های اجتماعی داشت تا بدین وسیله بتواند موجب تقویت سرمایه­های انسانی شود.

کلمن معتقد است که سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف می­شود؛ سرمایه اجتماعی شیئی واحد نیست بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند:

الف) همه آنها جنبه­ای از یک ساخت اجتماعی را شامل می­شوند؛

ب) کنش­های معین افرادی را که درون ساختار هستند، تسهیل می­کنند.

سرمایه اجتماعی از دیدگاه پوتنام

تأکید عمده پوتنام به نحوه تأثیر سرمایه اجتماعی بر رژیم­های سیاسی نهادهای دموکراتیک مختلف است. وی سرمایه اجتماعی را مجموعه­ای از مفاهیمی چون اعتماد، هنجارها و شبکه­ها می­داند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع شده و در نهایت منافع متقابل آنان را تامین خواهد کرد. پوتنام، سرمایه اجتماعی را به عنوان­ وسیله­ای برای رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی در سیستم­های مختلف سیاسی می­دانست. تأکید عمده وی بر مفهوم اعتماد بود و به زعم وی همین عامل بود که می‌توانست با جلب اعتماد میان مردم و دولتمردان و نخبگان سیاسی موجب توسعه سیاسی شود. برای مطالعه بیشتر پرسشنامه سرمایه اجتماعی پاتنام را دانلود کنید.

رابرت پاتنام نیز معتقد است که سرمایه‌ اجتماعی سازمان برخلاف سرمایه‌های متعارف دیگر، یک کالای عمومیِ مشترک است و در مالکیتِ خصوصیِ بهره‌برداران نیست. پاتنام، سرمایه‌ اجتماعی را با سه مؤلفه‌ «اعتماد»، «هنجارها» و «شبکه‌ها» مفهوم‌سازی می‌کند و به زعم وی این سه مؤلفه، معمولاً خودتقویت‌کننده و خودافزاینده‌ هستند. به بیان بهتر، هر کدام از آن‌ها، تقویت‌کننده‌ دیگری است. در واقع سرمایه­ اجتماعی مجموعه‌­ای از سازمان اجتماعی از جمله اعتماد، هنجارها و شبکه­‌ها اشاره دارد که قادرند کارایی جامعه را با تسهیل کنش­های تعاونی بهبود بخشند. پاتنام در تعریفی دیگر بیان می­کند سرمایه­ اجتماعی آن دسته از ویژگی‌­های زندگی اجتماعی، شبکه­‌ها، هنجارها و احتمالات که مشارکت­‌کنندگان را قادر می­‌سازد تا به شیوه­ای موثرتر اهداف مشترک خود را تعقیب نمایند.

سرمایه اجتماعی از دیدگاه ناهاپیت و گوشال

به اعتقاد ناهاپیت و گوشال سرمایه­ اجتماعی جمع منابع بالفعل و بالقوه در دسترس افراد که ناشی از شبکه­ روابط متعلق به فرد یا واحد اجتماعی است، می­باشد. سرمایهی اجتماعی هم شامل شبکه و هم شامل دارایی­‌هاست که احتمال بسیج شدن آن از طریق شبکه وجود دارد. نهاپیت و گوشال سرمایه­ اجتماعی سازمان را عاملی مؤثر در ایجاد و مشارکت در دانش سازمانی می‌­دانند. آنها سه عامل سرمایه شناختی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی را به عنوان ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی مطرح کردند. برای مطالعه بیشتر پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال را دانلود کنید.

سرمایه­ اجتماعی هنجارها و شبکه­ هایی است که مردم را قادر می­سازد تا دست به کنش جمعی بزنند. این تعریف ساده چندین مقصد را برمی­آورد. اولاً نه بر پیامدها بلکه بر منابع سرمایه­ اجتماعی متمرکز است. عده زیادی از جامعه شناسان، علمای سیاست و اقتصادانان برای یافتن پاسخ سوال­‌های متعددی در رشته­های خود به مفهوم سرمایه اجتماعی متوسل شده‌­اند. بحث سرمایه اجتماعی سازمانی نیز با نظریه‌­های ناهاپیت و گوشال قوت گرفت و توجه مدیران سازمان­‌ها به این سرمایه بیشتر معطوف شد. آنچه بر ابهامات فراوان این تئوری (سرمایه اجتماعی) می­افزاید، تعاریف متعدد در حوزه­‌های گوناگون توسط افراد مختلف است. چنانچه در بررسی ادبیات موضوع با انبوهی از تعاریف روبرو می‌شویم که در حوزه­‌های متفاوتی ارائه شده‌­اند.

جمع‌بندی بحث

سرمایه اجتماعی یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های سازمانی است. در تعریف سرمایه اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره می‌شود. این با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می­‌شود. سرمایه اجتماعی از تغییراتی در روابط میان اشخاص حاصل می‌­شود که کُنش را تسهیل می‌­کند.

اگر سرمایه فیزیکی کاملاً ملموس است و در قالب مادی قابل مشاهده ریخته می­‌شود، و اگر سرمایه انسانی کم­تر ملموس است و در مهارت­ها و دانش اخذ شده به وسیله­ی فرد حضور دارد، سرمایه اجتماعی به مراتب ناملموس­تر است زیرا در روابطی که در بین اشخاص برقرار است یافت می­شود. همانطور که سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی، فعالیت مولد را تسهیل می­کنند، سرمایه اجتماعی هم همین کار را انجام می­دهد.

با ملاحظه مضامین فوق، برخی صاحب نظران بر این عقیده­اند که مفهوم سرمایه اجتماعی بحث جدیدی نیست. این مفهوم را می‌­توان با عباراتی متفاوت در دیدگاه بنیان­گذاران جامعه شناسی نظیر دورکیم و مارکس نیز یافت. این موضوع که مشارکت فرد در امور جمعی به نتایج مثبتی برای فرد و جامعه‌­اش می‌­انجامد، از آغاز مورد توجه جامعه شناسان بود. این مفهوم بر پیامدهای مثبت معاشرت‌پذیری متمرکز است و ویژگی­‌های کمتر جالب توجه آن را کنار می­‌گذارد. همچنین پیامدهای مثبتی را در چارچوب فراخ­تر بحث سرمایه جای می‌­دهد. قابلیت کارکردی بالقوه منابع متنوع سرمایه، فاصله میان جنبه­‌های جامعه شناختی و اقتصادی را می‌­کاهد. هم زمان توجه سیاست‌گذاران را که به دنبال راه حل‌های کم هزینه و غیراقتصادی برای حل مسائل هستند، جلب می‌­کند.