اکوسیستم کسبوکار
اکوسیستم کسبوکار شبکهای از سازمانها و بازیگران مختلف است که در راستای ارائه محصولات و خدمات همزمان همکاری و رقابت میکنند. بازیگران شامل تولیدکنندگان، تامینکنندگان، توزیعکنندگان، مشتریان، رقبا و موسسات بخش عمومی و خصوصی است.
اصطلاح اکوسیستم کسبوکار نخستین بار توسط جیمز مور James F. Moore در مقاله Predators and Prey یه سال ۱۹۹۳ مطرح شد. کلمه Predators به معنای شکارچی و Prey به معنای شکار است. به زعم مورد یک سازمان در خلاء زندگی نمیکند و حتی به عنوان عضوی از یک صنعت خاص نیست بلکه سازمان در یک محیط بزرگ و در میان صنایع مختلفی فعالیت دارد که از آن با عنوان Business ecosystem یا اکوسیستم کسبوکار یاد میشود.
در دهههای اخیر، شتاب تغییرات در جهان کسبوکار به طور فزایندهای افزایش یافته است. در راستای این تغییرات، رویکردها و روشهای نوینی در مدیریت مطرح شده است. یکی از این مفاهیم، رویکرد اکوسیستم کسبوکار است که با توجه به تغییر شرایط دنیای کسبوکار ظهور یافته است. بر مبنای این رویکرد، جهان کسبوکار همچون اکوسیستمی است که در آن کسبوکارهای مختلف از صنایع گوناگون، با یکدیگر روابط متقابل دارند و بقای آنها تا حدود زیادی به یکدیگر وابسته است. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله کوشش شده است تا مفاهیم و تعاریف اکوسیستم کسبوکار تشریح شود.
مفهوم اکوسیستم کسبوکار
واژه اکوسیستم یکی از مفاهیم کاربردی در حوزه علوم زیستی است. یک اکوسیستم، منطقهای است که در آن گروهی از جانداران با یکدیگر و یا محیط اطراف خود در ارتباط متقابل هستند. اکوسیستمها فقط مجموعهای از گونهها نیستند، بلکه سیستم هایی مرکب از اجزای زنده، غیر زنده و نیروهای طبیعی هستند که با یکدیگر در تعامل و پیوسته در حال تغییر هستند. رفتار یک جاندار بر جانداران دیگر و در محیط اکوسیستم تأثیر میگذارد و سرنوشت و بقای اکوسیستم، به رفتار تمام اعضای آن بستگی دارد. از یک سو، با روند افزایش ارتباطات بین سازمانها و پیچیده تر شدن روابط میان کسبوکارها، و از سوی دیگر با شتاب فزاینده تغییرات محیطی در جهان کسبوکار در دهههای اخیر، رفتار سازمانها قابل تشبه به رفتار جانداران یک اکوسیستم است.
استعاره اکوسیستم کسبوکار، نخستین بار توسط جیمز مور (۱۹۹۳) مطرح شده است. بر مبنای این استعاره، امروزه فضای فعالیت سازمانها در یک زیسبوم کسبوکار است. اکوسیستمی که از اعضایی مانند مشتریان، تأمین کنندگان، تولید کنندگان پیشتان سهامداران، انجمنهای تجاری، اتحادیههای کارگری، نهادهای دولتی و نیمه دولتی، و سایر بخشهای دینفع تشکیل شده است. ارتباطات متقابل و پیچیدهای بین این اعضا وجود دارد و موفقیت و بقای آنها به یکدیگر وابسته است.
پس از ارائه این مفهوم توسط مور مفاهیم مشابهی به سرعت وارد ادبیات سازمان و مدیریت گردید. در مدیریت بازاریابی مفهوم اکوسیستم بازاریابی مطرح گردید. در حوزه مدیریت کارآفرینی نیز مفهوم اکوسیستم کارآفرینی پدید آمد. اکوسیستم نوآوری نیز با تاکید بر نوآوری سازمانی شکل گرفت. به نظر میرسد علاقه پژوهشگران به این حوزه بسیار زیاد است.
تعریف اکوسیستم کسبوکار
مبانی اکوسیستم کسبوکاربه طور متقابل بر یکدیگر تأثیر میگذارند و یکدیگر را تقویت میکنند. این مبانی به شیوه های متفاوتی از سوی شرکتهای پیشتاز پیگیری شده است ولی رویکرد اکوسیستم کسب – و کار این مبانی را به صورت منسجم مطرح و آن را به عنوان راهکاری برای مقابله با تغییرات فزاینده جهان کسبوکار به سایرین ارائه میکند. در واقع، این رویکرد افراد را ترغیب میکند تا با ذهنیتی باز و پویا به تغییرات محیطی توجه کنند و به آنها پاسخ دهند و در شرایحلی خود نیز تغییراتی ایجاد کنند و قواعد بازی را تغییر دهند.
اکوسیستم کسبوکار سیستمی گسترش یافته از سازمان هایی است که متقابلا از یکدیگر حمایت میکنند. در نگرش اکوسیستمی اعتقاد بر این است که هر یک از اعضا بر سرنوشت کل اکوسیستم کسبوکار تأثیر دارد. به بیان دیگر، ورود و خروج هریک از اعضا بر عملکرد سایر اعضا مؤثر است.
جیمز مور
به عنوان مثال، هنگامی که تعداد مشتریان شبکه کاهش مییابد، ارزش شبکه برای تأمین کنندگان و سایر مشتریان شبکه کاهش مییابد. همچنین هنگامی که تأمین کننده جدید یک محصول مکمل به شبکه وارد میشود، ارزش شبکه برای کل اعضای آن افزایش مییابد.
چرخه عمر اکوسیستم کسبوکار
بر اساس تحقیقات مور، چرخه عمر اکوسیستمهای مختلف به پنج مرحله قابل تقسیم بندی است که عبارتند از:
- پیشگامی
- گسترش اکوسیستم
- تسلط و چالشهای آن
- مرگ و بازسازی
پیشگامی اکوسیستم
در این مرحله هنوز اکوسیستمی منسجم برای ایده کسبوکار تشکیل نشده است. تنها چند رهبر کارآفرین تلاش هایی را برای معرفی محصول یا خدمت جدید به بازار انجام داده اند. طبیعتا در این مرحله رویکرد استراتژیک بنگاهها به ایجاد اکوسیستم و گسترش آن معطوف خواهد شد. در این مرحله سازمانها باید بکوشند تا جانشینی مناسب برای نحوه مواجهه با بازار در مقایسه با وضعیت فعلی بیابند و منطق آن را جایگزین شیوههای فعلی کنند.
گسترش اکوسیستم
در صورت موفقیت در طرحریزی اکوسیستم برمبنای مطالب عنوان شده در گام قبل، اکنون اکوسیستم جدیدی تشکیل شده است که میتواند ارزش آفرینی متفاوتی را برای زنجیره ارزش محصول و تمامی ارگانیسمهای اطراف آن در اکوسیستم را به همراه داشت باشد.
تسلط و چالشهای آن
در مرحله سوم که یک اکوسیستم بزرگ شکل گرفته است، مدیران یک یا چند بنگاه کلیدی- که بیشترین ارزش افرینی در چرخه را داشته اند- به عنوان رهبران اکوسیستم مطرح میگردند که وظیفه محافظت از اکوسیستم، تنظیم مجدد روابطی که قبلا شکل گرفته است و طرحریزی آینده اکوسیستم را بر عهده خواهند داشت.
مرگ و بازسازی اکوسیستم
خواه ناخواه پس از گذشت مدتی از ثبات در یک اکوسیستم کسبوکار فعال، ایدههای جدید برای توسعه اکوسیستمهای دیگر از جذابیت بیشتری برخوردار میگردد و پایان چرخه عمر تکنولوژیهای مورد استفاده توسط کسبوکار اصلی اکوسیستم نیز فرا میرسد.
نتیجهگیری بحث
اکوسیستم کسبوکار مفهوم جدیدی است که سطح بالائی از همکاری، هم افزائی و مشارکت را در فضای اقتصادی و کسبوکار مد نظر قرار میدهد. در این مفهوم فضای کسبوکار مانند یک اکوسیستم در نظر گرفته میشود، هر یک از بازیگران، فعالان و حاضران در این اکوسیستم با بیشترین سطح مشارکت به ارائه بالاترین ارزشهای موجود و قابل ارائه میپردازند فارغ از اینکه دیگران چه میکنند و فارغ از هرگونه رقابت مخرب یا رفتارهای فرسایشی.
در حقیقت نظر حاضرین در اکوسیستم این است که هرچه اکوسیستم که فضای زیست همه آنهاست پربارتر و ارزنده تر باشد، منافع بیشتری در آن ایجاد میشود که همه از آن بهره بیشتری خواهند برد، بنابراین تلاش همه آن خواهد بود که این اکوسیستم بیهنه تر، مناسب تر و قابل زیست تر باشد. همه کسبوکارها بدون توجه به اینکه سهمی نخواهند داشت، با افزودن ارزشهای قابل ملاحظه، ارزش کل اکوسیستم را میافزایند و بنابراین در ارزش بالاتر سهم بالاتری هم خواهند برد. در چنین اکوسیستمی، گردش اطلاعات بنحو کامل وجود دارد، هیچیک از مشارکت جویان نگران اطلاعات ارائه شده نیستند.
دانلود اصل مقاله اکوسیستم کسبوکار – جیمز مور
منبع: اکوسیستم کسبوکار نوشته آرش حبیبی شرح و تفسیر مقاله جیمز مور
مدیریت بازاریابی | ۱۶ مرداد ۹۸