نظریه هوش چندگانه گاردنر
نظریه هوش چندگانه گاردنر بیان میکند در بررسی قابلیتها و استعدادهای فرد نباید به تنها به هوش منطقی یا همان ضریب هوشی اکتفا کرد. هاوارد گاردنر نظریهاش را نخستین بار در کتاب «چارچوبهای ذهنی: نظریه هوش چندگانه»، به سال ۱۹۸۳ ارائه کرد. به عقیده او همه انسانها دارای انواع مختلفی از هوش هستند. او در کتاب خود، هشت نوع مختلف هوش را معرفی نموده است. او احتمال داده است که نوع نهمی نیز بهعنوان «هوش هستیگرا» نیز وجود دارد.
این نظریه با انتقاداتی از سوی روانشناسان و مربیان نیز روبرو گشته است. منتقدان میگویند تعریف گاردنر از هوش بسیار وسیع و گسترده است. از دیگر نقاط ضعف نظریه گاردنر میتوان به کمبود پژوهشهای عملی پشتیبان آن اشاره کرد. با وجود انتقادات موجود، نظریه هوش چندگانه گاردنر محبوبیت زیادی در بین مربیان و آموزشگران دارد. بسیاری از معلمان از این نظریه در انتخاب شیوه تدریس خود استفاده میکنند. نظریه هوشهای چندگانه توسط پروفسورها وارد گاردنر در دانشگاه هاروارد پایه گذاری شد.
نظریه گاردنر به عنوان یک نظریه تعلیم وتربیت پایه و قابل کاربرد جهانی از سوی یونیسف نیز تایید شد. طبقهبندی انواع هوش در ادبیات سازمان و مدیریت نیز وارد شده است. بسیاری از نظریهپردازان معتقدند یک مدیر موفق باید از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشد. از منظر عملکرد مالی نیز بر هوش مالی تاکید شده است. بنابراین نظریه گاردنر در مدیریت نیز کاربرد دارد. در این مقاله کوشش شده است تا نظریه هوش چندگانه گاردنر از منظر مدیریتی برررسی شود.
انواع هوش در نظریه هوش چندگانه هاواراد گاردنر
گاردنر معتقد است ما انسانها همگی از نظر هوش و توانا یی کاربرد هوشهای چند گانه تفاوت داریم. چون از توانایی و پتانسیل ذهنی و هوشی متفاوتی برخورداریم. نظریه هوش چندگانه هاوارد گاردنر شامل موارد زیر است:
- هوش کلامی: توانایی تفکر کلامی و استفاده از زبان برای بیان منظورها
- هوش منطقی-ریاضی: توانایی انجام عملیات ریاضی
- هوش فضایی: توانایی تفکر سه بعدی
- هوش بدنی-جنبشی: توانایی دستکاری اشیا و تبحر جسمی
- هوش موسیقیایی: حساس بودن نسبت به زیر و بم آهنگ، ریتم و تن صدا
- هوش بین فردی: توانایی درک دیگران و تعامل موثر با آنها
- هوش درون فردی: توانایی فهم خود
- هوش طبیعی: مشاهده الگوهای طبیعت و فهم نظامهای طبیعی و مصنوعی ساخت انسان
- هوش وجودی: ظرفیت مطرح کردن سوالات وجودی
به اعتقاى گردنر تشخیص این امر توسط معلمان موجب میشود تا با مشکلات درسی، برخورد خلاق تر و مناسب تری داشته باشند. به ویژه اگر بتوانیم روش تدریس خودمان را بیشتر روی هوشی متمرکزکنیم که بچهها بیشتر دوست دارند و انتظار دارند که معلم در آموزش خود از آن هوش بیشتر استفاده کند. گاردنر در نظریه هوشهای چندگانه سعی کرده است تا حوزه تواناییها خلاق و استعدادهای انش آموزان را به آن سوی مرزهای هوش و ذهنی معمول بکشاند.
کاربرد هوشهای چندگانه گاردنر
تئوری گاردنر شیوهای را از یادگیری و یاددهی خلاق و اثربخش ایجاد میکند که میتوان به وسیله آن نه تنها روشهای تدریس دانش آموزان را بلکه شیوه ارزشیابی خود را با قرار دادن آنها در یک طرح درس خلاق و بهره برداری آموزشی از هشت مقوله هوشی و ذهنی متفاوت بازنمایی خلاق کرد. معلم ابتدایی باید بداند که روشهای تدریس برخاسته از یک هوش روش معمولی و غیرخلاقی است ولی اگر در آن روش تدریس از سه تا پنج هوش استفاده شده باشد توسعه یافته و نوآورانه میباشد، اما اگر معلم در روش تدریس خود از پنج تا هشت هوش استفاده کند روش تدریس خلاق و کاملاًابتکاری خواهئد بود.
بنابراین کاربرد هوشهای چندگانه پروفسور هاوارد نه تنها باعث خلاق تر شدن یاددهی معلم در سر کلاس میشود، بلکه در یادگیری معلم در دورههای ضمن خدمت و یادگیری دانش آموزان نیز تأثیر خلاقی خواهد داشت دلایل خلاق بودن یادگیری و یاددهی از طریق هوشهای چندگانه پروفسور هاوارد گاردنر عبارتند از :
- یادگیری از طریق هوشهای چندگانه لذت بخش تر است.
- یادگیری از طریق هوشهای چندگانه شادتر است.
- شاگرد و معلم درفرایند یادگیری – یاددهی هوشهای چندگانه خسته نمی شوند.
- کیفیت آموزشی از طریق یادگیری به وسیله هوشهای چندگانه بیشتر است.
- پایداری یادگیری و توانایی ترکیب آموختهها دراین روش بیشتر است.
- شاگردان امکان به یادگیری ابعاد مختلف هوش خود را دارند.
- معلمان امکان ارائه بهترین روش تدریس را دارند.
- رضایت مندی آموزشی شاگردان دراین روش بالاتر است.
- فراگیری و فرادهی در این روش دوطرفه است.
- شاگردان و معلمان ابتدایی در این روش یادگیری فعال ترند.
گاردنر چه میگرداند؟
گآردنر در جریان تحقیقات خود به افرادی بر میخورد که بر اثر ابتلا به برخی بیماریها منطقهً خاصی از مغزشان آسیب دیده است .ضایعات مغزی اغلب باعث تضعیف و آسیب یکی از مقولات هوشی میشود. بدون اینکه روی بقیه اثری داشته باشد .برای مثال آسیب دیدگی منطقهً بروکا (در لوب پیشانی چپ )باعث اختلالات شدیدی در هوش زمانی میشود به طوری که صحبت کردن خواندن و نوشتن در افرادی که این آسیب دیدگی دارند با اختلال همراه است ولیکن این افراد در آواز خواندن انجام عملیات ریاضی ابراز احساسات هیچ مشکلی ندارند.
گاردنر معتقد است که در برخی افراد نوع خاصی از مفولات هوشی کارایی بیشتری دارد که میتوان آن را به برافراشتگی کوههای سترگ در برابر زمین هموار تشبیه کرد مانند نوابغ که در یک زمینه ی هوشی خاص قابلیتهای بیشتری دارند. به اعتقاد او ممکن است فردی به خاطر بعضی نقصها و کمبودهای خود ابراز تاسف و مشکلاتش را ذاتی و دشوار تصور کند .
اما اگر فرد از آموزش تشویق و استغنای کافی برخوردار شود قادر خواهد بود هر یک از هشت مقولهً هوشی خود را تا سطح بالایی از عملکرد توسعه دهد و به یک برنامه ی آموزشی اشاره میکند که چگونه افرادی با استعداد موسیقیایی -زیستی نسبتا ضعیف و تنها از طریق ترکیب عوامل محیطی میتوانند به سطح بالایی از مهارت در زمینه ی نواختن ویولون و پیانو برسند برخلاف تصور بسیاری از افراد، نمره بهره هوشی تواناییهای ذاتی و عمومی فرد را اندازه نمی گیرد بلکه دانش انسان را در مورد موضوعاتی معین، در سن معین اندازه میگیرد. این آزمونها همه جنبههای هوش را نمی سنجند.
ادبیات پژوهش هوش سازمانی
دانلود فصل دوم شامل ادبیات پژوهش و مبانی نظری هوش سازمانی و انواع هوش با فهرست نویسی کامل
تنها در صورتیکه به پارس مدیر اعتماد دارید خریداری کنید.
پرسشنامه هوش سازمانی
دانلود پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت همراه با روایی و پایایی و منبع شناسی معتبر و استاندارد
جمع بندی نظریه هوش چندگانه گاردنر
اگر کودکان به خوبی از عهده آزمونی برآیند میتوان مطمئن بود که آنان تواناییهای آزمون ارزیابی شده را دارا هستند. اما اگر کودک پاسخ درستی به سؤالات ندهد نمی توان با اطمینان گفت تواناییهای مذکور را ندارد بلکه صرفاً میتوان گفت نتوانسته این تواناییها و مهارتها را نشان دهد. این موضوعی حساس در تعبیر و تفسیر نتایج آزمون هوش است، کودکان ممکن است چیزی را بدانند و از آن استفاده نکنند حتی وقتی موقعیت اقتضا میکند. گاهی عملکرد کودکان دانستهها و مهارتهای واقعی آنها را آشکار نمی کند زیرا مسایلی را که باید حل کنند درست نمی فهمند، پس وقتی کودکی از عهده مهارتی برنمی آید نمی توانیم با اطمینان نتیجهگیری کنیم که کودک فاقد تواناییهای لازم برای انجام آن مهارت است. از این رو بسیاری از متخصصان بر این عقیده اند که آزمودن مهارتهای خاص سودمندتر است تا اتکای صرف بر نمره بهره هوشی.
هوش بسته به سن تغییر میکند، اما از دو سالگی به بعد روند تغییرات طوری است که تا حدی میتوان میزان بهره هوشی در آینده را تخمین زد. اما نمرات آزمون بهره هوشی حتی در عرض چند هفته نیز ممکن است به اندازه ده نمره تغییر کند، عواملی چون تغییر در انگیزه، تغییر در میزان دقت یا خستگی مفرط در نمره آزمون مؤثرند. باز هم باید تأکید کنیم که نمره آزمون هوش شاخصی برای تواناییهای ذاتی و کیفیتی ثابت در تمام طول زندگی نیست. نمره بالای (IQ) تنها نشان دهنده این است که فرد در مهارتهایی که آزمون هوش سنجیده دارای توانایی است. در حالی که ممکن است شخص فاقد یک سری از مهارتها یا دانشی باشد که در آزمون هوش سنجیده نشده. با توجه به نظرات هوارد گاردنر ،هوشهای چندگانه هفت راه مختلف برای نشان دادن قابلیت فکری هستند.
منبع: حبیبی، آرش؛ احمدیفرد، مریم. هوش سازمانی. تهران: نارون.
تئوری سازمان و مدیریت | ۰۴ بهمن ۹۳