انواع هوش
انواع هوش اشاره به آن دارد که انسان و پدیدههای هوشمند میتوانند از طیف متعددی از توانمندیهای هوشی بهره گیرند. نخستین بار هاوارد گاردنر به طبقهبندی انواع هوش پرداخت. از آن زمان تاکنون به شیوههای متعددی به دستهبندی هوش پرداخته شده است و وحدت نظر کاملی در این زمینه وجود ندارد.
هوش به عنوان یک توانایی شناختی در سال ۱۹۰۵ میلادی توسط آلفرد بینه و تئودور سیمون مطرح شد. با وجودی که درخصوص این پدیده بررسیهای متعددی انجام گرفته و نظریههای متفاوتی ارایه شده اما هنوز صاحبنظران به همسویی کلی در مورد ابعاد گوناگون هوش دست نیافتهاند. هوش همواره یک بار مثبت همراه دارد. افراد دوست دارند باهوش باشند و این موضوع به آنها عزت نفس و احساس خودکارآمدی میدهد.
بیشتر افراد تصور میکنند که هوش زیاد به معنی داشتن مهارتها و اطلاعات بسیار زیاد و استفاده صحیح از این اطلاعات است. البته این تصور تا حدی صحیح میباشد. در واقع تعریف فوق امروزه در ارزیابی مفهوم هوش بسیار استفاده میشود. به طور سنتی تصور عوام بر آن است که افرادی که مهارت ریاضی بالایی دارند افراد باهوشتری هستند. اما این موضوع اکنون به صورت جدی به چالش کشیده شده است. هوش عقلانی یا ضریب هوشی تنها یکی از انواع هوش در انسانها است. افراد میتوانند از توانایی هوشی متعدد دیگری برخوردار باشند. در این مقاله کوشش شده است تا انواع هوش بررسی و تعریف شود.
نظریه هوش چندگانه گاردنر
نظریه هوش چندگانه گاردنر مشهورترین نظریه در دستهبندی انواع هوش میباشد. هاوارد گاردنر یک روانشناس آمریکایی است که در سال ۱۹۸۳ به نام نظریه خود به نام هوشهای چندگانه را ارائه داد. بر طبق نظریه گاردنر هوشمند بودن چیزی فراتر از داشتن مهارت زبانی یا مهارت حل مساله ریاضی است.
گاردنر معتقد است ما انسانها همگی از نظر هوش و توانا یی کاربرد هوشهای چند گانه تفاوت داریم. چون از توانایی و پتانسیل ذهنی و هوشی متفاوتی برخورداریم. نظریه هوش چندگانه هاوارد گاردنر شامل موارد زیر است:
- هوش کلامی: توانایی تفکر کلامی و استفاده از زبان برای بیان منظورها
- هوش منطقی-ریاضی: توانایی انجام عملیات ریاضی
- هوش فضایی: توانایی تفکر سه بعدی
- هوش بدنی-جنبشی: توانایی دستکاری اشیا و تبحر جسمی
- هوش موسیقیایی: حساس بودن نسبت به زیر و بم آهنگ، ریتم و تن صدا
- هوش بین فردی: توانایی درک دیگران و تعامل موثر با آنها
- هوش درون فردی: توانایی فهم خود
- هوش طبیعی: مشاهده الگوهای طبیعت و فهم نظامهای طبیعی و مصنوعی ساخت انسان
- هوش وجودی: ظرفیت مطرح کردن سوالات وجودی
نظریه هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال نیز مانند نظریه گاردنر مقبولیت بالایی دارد. براساس نظریه زوهار و یان این هوشها با هوش جسمانی (PQ) یعنی توانایی کنترل ماهرانه بدن و استفاده از اشیا آغاز میشوند و بر اساس سیستمهای عصبی مغز مشخص میگردند. زوهار و مارشال معتقدند هوشهای دیگر زیرمجموعههای این سه هوش هستند.
انواع چهارگانه هوش
در یک دستهبندی پذیرفته شده دیگر چهار نوع هوش در نظر گرفته شده است. براساس این نظریه انسان از چند نوع هوش به صورت همزمان برخوردار است. این دستهبندی با هوش جسمی که شامل آگاهی جسمی و نحوه استفاده ماهرانه از آن است، آغاز میشود. هوش بعدی هوش منطقی یا عقلانی است. هوش منطقی در حال حاضر بیش از سایر هوشها در سیستمهای آموزشی مورد توجه قرار میگیرد. پس از هوش منطقی یا عقلانی سطح دیگری است که به هوش هیجانی اختصاص دارد. آخرین لایه هوش معنوی است. هوش معنوی هدایت و معرفت درونی، حفظ تعادل فکری، آرامش درونی و بیرونی و عملکرد همراه با بصیرت، ملایمت و مهربانی را شامل میشود.
- هوش جسمانی : Physical Intelligence, PI
- هوش عقلانی : Intellectual Intelligence, II
- هوش هیجانی : Emotional Intelligence, EI
- هوش معنوی : Spiritual Intelligence, SI
هوش جسمی (PQ): این هوش مربوط به مهارتهای انسان در بهرهگیری از اندامهای جسمی خود است. اولین و پایهای ترین سطح هوش میباشد که بقای هر پدیده هوشمندی منوط به آن است.
هوش عقلانی (IQ): این هوش مربوط به مهارتهای منطقی و زبانشناسی ما است. در حال حاضر بیش از سایر هوشها به عنوان ملاک موفقیت آموزشی محسوب میشود و مناسب حل مساله ریاضی و منطقی است.
هوش عاطفی یا هیجانی (EQ): به افراد کمک میکند عواطف خود و دیگران را مدیریت کنند. این هوش در موفقیت حرفهای و شخصی فرد بسیار موثر است و آنها را در برقراری ارتباط یاری میدهد و تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است.
هوش معنوی (SQ): این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده میشود، خاص انسان است. زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آنها هوشنهایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده میشود.
رابطه انواع هوش
هوش معنوی جنبههای مختلفی از آگاهی و زندگی ذهنی و روحی درونی فرد را با زندگی و کار بیرونی متصل و یکپارچه میکند و نوعی آگاهی درباره تمامیت جهان به شکلی کلی به فرد میدهد. سیندی ویگلورث معتقد است که هوش معنوی توانایی رفتار کردن با دلسوزی و دانایی در حین آرامش درونی و بیرونی، صرفنظر از پیشامدها و رویدادهاست. افراد با هوش معنوی در حین قضاوت، توانایی منصفانه و دلسوزانه رفتار کردن را دارند. هوش معنوی ما را قادر میسازد همه چیز را آنطور که هستند ببینیم. این هوش همان هوشی است که رهبران مشهور و محبوب جهان را هدایت کرده است. رهبران معنوی با داشتن این هوش میتوانند بزرگترین فشارها را تحمل کنند.
رابرت ایمونز تلاش کرد معنویت را بر اساس تعریف گاردنر از هوش، در چارچوب هوش معنوی مطرح کند. وی معتقد است که هوش معنوی مجموعهای از تواناییها برای بهرهگیری از منابع دینی و معنوی است. به نظر ایمونز پنج توانایی معرف این هوش است:
قابلیت تعالی فیزیکی و مادی: افراد با هوش معنوی، ظرفیت تعالی داشته و تمایل بالایی نسبت به هشیاری دارند.
توانایی ورود به سطح معنوی بالاتر: از یک حقیقت غایی که ایجاد احساس یگانگی و وحدت میکند، آگاهی دارند.
توانایی یافتن تقدس در فعالیت ها، رویدادها و روابط روزمره: حضور الهی را در فعالیتهای عادی تشخیص میدهند.
دیگر انواع هوش
علاوه بر طبقهبندی ۹ گانه گاردنر و طبقهبندی ۴ گانه کاندوس و دبرا، انواع دیگری از هوش نیز معرفی شدهاند.
- هوش جسمی
- هوش منطقی
- هوش هیجانی (عاطفی)
- هوش معنوی
- هوش استراتژیک
- هوش سازمانی
- هوش مالی
- هوش مدیریتی
- هوش اجتماعی
- هوش فرهنگی
- هوش سیاسی
- هوش اخلاقی
- هوش تجاری
- هوش رقابتی
هوش هیجانی : هوش هیجانی اشاره به مهارتها، استعدادها و توانمندیهایی دارد که قدرت تصمیمگیری در شرایط هیجانی را افزایش میدهد.
هوش معنوی : هوش معنوی زیربنای اعتقادات، اعمال و ارزشها و ساختار زندگی انسانهاست.
هوش استراتژیک : هوش استراتژیک ارزیابی تغییرات محیطی در بازه زمانی مشخص است که از تغییرات در ساختار، رقبا، جایگزینیهای جدید محصول و تازهواردهای صنعت حاصل شده است.
هوش سازمانی: هوش سازمانی عبارت است از فرایندی اجتماعی که نظریههای بنیادین آن براساس نظریات هوش فردی مطلق بوده که نتوانسته، هویت اجتماعی هوش سازمانی را تعیین نماید.
هوش فرهنگی : هوش فرهنگی را قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخهای رفتاری صحیح به این الگوها تعریف کردهاند.
هوش اخلاقی: هوش اخلاقی جهت انجام اموری که با ارزش به حساب میآیند، به سایر هوشها نیز دستور میدهد.
هوش تجاری: هوش تجاری مجموعهای از ابزارهای تحلیلی و متدلوژیها است که قدرت تجزیه وتحلیل روی دادههای تجاری را به مدیران و تحلیل گران کسب وکار میدهد.
هوش رقابتی : هوش رقابتی یعنی تجزیهوتحلیل اطلاعات گردآوری شده از بازار و ارائه پیشنهادهایی برای تصمیمگیران، که به طریقی قانونی و اخلاقی انجام میشود.
ادبیات پژوهش هوش سازمانی
دانلود فصل دوم شامل ادبیات پژوهش و مبانی نظری هوش سازمانی و انواع هوش با فهرست نویسی کامل
تنها در صورتیکه به پارس مدیر اعتماد دارید خریداری کنید.
پرسشنامه هوش سازمانی
دانلود پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت همراه با روایی و پایایی و منبع شناسی معتبر و استاندارد
خلاصه و جمعبندی
افراد با سطح بالایی از هوش سرشار از احترام و تحسین هستند و اساساً، آنها مقام بالاتری از بقیه دارند. اما جنبههای منفی نیز وجود دارد که به عنوان هوش توصیف میشود، میتواند کاملاً محدود کننده باشد. در عین حال فشار زیادی بر روی شما وارد میکند. انتظار میرود که شما در همه چیز عالی و یا برجسته باشید. کوچک ترین اشتباه تان مورد انتقاد و نقد قرار خواهد گرفت. این مساله بیشتر ناشی از این واقعیت است که مردم، به طور کلی، تنها یک درک در مورد این که هوش چیست، دارند.
برای بسیاری از مردم، هوشمند بودن به عنوان داشتن دانش و مهارتهای مفید (و گاهی غیر مفید) و توانایی استفاده از دانشها و درک مهارتها میباشد که در حقیقت، این یکی از چندین تعریف دقیق از هوش است. دستهبندیهای متعددی در مورد انواع هوش وجود دارد که در این مقاله کوشش شد مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
منبع: حبیبی، آرش؛ احمدیفرد، مریم. هوش سازمانی. تهران: نارون.
تئوری سازمان و مدیریت | ۰۴ بهمن ۹۴