رهبری اصیل

رهبری اصیل یک سبک هدایت سازمانی است که بر شفافیت، اخلاص و صداقت رهبران در محیط کاری بنا نهاده شده است. بر اساس چنین فلسفه رفتاری رهبران می‌توانند رابطه‌ای ژرف و صادقانه با کارکنان در محیط کاری برقرار نمایند. به این ترتیب اعتماد سازمانی افزایش یافته و بهبود عملکرد سازمانی قابل حصول خواهد بود.

نظریه رهبری اصیل در سال ۲۰۰۴ از سوی موسسه رهبری گالوپ از دانشگاه نبراسکا مطرح شد. تمایز اصلی این نظریه با دیگر سبک‌های رهبری در این است که این نظریه کلی تر است و بر سازه ریشه‌ای تمرکز دارد. منظور از این سازه، پایه‌ای است که رهبری مثبت را شکل می‌دهد. این نظریه بر خود کنترلی و خودآگاهی رهبر و پیروان، سرمایه مثبت روان‌شناختی و نقش تعدیلگر مثبت سازمانی تمرکز دارد. تئوری رهبری اصیل را می‌توان جامع ترین و کامل ترین نظریه در زمینه رهبری عنوان کرد.

امروزه همراه با چالش هایی مانند رقابت و عوامل استرس زا در سراسر جهان، رهبری از همیشه سخت تر شده است چنین چالش هایی نیاز به باز گرداندن اعتماد به نفس، امید و خوش بینی در افراد دارد. لازم است رهبران مردم را برای پیدا کردن و پرورش خودشان کمک کنند. بنابراین امروز نیاز به رهبرانی دارد که با هدف ها، ارزش‌ها و تمامیت‌ها آشنا باشند. نظر به اهمیت موضوع در بحث رهبری و هدایت، در این مقاله به تشریح رهبری اصیل پرداخته شده است.

تعریف رهبری اصیل

اصالت ترجمه واژه Authenticity  می‌باشد و برگرفته از فلسفه قدیم یونان است. شعار این فیلسوفان این بود: «خودت باش» بنابراین اصالت به معنای واقعی بودن، خودبودن و روراستی با خود است. وقتی شما در هر موقعیتی خودتان هستید و نقش بازی نمی کنید بدین معناست که رفتار شما مبتنی بر اصالت است.

با توجه به تعریفی که از اصالت شد خیلی ساده می‌توانیم رهبری که دارای رفتارهای اصیل است، خودش است، با خودش و دیگران روراست است و نقش بازی نمی کند را رهبری اصیل بدانیم. اصیل و واقعی بودن به معنای آن است که فرد با خود واقعی اش به رهبری می‌پردازد. روراست بودن با خود سبب می‌شود که رهبر اصیل به جوهره اصلی خود، ارزش‌های خود و نیز باورها و اصول خود دسترسی داشته باشد. این امر به او کمک می‌کند که برخوردار از یک قطب نمای درونی باشد. در هر شرایطی بتواند اقدامات درست انجام دهد و بهترین رهبر برای پیروان خود باشد.

بهبود و نوسعه رهبری با اصالت منجر به توسعه پیروان اصیل می‌شود که چهار رکن دارد:

  • توسعه هویت رهبر به عنوان جز اصلی مفهوم خود
  • توسعه اهداف متناسب با مفهوم خود
  • سازگاری بیشتر بین رفتار رهبر و مفهوم خود
  • رشد و اعتلای سازمانی

توسعه رهبری اصیل شامل یک فرایند مداوم می‌باشد. به موجب آن رهبران و پیروان به کسب خودآگاهی و ایجاد در روابط باز، شفاف و همراه با اعتماد می‌پردازند. ایجاد یک چشم‌انداز مثبت اخلاقی در توسعه این شیوه رهبری در حال ظهور، بسیار مهم است.

اهمیت رهبری اصیل

شالوده رهبری اصیل بر مفهوم اصالت، پایه گذاری شده است. این شیوه بیان کننده شرایطی است که افراد رفتاری مطابق با ارزش‌ها و اعتقادات و فطرت والای انسانی خویش انجام دهند. یعنی تحت تأثیر شرایط و فشارهای گوناگون، بر داشتن رفتاری در راستای ارزش‌ها و باورهای خویش پافشاری نماید. در واقع تئوری‌های رهبری بااصالت در تلاشند تا رهبرانی تربیت نمایند، که خود واقعی خویش را به پیروانشان نشان دهند و به دور از هر گونه تزویر و ریا، رفتاری منطبق بر حقیقت درونی خویش داشته باشند.

عناصر اصالت شامل: خودآگاهی، پردازش تحریف نشده اطلاعات، رفتار اصیل و روابط اصیل می‌باشد. توسعه رهبری اصیل فرایندهای پیچیده است که بعید به نظر م یرسد که به سادگی بدست آید و از طریق یک برنامه آموزشی حاصل می‌شود.

پردازش متعادل به این معناست که رهبراناصیل قبل از هر گونه تصمیم‌گیری به تجزیه و تحلیل تمامی اطلاعات مربوط بپردازند. از دیدگاه‌ها و نظرات دیگران جویا می‌شوند و موقعیت‌های موجود را به چالش می‌کشند.جنبه‌های درونی اخلاق به رفتارهایی اشاره دارد که بیشتر ازآنکه مبتنی بر فشارهای بیرونی از جمله همکاران، سازمان و جامعه باشد، به وسیله ارزش‌ها و معیارهای اخلاقی درونی شده در فرد هدایت می‌شود. شفافیت در روابط ارائه و بیان اصالت خودبه دیگران است. این قبیل رفتارها،با آشکارسازی و به اشتراک گذاری اطلاعات و بیان افکار و احساسات حقیقی،اعتماد متقابل را بهبود می‌بخشد.

ابعاد رهبری اصیل

رهبران اصیل نسبت به دانش، ضعف­‌ها و قوت­‌های خود و زمینه‌­ای که در آن کار می­کنند، آگاهی داشته با اعتماد به نفس، امیدوار، خوش بین، آینده نگر، منعطف، اخلاقی و دارای وجدان بوده و فرصت‌­هایی را برای رشد ظرفیت­‌های رهبری در سایرین ایجاد می‌کنند. تعریف جاری رهبری اصیل خاطر نشان می­سازد که رهبری اصیل یک مفهوم سطح بالای چند بعدی متشکل از چهار بعد است:

  • خودآگاهی
  • پردازش متوازن
  • شفافیت رابطه
  • وجدان درونی

خودآگاهی: رهبران اصیل نسبت به ضعف­‌ها و توانمندی­‌ها، احساسات و افکار خود، آگاه هستند. در این مفهوم ارزش­‌ها، شناخت شخصی نسبت به هویت، هیجانات، انگیزه­‌ها و اهداف عناصر کلیدی خودآگاهی محسوب می­‌شوند. خودآگاهی به رهبران کمک می‌کند تا انرژی، فعالیت­ها، و منابع را به طور هدفمند برای توسعه بیشتر خود به کاربرند.

پردازش متوازن: پردازش متوازن به عنوان تحلیل تمام اطلاعات مرتبط با موضوع پیش از تصمیم­گیری تعریف شده است. رهبران اصیل قادرند تمام اطلاعات پیرامون خود را تحلیل کنند. در واقع این مورد به پردازش همزمان نگرش­ها و کیفیت­های مثبت و منفی و قضاوت عادلانه پیرامون آنها اشاره دارد.

وجدان درونی: رهبران اصیل از یک نقطه مرجع درونی برای اخلاق خود، احساسی از درست و غلط، یا چیزی که برخی به آن “شاخص اخلاقی”می­گویند برخوردار هستند. وجدان درونی، فرآیندی است که در آن رهبران اصیل ارزش­های خود را با نیات و اقدامات خود هماهنگ می­‌سازند.

شفافیت رابطه: این رهبران می‌­توانند گفت­و­گویی باز و شفاف با پیروان خود برقرار کنند. شفافیت رابطه مستلزم ارائه یک خود واقعی از طریق بیان واضح و شفاف ارزش­ها، هیجانات، انگیزه­ها و اهداف خود است. تسهیم شفاف این اطلاعات باعث تقویت اعتماد میان پیراوان به رهبران می­‌گردد.

فصل دو و ادبیات پژوهش رهبری سازمانی

فصل دو شامل مبانی نظری و ادبیات پژوهش رهبری سازمانی به صورت فایل ورد همراه با فهرست منابع فارسی و لاتین

برای سنجش این مقوله از پرسشنامه رهبری اصیل استفاده می‌شود. نتیجه مهم این شیوه رهبری ایجاد خود به خودی انگیزه درونی در پیروان است و باعث لذت و افزایش رفاه آنها می‌گردد. این سبک رهبری منجر به شادی، سعادت انسانی و شایستگی زندگی انسان‌ها می‌شود.

خلاصه و جمع‌بندی

رهبری اصیل تنها با خودشناسی و خودآگاهی و تکیه بر منابع غنی درونی در طول سال‌ها تجربه، مطالعه، مشاوره و … ساخته می‌شود. خیلی از رهبران اصیل در دورانی از زندگی خود با شرایط بسیار سخت مواجه شده اند و به جای کنار کشیدن، درس آن تجربه را گرفته اند و همان شرایط سخت الهام بخش شکل‌گیری سبک رهبری و رسالت آنها شده است.

تجارب سخت رهبران اصیل سبب شده است که آنها خودشان را پیدا کنند و از استعدادها و قابلیت‌های خاص خود آگاه شوند. بنابراین رهبری اصیل روی ویژگی‌های درونی شما ساخته می‌شود نه بر اساس سبک‌های رهبری معرفی شده در ادبیات علمی رهبری. سایران رهبران اصیل که با شرایط خیلی سخت مواجه نشده اند، خودشان به دلیل بصیرت و خودآگاهی بالا، اهدافی چالشی برای خود در نظر گرفته اند. تجاربی که در این مسیر داشته اند، آنها را رهبرانی توانمند و اصیل ساخته است.