تکنیکهای خلاقیت سازمانی
راهها و روشهای مختلفی برای ارتقاء سطح خلاقیت و توانایی حل خلاقانه مسائل وجود دارد. یکی از مهمترین این روشها استفاده از تکنیکهای خلاقیت سازمانی است. برای این منظور طی چند دهه گذشته تکنیکهای زیادی توسط متخصصین خلاقیت، ابداع و ارائه شده است. هر یک از این تکنیکها دارای خصوصیات ویژهای بوده و در موضوعات و موارد خاصی قابل استفاده هستند. برخی از این تکنیکها مانند تکنیک توهم خلاق و Do It از جمله تکنیکهای فردی هستند. بعضی نیز مانند تکنیک بارش فکری و تکنیک دلفی جزو تکنیکهای گروهی محسوب میشوند. تعدادی نیز به هر دو صورت فردی و گروهی کاربرد دارند.
تکنیکهای خلاقیت به عنوان ابزاری برای رشد خلاقیت و افزایش توان حل خلاق مسئله کمک شایانی به توان فرد در تمام مراحل خلاقیت و فرآیند حل خلاق مسئله مینماید. بعبارت دیگر هریک از تکنیکهای خلاقیت، مرحله یا مراحلی از فرآیند خلاقیت را تقویت میکنند. این تکنیکها فردی و گروهی میباشند:
- تکنیکهای خلاقیت فردی شامل : توهم خلاق
- تکنیکهای خلاقیت گروهی شامل : روش گروه اسمی، طوفان مغزی، تکنیک دلفی
- تکنیکهای خلاقیت مشترک شامل : اسکمپر، در هم شکستن مفروضات، چرا، مورفولوژیک
تکنیک خلاقیت طوفان ذهنی
طوفان ذهنی که یکی از شیوههای برگزاری جلسات و مشاوره ودستیابی به انبوهی از ایدهها برای حل خلاق مسائل میباشد در سال ۱۹۳۸ توسط الکس اساسبورن ابداع شد. این واژه هم اکنون در واژه نامه بینالمللی وبستر اینگونه تعریفمی شود : اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی میکوشند راه حلی برای یک مسئله بخصوص یا انباشتن تمام ایده هایی که بطور خود به خود و درجا به وسیله اعضاارائه میشود بیابند.
تفاوتهای طوفان ذهنی فردی و گروهی : طوفان ذهنی فردی باتولید طیف گسترده تری از ایدهها همراه است و کمتر منجر به ایده هایی کارا و عملیمی شود. نکته ی جالب توجه این است که فرد به هنگام انزوا از گروه دیگر ترسی ازانتقاد ندارد و بدون هیچگونه محدودیتی از طرف اعضا برای تجزیه ایدهها آزاد میباشد. اما مزیت طوفان گروهی این است که مشکلات ایده ی فرد بوسیله تجربه و خلاقیت افراددیگر حل میشود و از بین میرود. اگر بخواهیم نتیجه مطلوبتری از طوفان ذهنی داشتهباشیم میتوانیم این دو نوع طوفان ذهنی را ترکیب کنیم .
تکنیک خلاقیت چرا ؟
تکنیک چرا دقیقا مثل چراهای مکرر کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیایاطرافشان از والدین میپرسند. اما با این تفاوت که در بزرگسالی باید یاد گرفته هایمان را زیر سوال ببریم سادگی این تکنیک باعث شده است، بسیاری از مردم متوجه اهمیت و نقش آن نشوند و این تکنیک برای ایده یابی و ایده پردازی به کار میرود. به عنوان مثال برای شناسایی و تعریف درست و کامل مسئله میتوان از این تکنیک استفاده کرد. بلکه استفاده از این تکنیک به ما کمک میکند تا موقعیت و وضعیت را بهتر وروشنتر مشخص کنیم و در فرآیند آن به ایدههای جدیدی دست یابیم .
تکنیک توهم خلاق
خیلی اوقات آنچه را که فکر میکنیم واقعیت است، واقعیت نیست. واقعیتها با پنج حس انسان درک میشوند. چیزهایی که چشم میبیند و طوری که مغز آن را تفسیر میکند باعث این خطا میشود. چشم میبیند، اما وظیفه ی ذهن چیز دیگری است. کار ذهن مرتب کردن، دسته بندی و قابل فهم کردن جرقه هایی است که پس از دیدن، مغز آن را ایجاد میکند بنابراین تصاویری که در ذهن است، کپی مستقیم اشیاء نیست بلکه کدهای خلاصهای است که از طریق شبکه ی عصبی مغز میرسد. عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست، عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها. گاهی باید به احساسات مجال خودنمایی داد.
منظور و هدف این تکنیک این استکه شما بتوانید با قدرت توهم بعضی از اوقات با خطاهای عمدی طور دیگری به مسائل نگاه کرده تا بدین وسیله اصل و واقعیت موضوع را دریابید. این سعی باعث میشود مقداری اطلاعات از شکافهای موجود در بافتهای عصبی، آزاد شده و به وسیله پیوند با اطلاعات قبلی، الگوی ذهنی جدیدی ساخته شود و یا موضوع از الگوی ذهنی قبلی به الگوی دیگری انتقال یابد. این روش نیز یکی دیگر از تکنیکهای خلاقیت سازمانی است.
تکنیک پی. ام .آی (P.M.I)
یکی از ارزشهای این تکنیک آن است که انسان را مجبور میسازد تا دقایقی بر خلاف قالبهای ذهنی اش تفکر کند و به مرور نسبت به قالبهای ذهنی خود آگاه تر و مسلط تر شود، لذا آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا میکند. نام این تکنیک بر گرفته از حروف اول سه کلمه به معنی افزودن، کاستن و جالب میباشد. روش کار چنین است که ابتدا فرد توجهش را به نکات مثبت موضوع یا پیشنهاد و سپس به نکات منفی و نهایتا به نکات جالب و تازه ی آن که نه مثبت است و نه منفی، معطوف میکند و در پایان نسبت به تهیه لیست نکات مثبت یامزایای موضوع، لیست موانع، محدودیتها و نکات منفی موضوع و لیست نکات جالب و تازهی موضوع اقدام میکند .
یکی از مهمترین کاربردهای این تکنیک زمانی است که نسبت به یک قضیه اطمینان داریم نه مواردی که نسبت به آن شک و ابهام داریم. به عبارت دیگرهر چه نسبت به موضوعی بیشتر بدبین یا خوشبین باشیم استفاده از این تکنیک کار گشاترو اثر بخش تر خواهد بود. برای یافتن نکات جالب کافی است که جمله ی (( چقدر جالب میشود اگر ……)) را کامل کنیم. این روش نیز یکی دیگر از تکنیکهای خلاقیت سازمانی است.
تکنیک خلاقیت DO IT
نام این تکنیک از حروف اول چهار کلمه ی Define به معنی تعریف کردن Open به معنی باز کردن Identify به معنی شناسایی Transform به معنی تبدیل کردن، تشکیل شده است. منظور از انتخاب این واژگان این است که برای حل مشکل لازم است ابتدا موضوع و مسئله را دقیق تعریف و مشخص نمود و سپس ذهن را برای راه حلها ی مختلف باز نگه داشته تا بهترین راه حل شناسایی و در نهایت آن را به عمل تبدیل کرد.
تکنیک شکوفه نیلوفر آبی
این تکنیک توسط یاسوآماتسومورا طراحی و ارائه شده است. طرح این ایده بر گرفته از شکوفه نیلوفر آبی میباشد بدین صورت که گلبرگهای شکوفه نیلوفر آبی به دور یک هسته مرکزی خوشه میزنند و از آن نقطه گسترش مییابند. با ایجاد پنجره هایی مشابه با پنجرههای مورد استفاده در برنامه کامپیوتری، بخش هایی از یک تابلوی ایده را میتوان به صورتی تقسیم بندی کرد که یک موضوع اصلی برای استخراج ایده در پنجرههای جانبی ،مورد استفاده قرار گیرد به نوبه خود مراکز مجموعههای جدید پنجره را تشکیل میدهد .
تکنیک چه میشود اگرد ….؟
به طور کلی برای خلاقیت باید فکر، از قالبهای ذهنی، شرایط موجود، پیش فرضها، عادات و استانداردها آزاد شود تا بتواندموضوع را از زوایای مختلف رویت و ایدههای جدیدی را تداعی کند. بر همین اساس این تکنیک کمک شایانی به آزاد سازی فکر برای جمع آوری ایدههای جدید میکند. در این روش توصیه میشود برای یافتن ایدههای جدید از سوالات (( چه میشود اگر…؟ استفاده کنید و آن را به قدری تکرار و تمرین کنید که برایتان یک عادت شود. از این تکنیک میتوان برای یافتن افزایش قدرت خلاقیت بدون داشتن موضوع بخصوصی استفاده کرد ،ضمن اینکه بعنوان یک تفریح یا شوخی و سرگرمی در همه ی اوقات قابل استفاده است .
تکنیک خلاقیت اسکمپر SCAMPER
این تکنیک کاربرد اصلی آن بر پایه ایده یابی فردی طراحی شده است که میتواند به نحو بسیار اثر بخشی برای گروهها نیز مفید باشد. هدف اصلی این تکنیک قدرت تصور است تا آن را در جهات و بعد مختلف وضروری به حرکت درآورد. این تحریک بوسیله یک سری سوالات تیپ و ایده بر انگیز صورت میگیرد که شخص در رابطه با مسئله مورد نظرش از خود سوال میکند و در نهایت با افزایش ایدهها، کیفیت ایدهها تضمین و ارتقاء مییابد .واژه SCAMPER از ابتدای حروف واژههای سوال برانگیزگرفته شده که در دستیابی ایدههای نو بسیار موثر است .
حرف S بر گرفته از کلمه Substitution به معنی جانشین سازی است
حرف C بر گرفته از کلمه Combine به معنی ترکیب کردن است .
حرف A بر گرفته از کلمه Adapt به معنی رفاه، سازگاری و تعدیل کردن است .
حرف M بر گرفته از کلمه Maginfy به معنی بزرگ سازی است .
حرف P بر گرفته از کلمه Put to other uses به معنی استفاده در سایر موارد است .
حرف E بر گرفته از کلمه Ellimination به معنی حذف کردن است .
حرف R بر گرفته از کلمه Reverse به معنی معکوس سازی است .
تکنیک در هم شکستن مفروضات
یکی از موانع مهم خلاقیت، مفروضات قبلی است که نا خودآگاه اجازه نمی دهد فکر در همه جهات به حرکت در آید بسیاری از مفروضات قبلی ممکن است در اصل همان زمانی که در ذهن ما ایجادشده اند، غلط باشند، مثل خطر ناک بودن دوچرخه در ذهن کسی که خواب تصادف شدید بادوچرخه را دیده است. بسیاری از آنها به مرور زمان اعتبارشان را از دست داده اند یابسیاری از آنها به دلیل تغییر شرایط بی اعتبار شده اند. اما مسئله این است که فردمتوجه این تغییرات و اشتباهات نیست و هنوز با مفروضات قبلی به مسئله نگاه میکند.
از آنجایی یکه مفروضات مربوط به قسمت درونی ذهن میشوند و به عبارت دیگر چون آنهاامری درونی هستند نمی توانیم آنها را به تنهایی فسخ یا از فکر خود جدا سازیم. مثل آن چاقو که نمی تواند دسته اش را ببرد. شناسایی مفروضات خود و دیگران، اولین قدم برای تغییر مفروضات است. درهم شکستن مفروضات نیز یکی دیگر از تکنیکهای خلاقیت سازمانی است.
تکنیک تجزیه و تحلیل مورفولوژیک
تکنیک تجزیه وتحلیل مورفولوژیک یا ریخت شناسانه که توسط فریتززویکی ابداع شد، فنی است که براساس آن پدیده ی مورد نظر از جهت ساختار کلی و ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرارمی گیرد. به این منظور ابتدا سطوح و ابعاد مختلف موضوع را شناسایی و فهرست میکنیم. برای مثال اگر بخواهیم در مورد بازاریابی یک کالا راههای جدید و بدیعی بیابیم ابتدا باید ابعاد مختلف کالا مثل شکل ظاهری، کاربردهای آن، خواص و فواید آن ،وضعیت مشتریان و بازارکالا تبیین و تدوین نمائیم.
در این مرحله باید سعی کرد ابعاد کالا را بیشتر مشخص کرد. برای اینکه بتوان ابعاد یک موضوع و اجزای متشکله (متغیرهای) آن را با یکدیگر مقایسه و مرتبط نمود، میتوان ابعاد اصلی و اجزای آنهارا برروی دایرهای متحدالمرکز نوشته و با چرخاندن دایرههای مختلف، ابعاد و اجزایآنها را با هم مقایسه و ارتباط آنها را حدس زد.
تکنیک دلفی
این تکنیک در سال ۱۹۶۴ توسط داکلی و هلمر معرفی شد. بسیار شبیه به تکنیک طوفان ذهنی است بااین تفاوت که افراد هیچ گاه به صورت گروه در یک جلسه و دور یک میز جمع نمی شوند. در واقع رویارویی مستقیم رخ نمی دهد. اسا سا و فلسفه این تکنیک این است که افراد در تکنیک طوفان فکری بعلت شرم و خجالت نمی توانستند بعضی از ایده هایشان را مطرح نمایند لذا در این روش افراد به صورت کلامی و رودر رو درگیر بحث نمی شوند.ب لکه رئیس گروه موضوع را به همه اعلام میکند و سپس هریک از افراد به طور جداگانه ایده هایشان را به صورت کتبی (حتی میتواند بدون ذکر نام باشد) برای رئیس گروه ارسال میکنند .
سپس رئیس گروه تمام ایدههای پیشنهادی را برای تک تک اعضا ارسال میکند و از آنهامی خواهد که نسبت به ایدههای پیشنهادی دیگران فکر کنند و اگر ایده ی جدیدی به نظرشان میرسد به آنها اضافه کنند. این عمل چندین بار تکرار میشود تا درنهایت اتفاق آرا بدست آید. تکنیک دلفی شامل دعوت به مشورت و مقایسه ی قضاوتهای بی نام چندنوبتی اعضا ی یک تیم در باره تصمیم یا مسئله میشود. در زمینه این تکنیک در پایگاه پارس مدیر مقالههای بسیار متعددی وجود دارد.
تکنیک استخوان ماهی (علت و معلول )
یکی از روشهای بسیار سودمند برای شناسایی مسائل نمودار استخوان ماهی است. نمودار استخوان ماهی که گاهی به آن نمودار ایشیکاوا نیزمی گویند توسط پرفسور کائور ایشکاوا از دانشگاه توکیو طراحی شد. هدف اصلی اینتکنیک، شناسایی و تهیه فهرستی از کلیه علل احتمالی مسئله مورد نظر است. این تکنیکدر درجه اول یک تکنیک گروهی شناسایی مسئله است اما توسط افراد قابل استفاده است.
تکنیک باز گشت به مشتری
می توانیم با روی برگرداندن از مسائل مربوط به تولید و روی آوردن به مسائل مربوط به بازار یابی، رابطه بین فعالیتهای خود ومشتریان را به لحاظ محصول، قیمت، تبلیغ، توزیع و بازار مورد نظر، بررسی میکنیم .
تکنیک گروه اسمی
روش گروه اسمی جنبههای رای دادن بدون بحثٍهای محدودترکیب میکند که توافق بدست میآید و شما بتوانید به یک تصمیم گروهی برسید .
چهموقع از فن تکنیک گروه اسمی استفاده میشود ؟
۱- با موضوعی بحٍث انگیز، حساس ،دارای موافق و مخالف یا بسیاری برجسته مواجه هستید و تصور میکنید عقیدههای ضد ونقیض و دهها دلیل جزئی و تفصیلی ممکن است بحث را فلج سازد
۲- میخواهید مشارکت مساوی همه ی اعضا را تضمین کنید.
۳- علت اساسی و ریشهای یک مسئله را شناخته ،ولی شناخت نحوه ی اقدام و انتخاب یک گزینه از میان گزینههای بسیار مشکل است.
تکنیک سینکتیکس
واژه سینکتیکس از ریشه یونانی الاصل synetikos به معنی فشاردادن دو چیز به یکدگیر و یا متصل کردن چند چیز مختلف گرفته شده است. این واژه به این دلیل انتخاب شده است که خلاقیت نیز نوعی هماهنگ کردن چیزهای مختلف در یک قالب یاساختار جدید است و هر اندیشه خلاقی از تفکر سینکتیکس بی بهره نمی باشد این تکنیک روشی است برای بر انگیختن تفکر خلاق در میان گروهی از افراد که گرد هم میآیند .
بطور کلی فرآیند بکارگیری این روش عبارت است از :
۱- شناسایی و تعریف مشکل و تجزیه و تحلیل آن به منظور رسیدن به ماهیت و جوهره ی آن (شناخت جوهره )
۲- ارتباط دادن جوهره ی بدست آمده با موضوع غیر مرتبط (ساختن وضعیت مشابه )
۳- کشف راه حلهایی برای موضوع مشابه (راه حلهای مشابه )
۴- تلاش برای تبدیل راه حلهای بدست آمده به راه حلهای نهایی برای مشکل
تکنیک خلاقیت شش کلاه تفکر
اصل تکنیک خلاقیت شش کلاه تفکر ادوارد دوبونو پدر تفکر خلاق در کتاب ((شش کلاه تفکر))یک روش خلاقانه ارایه میکند و از طریق آن میکوشد نشست افراد به دور یکدیگر را به اقدامی ثمربخش و کارا تبدیل کند. دوبونو سعی میکند به کسانی که به دور هم جمع میشوند، بیاموزد که به تفکر خود نظم دهند و آنگاه در این میان ؛ به راههای خلاقانه بیاندیشند و با یک هماهنگی مدیرانه نتایج را طبقه بندی و اولویت بندی کرده و در تصمیمگیریها از آن استفاده کنند.
بر طبق دیدگاه دوبونو هر یک از شش کلاه رنگی ویژگی هایی به شرح زیر دارند:
- کلاه سفید : خنثی و منفعل است.کلاه سفید با موضوعها و شکلهای انفعالی سر و کار دارد.
- کلاه سرخ : نشانه خشم(دیدن رنگ سرخ) ،شور و هیجان است.کلاه سرخ بینشی هیجانی دارد.
- کلاه سیاه : افسرده و منفی است.کلاه سیاه جنبههای منفی موضوع را در بر میگیرد.
- کلاه زرد : آفتابی و مثبت است.کلاه زرد خوش بینانه است و تفکر امیدوارانه و مثبت را شامل میشود.
- کلاه سبز : چمن،رستنیها و درختان بارور همه سبزند،کلاه سبز نشانه خلاقیت و فکرهای تازه است.
- کلاه آبی : سرد است،رنگ آسمان بالای سرما نیز است.کلاه آبی با تنظیم و ساماندهی فر آیند تفکر ما سر و کار دارد.
جمعبندی بحث تکنیکهای خلاقیت سازمانی
روشها و تکنیکهای خلاقیت سازمانی بسیار متنوع است. طوفان مغزی، گروه اسمی و تکنیک دلفی از روشهای مناسب ایجاد تفکر خلاق هستند. یک روش دیگر استفاده از روش شش کلاه تفکر است. هنگامی که حاضرین میخواهند با کلاه قرمز در مورد موضوع مورد نظر تفکر کنند باید به نکات زیر توجه کنند: اجازه دهید احساسات و عواطف بر وجود شما حاکم شده و به زبان درآیند و هر کسی میتواند از الهامات و دریافتهای ناگهانی خویش سخن گوید و دیگر نیازی به استدلال نیست .اگر به احساسات اجازه بروز ندهیم بدون شک ناخواسته و بدون دقت نظر، در تصمیمگیریها وارد شده و چه بسا سبب بروز مشکلاتی برای ما شوند.
پس از این که تمام نظرات اعضای جلسه ارایه شد، شما اقدام به جمع بندی تراوشات فکری حاضران کرده و آن گاه به مرحله بعد قدم بگذارید و اجازه دهید حاضران کلاه سیاه را بر سر بگذارند.با گذاشتن این کلاه بر سر نباید احساسات منفی بدون منطق بیان شوند، بلکه فرد باید دیدگاههای منفی خود را در خصوص مشکل یا موضوع مورد بحث به صورت منطقی بیان کند.بدون شک اگر از این کلاه به خوبی استفاده شود، میتواند ما را از مخاطراتی که در آینده از چشمان ما دور میماند آگاه کند. تفکر منفی به گفته دوبونو جذاب است، زیرا دستاوردهای آن را میتوان به فوریت مشاهده کرد.اثبات خطای دیگران برای ما رضایت درپی دارد و حمله کردن به یک دیدگاه در ما احساس برتری میبخشد. بنابراین بهتر است تکنیکهای خلاقیت سازمانی را در دستور کار سازمان خود قرار دهید.
منبع: تکنیکهای خلاقیت سازمانی نوشته سهیلا بسینه نشر الکترونیک پارس مدیر
ادبیات پژوهش خلاقیت و نوآوری سازمانی
فصل دو شامل ادبیات پژوهش و مبانی نظری خلاقیت و نوآوری سازمانی با فهرست منابع فارسی و لاتین
تئوری سازمان و مدیریت | ۳۰ دی ۹۱