چرخه حیات سازمان

چرخه حیات سازمان نشان‌دهنده مراحل مختلف و توالی این مراحل در طی زمان است که هر سازمانی از بدو پیدایش طی می‌کند. مفهوم چرخه حیات بکارگیری استعاره زیستی پیرامون سازمان‌ها است. سازمان‌ها متولد می‌شوند، رشد می‌کنند و می‌میرند.

بیان این مراحل به معنای آن نیست که همه ی سازمان‌ها این مراحل را طی خواهند کرد. بعضی سازمان‌ها هرگز دچار رشد سریع نمی‌شوند و در مرحله تولد می‌میرند. بعضی سازمان‌ها بعد از رشد سریع لزوما بالغ نمی‌شوند و ممکن است در مرحله رشد سریع دچار مرگ سازمانی شوند. بعضی دیگر بعد از رشد سریع وارد مرحله بلوغ سازمانی می‌شوند و از انحطاط جلوگیری می‌کنند و برای سالیان دراز به حیات خود ادامه می‌دهند.

همچنین این مراحل زمان‌بندی مشخصی ندارد. توالی مراحل به مدیریت سازمان، سبک رهبری، ساختار سازمانی، منابع در اختیار و بسیاری متغیرهای دیگر ارتباط دارد. این موضوع یکی از موضوعات پایه در تئوری‌های مدیریت است. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله کوشش شده است تا چرخه حیات سازمان Organizational life cycle به صورت کامل تشریح شود.

چرخه حیات سازمان (الگوی گرینر)

مشهورترین مدل رشد سازمانی در اوائل دهه ۷۰ بوسیله لاری گرینر ارائه شد. به زعم گرینر سازمان بوسیله مراحل مختلف در اثر یک سلسله بحران تکامل پیدا می‌کند. هر مرحله از تکامل Evolution با یک بحران Revolution همراه است. با رفع بحران مرحله تکامل جدیدی شروع می‌شود.

چرخه حیات سازمان (الگوی گرینر)

چرخه حیات سازمان (الگوی گرینر)

مراحل پنجگانه رشد به صورت زیر است:

  • کارآفرینی
  • جمع‌وجور کردن
  • تفویض اختیار
  • رسمیت
  • همکاری

مرحله کارآفرینی: در مرحله کارآفرینی خلاقیت یک فرد کارآفرین، سازمانی غیر رسمی تحت نظر مدیر-مالک ایجاد می‌نماید. به موازات رشد، مدیریت بر اساس ارتباطات غیر رسمی دشوار خواهد بود و به مدیریت حرفه‌ای نیاز است. احتمالاً باید بحرانی رخ دهد تا فرد کارآفرین متقاعد شود که مدیریت حرفه‌ای نیاز است و این بحران رهبری است.

مرحله جمع و جور کردن: توجه به اهداف مشترک و شیوه‌های یکنواخت جایگزین توجه به تولید و بازاریابی و مرحله کارآفرینی می‌شود. در خلال این مرحله تمرکز‌گرایی می‌تواند زمینه ساز بحران استقلال شود.

مرحله تفویض اختیار: استقلال نسبی به مدیران رده پائین و تصمیم‌گیری غیر متمرکز استقلال را مرتفع می‌سازد. در این مرحله مدیران عالی از این می‌ترسند که وحدت جهت از دست برود و بحران کنترل رخ خواهد داد.

مرحله رسمیت و هماهنگی: در این مرحله نیروهای ستادی وارد می‌شوند. مدیرت عالی درگیر برنامه‌ریزی، تعیین خطمشی و استراتژی است و فعالیت‌های عادی به مدیریت میانی احاله می‌شود. ایجاد دوایر با سیستم کنترل و هماهنگی موجبات رشد را فراهم می‌کند. بحران زمانی شروع می‌گردد که بوروکراسی مفرط خلاقیت، نوآوری و روح انسانی را اسیر می‌کند.

همکاری مبتنی بر اعتماد متقابل راه حال بحران تشریفات زائد اداری است. یک فرهنگ قوی جایگزین کنترل رسمی می‌شود «کنترل قومی» و ساختار به صورت ارگانیک در می‌آید. گرینر بحرانی را برای این مرحله پیش‌بینی نکرده است و ممکن است یکی از همان بحران‌های مراحل اولیه رخ دهد.

چرخه حیات سازمان (الگوی کامرون و وتن)

کیم کامرون و وتن (۱۹۸۳) مراحل پنجگانه چرخه حیات را مطرح کرده‌اند. این الگو و مراحل آن بسیار شبیه مراحل پنجگانه رشد لاری گرنیر (۱۹۷۲) است. جز آن یک مدل چهار گانه سنتی «شکل گیری، رشد، بلوغ و افول» نیز وجود دارد که انطباق آن با مدل پنجگانه کیم کامرون همان مردی که گفت «کوچک زیباست» ترسیم شده است.

چرخه حیات سازمان (الگوی کامرون و وتن)

چرخه حیات سازمان (الگوی کامرون و وتن)

مقایسه مدل تکاملی کامرون و گرینر:

  • کار آفرینی –> کارآفرینی و خلاقیت
  • شکل‌گیری اولیه –> جمع‌وجور کردن
  • رسمیت و کنترل –> تفویض
  • پیچیده شدن ساختار –>رسمیت و هماهنگی
  • افول –> همکاری و اعتماد متقابل

چرخه عمر سازمانی به دلیل فرض آن و نسخه تجویزی آن برای سازمان مدلی مهم است. فرض مدل این است که الزامات، فرصت‌ها و تهدید هم در داخل و هم در خارج از شرکت کسب‌وکار بسته به مرحله‌ای از توسعه که در آن شرکت خود را می‌یابد متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، تهدید در مرحله راه اندازی با تهدید در مرحله بلوغ متفاوت است. همراه با حرکت شرکت از طریق مراحل رشد و نمو، تغییر در ماهیت و موارد مورد نیاز، فرصت ها، و تهدید بهاعمال فشار برای تغییر در کسب‌وکار ایجاد می‌شود.

خلاصه و جمع‌بندی

چرخه حیات سازمان یک استعاره زیستی برای سازمان است که فرض می‌کند سازمان‌ها نیز مسیر تکاملی را طی می‌کنند. الگوهای متعددی نیز برای این منظور مطرح شده و مراحل مشخصی نیز ذکر شده است. با این وجود همچنین همیشه همه سازمان‌ها تمامی این مراحل را به صورت مشابه طی نمی‌کنند. امکان برگشت به مراحل قبلی نیز هست و سرانجام اینکه در برابر هر بحران ممکن است سازمان راه رشد یا افول را در پیش بگیرد. البته در کتاب آمده بحران مرحله پنجم، بحران تجدید حیات است و اگر چاره اندشی  نشود، مرگ کاذب به همراه خواهد داشت.

یکی از مبانی مهم سازمانی، شناخت و تعیین جایگاه یک شرکت در چرخه عمر سازمان می‌باشد. استیفن رابینز در کتاب تئوری سازمان، سازمان را پدیده‌ای اجتماعی تعریف می‌نماید که به طور آگاهانه هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتا مشخصی می‌باشد. یک سازمان برای دستیابی به یک هدف مشترک یا مجموعه‌ای از اهداف فعالیت دارد. به همین دلیل از استعاره زیستی برای سازمان بدلیل اینکه چارچوب مفهومی برای درک مفهوم بهتر ارائه می‌دهد، استفاده می‌کند. زیرا اعتقاد دارد سازمان‌ها مانند موجودات زنده رشد می‌کنند. از مراحل قابل پیش‌بینی تکامل عبور کرده و یک سلسله مراحل تغییر قابل پیش‌بینی را نیز طی می‌کنند. در نهایت اگر انرژی را صرف تولید ستاده‌ها می‌کنند که چنانچه این انرژی‌ها از طریق نهادهای جدید جایگزین نشود، از بین می‌روند.

منابع

Cameron, K. S., & Whetten, D. A. (1983). Models of the organizational life cycle: Applications to higher education. The Review of Higher Education, 6(4), 269-299.

Greiner, L. E. (1997). Evolution and Revolution as Organizations Grow: A company’s past has clues for management that are critical to future success. Family Business Review, 10(4), 397-409.