نوآوری اجتماعی
نوآوری اجتماعی (Social innovation) فعالیتهای جدید اجتماعی است که هدف آن پاسخگویی به نیازهای جامعه با روشی بهتر از شیوههای جاری است. برای نمونه شرایط بهتر کاری، آموزش، توسعه و سلامت در این راستا قرار دارد. ایده زیربنایی این مفهوم بر خلق و توسعه توانمندیهای مدنی جوامع استوار است.
انواع مختلفی از نوآوریها شامل فناورانه، اقتصادی، کسبوکار و نظایر آن وجود دارد که عامل مؤثری در پاسخ به نیازها و به وجود آوردن رفاه انسانها هستند. با این حال بس یاری از نیازها وجود دارند که برآورده نشدهاند. از دیدگاه پژوهشگران مختلف، یکی از راهکارهای برآورده کردن نیازها، نوآوری پویا در همه عرصهها با نام نوآوری اجتماعی است.
واقعیت این است که پارادایم نوآوری در حال تحول بوده و میتوان تغییر در ماهیت و طبیعت نوآوری را مشاهده کرد. در واقع تفاوت قابل توجهی از درک امروزی از مفهوم نوآوری با آنچه مد نظر شومپیتر بوده، وجود دارد. مفاهیمی چون نوآوری باز، نوآوری بازاریابی و نوآوری محصول از جمله محورهای جدید در حوزه نوآوری سازمانی هستند. یکی از مفاهیم مرتبط دیگر نوآوری اجتماعی است که در این مقاله مورد بحث قرار میگیرد.
تعریف نوآوری اجتماعی
نوآوری اجتماعی فرآیندی پیچیده از محصولات، فرآیندها و یا برنامه هایی که به شکلی چشمگیر، روندهای پایه ای، منابع و جریانهای قدرت، و یا تلقی از سیستم اجتماعی را که نوآوری در آن رخ می دهد، تغییر میدهند. تمرکز بر فرآیند به عنوان یک امر ناگزیر برای بهبود عملکرد نوآوری در این شیوه توصیف شده است.
نوآوری دیگر تنها یک سازوکار اقتصادی یا یک فرایند فنی نیست. میتوان آن را در قواره یک پدیده اجتماعی دانست. از طریق نوآوری، افراد و جامعه، خلاقیت خود را بروز داده و نیازهای خود را بیان میکنند. نوآوری در هدف، اثر یا روش خود به صورت تنگاتنگی با شرایط اجتماعی که در آن تولید شده ارتباط دارد.
اتحادیه اروپا
نوآوری اجتماعی مجموعهای از استراتژیها، مفاهیم، ایدهها و سازمانهای جدیدی است که تأمینکنندهٔ نیازهای اجتماعی عناصر مختلف میباشد. این شیوه میتواند از شرایط کاری و آموزشی تا توسعهٔ جامعه و سلامت، جامعهٔ مدنی را توسعه دهد. همچنین شامل فرایندهای نوآوری، مانند روشها و تکنیکهای متن باز، و همچنین نوآوریهایی که شامل یک هدف اجتماعی است.
اضافه کردن عنصر اجتماعی به نوآوری، نوآوری اجتماعی را به ارمغان میآورد. واژه اجتماع به عنوان یک مسیر جهتدار و مورد تاکید نوآوری استنباط میشود و مستلزم یک رویکرد هنجاری است که چیزهای مثبتی برای جامعه ایجاد میکند. بنابراین این شیوه نظریه کاربردی نوآوری است که جزء اجتماعی هنجاری به آن اضافه شده است.
اهمیت نوآوری اجتماعی در سازمان
نوآوری جایگاهی مهم در کسبوکار دارد. نوآوری اجتماعی شرکتها نه تنها عامل اتحاد طبیعی با فرهنگ نوآوری است، بلکه برای تنظیم مجدد فعالیتهایش، به منظور رسیدگی و کمک به شرایط چالشبرانگیز اداره کسبوکار امروزی، به نوآوری متوسل میشود. کسبوکار برای تشدید فروپاشی و یافتن راهی برای انجام کارهایی مانند پیشنهادات متفاوت، شکل سازمانی متفاوت یا مفهوم کسبوکار متفاوت، به نوآوری مینگرد. حال زمان آن است که شرکتها در مواجهه با مسائل زیستمحیطی و اجتماعی که در سراسر دنیا با آن مواجهاند، از همین اصول و چارچوبهای نوآوری استفاده کنند.
خلق و ادغام نوآوری اجتماعی در مسئولیت اجتماعی شرکتها، نماینده مرحله با گامی جدید برای مسئولیت اجتماعی است. این گام جدید مستلزم متحول شدن مسئولیت اجتماعی است که روی مجموعه نیروها و نقاط قوت نوآوری، به عنوان ابزاری برای غلبه بر بسیاری از مشکلات سازمانی و راهبردی فعلی سرمایه گذاری میکند. این شیوه، وابستگی بیش از حد به فرایندها و بسترهای سنتی و منسوخ را رد میکند. در عین حال شرکتها از این پتانسیل برخوردار میشوند تا رویکردهای مربوط به این مسائل را مجدداً چارچوببندی کند. به آنها جان تازهای داده میشود و آنها را دگرگون میکند و به این ترتیب مسئولیتها و نقشهای شرکتها را مجدداً تعریف کند.
خلاصه و جمعبندی
نوآوری اجتماعی عموماً به عنوان ایدههای (محصولات و سرویسها و مدلها) جدید تعریف میشود که بهطور همزمان هم نیازهای جامعه را تأمین میکند و هم ارتباطات و همکاریهای جدید چامعه ایجاد میکند. این نوآوریها هم برای جامعه خوب است و هم قادر به تصویب مشارکتهای اجتماعی بهتر در قوانین خدمات اجتماعی میباشد. برای ایجاد تمایز میان این شیوه با نوآوری کسبوکار، تأکید کرد که این شیوه از طریق سازمانهایی توسعه یافتهاست که هدف اصلی و اولیهشان صرفاً به حداکثر رساندن منفعت نمیباشد.
دفتر سیاست مشاوران اروپایی، بهطور دقیقتری نوآوری اجتماعی را به عنوان رویکرد اجتماعی محتوا و مضمون تعریف کردهاست. براساس این تعاریف نافذ و قوی، ویژگی نوآوری جامعهمحور، توانایی نشان دادن نیازهای اجتماعی است. نیازهایی که روشهای سنتی، بهطور وسیع قادر به از عهده برآمدن آنها نیست. بلکه، صاحب قدرت کردن گروهها و افراد، و تمایل برای تغییر روابط اجتماعی است. بنابراین این شیوه راهی برای افزایش کیفیت خدمات اجتماعی و مقرون به صرفه بودنشان است. روشی که علیرغم محدودیتهای قابل ملاحظهٔ بودجه، درآمدی حداقل برابر را در صورتی که بهتر از آن ممکن نباشد، ایجاد میکند.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | تئوری سازمان و مدیریت , مدیریت کارآفرینی | ۰۶ آذر ۰۰