عوامل حیاتی موفقیت (CSF)
عوامل حیاتی موفقیت (CSF) مجموعه عواملی هستند که برای پیادهسازی یا دستیابی به هدفهای اجرایی یک پروژه یا سازمان ضروری میباشند. بدون تردید برای اجرای یک پروژه سازمانی عوامل و عناصر زیادی دخیل هستند. در این میان برخی از عوامل از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند. برای نمونه حمایت مدیریت ارشد یک عامل حیاتی برای موفقیت هر پروژهای در سازمان است. وجود زیرساختهای مختلف برای اجرای بسیاری از پروژهها یک پیش نیاز اساسی است. بنابراین مدیران سازمان پیش از اجرای هر پروژه یا برنامهای باید این عوامل را به درستی شناسایی و ارزیابی کنند. در بسیاری از پروژههای سازمانی که نیاز به هزینه بسیار زیادی است و ریسک ادراکشده بالا است. بدون وجود این عوامل حیاتی، شکست چنین پروژهای در سازمان حتمی است.
مدیر یک سازمان باید درک صحیحی از معیارهایی داشته باشد که ضامن موفقیت برنامههای مختلف هستند. برای این منظور نخست باید مجموعه عوامل زیربنایی و پیشران برای بکارگیری برنامه موردنظر را شناسایی شوند. سپس باید به اولویتبندی این عوامل پرداخت. به این ترتیب عواملی که از اهمیت بیشتری برخوردار هستند مشخص میشوند. در ادامه باید وضعیت موجود این عوامل مورد پایش قرار گیرد. از طریق تحلیل شکاف میتوان فاصله عوامل حیاتی با آنچه باید باشد را تعیین نمود. اگر شکاف مشاهده شده اندک باشد باید با تمهیدات سریع و ضربتی آن را پر نمود. اگر شکاف مشاهده شده زیاد باشد احتمالاً باید در بکارگیری پروژه مورد نظر تجدیدنظر نمود.
مقایسه CSF و KPI
چه تفاوتی بین عوامل حیاتی موفقیت CSF و شاخصهای کلیدی عملکرد KPI وجود دارد؟ از دیرباز این پرسش نزد دانشجویان و پژوهشگران مدیریت مطرح بوده است.
- عوامل حیاتی موفقیت Critical success factor
- شاخصهای کلیدی عملکرد Key Performance indicator
در مدیریت پروژه سازمان CSF مقدم بر KPI است. به این معنا که پیش از اجرای یک برنامه یا پروژه باید عوامل زیربنایی موفقیت آن پروژه شناسایی شود. پس از فراهم کردن شرایط و بسترهای لازم میتوان به اجرای پروژه دست زد. در نهایت برای ارزیابی عملکرد میتوان از شاخصهای کلیدی عملکرد استفاده کرد. شاخص کلیدی عملکرد Key Performance Indicator سنجهای بسیار بااهمیت جهت پایش و ارزیابی عملکرد یک سیستم، کسبوکار یا برند میباشد. به عبارت دیگر بعد از آنکه یک سیستم در سازمان پیاده سازی شد برای ارزیابی وضعیت عملکرد آن سیستم از مجموعه شاخصهای بااهمیتی استفاده میشود که به آنها شاخصهای کلیدی عملکرد گفته میشود.
ارزیابی آمادگی سازمان
در ارزیابی آمادگی سازمان برای پذیرش یک فناوری یا تغییر ویژه یا اجرای یک پروژه جدید تمرکز بر عوامل حیاتی موفقیت است. عوامل کلیدی موفقیت آن دسته از عوامل موفقیتی هستند که ضریب اهمیت بیشتری برای سازمان دارند. این عوامل در رابطه با تحقق استراتژی سازمان پراهمیتترین عوامل محسوب میشوند. هر سازمانی که میخواهد در کنترل پروژه به موفقیت دست پیدا کند، به پنج عامل حیاتی نیاز دارد:
- کارکنان: کسانی که سازمان را تشکیل میدهند.
- هدف: دلیلی برای ایجاد سازمان و همکاری اعضا.
- فرایندها و عملیات: فعالیتهایی که کارکنان برای دستیابی به هدف انجام میدهند.
- منابع مادی: جایی برای کار کردن، وسایل و تجهیزات موردنیاز، پول کافی برای پرداخت صورتحسابها و حقوق کارکنان.
- مشتری: افرادی که خارج از سازمان و شرکت هستند و برای استفاده از خدمات و محصولات سازمان، هزینه میکنند.
در دنیای امروز که بهسرعت در حال تغییر است، برای باقی ماندن در عرصهی رقابت، داشتن هدف بهتنهایی کافی نیست. مدیران برای موفقیت یک سازمان، باید منابعشان را بر بزرگترین فرصتهای ممکن که روزبهروز در حال تغییر هستند، متمرکز کنند. برای اینکه این تغییراتِ لحظهای را بهوضوح درک کنید، کافی است اتفاقات چند سال اخیر دنیا و تحولات شرکت خود را بررسی کنید.
خلاصه عوامل حیاتی موفقیت
تحقیقات و مطالعات انجامشده روی شرکتهای موفق نشان میدهد که عوامل معینی در موفقیت هر پروژه دخیل هستند. توجه به این مقوله ضروری است که عوامل حیاتی موفقیت روی دیگر شایستگیهای محوری هستند. پژوهشگران مختلف بهعنوان عوامل کلیدی موفقیت یک سازمان اعلام میکنند. عوامل حیاتی موفقیت عوامل محدودی هستند که در موفقیت سازمان نقشی حیاتی دارند. اگر سازمان بخواهد حیات خود را ادامه دهد باید آنها را مهیا کند. به دیگر سخن هر عامل حیاتی، زمینهای است که باید کارهای مربوط به آن به بهترین وجه انجام شوند تا سازمان موفق شود. این عوامل از یکسو با اهداف سازمان ارتباط داشته و برای تحقق اهداف سازمان ضروری هستند. از طرف دیگر با استراتژی رقابتی سازمان متناسب هستند. این عوامل الزامات اساسی هستند که بهعنوان اهداف واسطه برای دستیابی به هدف اصلی باید قبلا حاصل شوند.
مدیریت تولید | ۲۴ آبان ۹۹