ارزیابی عملکرد سازمانی
ارزیابی عملکرد (Performance Appraisal) روشی نظاممند جهت بازنگری عملکرد شغلی کارکنان و تعیین سهم نسبی آنها در دستیابی به اهداف سازمان است. ارزیابی عملکرد به عنوان یک ابزار سنتی پایش سازمانی در واقع مهارتها، دستاورها و رشد کارکنان سازمان را ارزیابی میکند. حیاتیترین مسئله در هر سازمانی عملکرد شغلی آن است. عملکرد را ارزشهای کلی مورد انتظار سازمان از تکههای مجزای رفتاری تعر یف میکنند که هر فرد در طول دورهای مشخص از زمان انجام میدهد.
برای این که سازمانی به اهدافش دسترسی پیدا کند، کارکنان باید کارهایشان را در سطح قابل قبولی از کارایی انجام دهند. توجه به این مسئله برای هر سازمان دولتی و خصوصی امری ضروری است. ارزیابی عملکرد یکی از ابزارهای سنتی مدیریت منابع انسانی است و یکی از اولین عناصر مدیریت سازمان از زمان مدیریت علمی میباشد. ارزیابی عملکرد از نظر هیات مدیره سازمان ابزاری برای مدیریت بهتر کارکنان است اما از نظر کارکنان همیشه بار منفی روحی و روانی داشته است.
کارکنان همیشه از اینکه مورد پایش و بازبینی قرار گیرند ناراضی هستند و به آن به عنوان مقولهای مینگرند که سختگیری و شدت عمل مدیران را وجه مشروع و قانونی میبخشند. شاید به همین خاطر در ادامه تحولات عرصه سازمان و مدیریت به تدریج ارزیابی عملکرد جای خود را به مدیریت عملکرد و سپس مدیریت عملکرد استراتژیک داده است. مدیرت عملکرد از طریق آموزش کارکنان، برقراری نظام منصفانه ارزیابی و نظام حقوق، مزایا و پاداش مبتنی بر عملکرد، سعی در ایجاد همدلی بین کارکنان و سرپرستان دارد. ت در این مقاله ارزیابی عملکرد تشریح شده است.
تعریف ارزیابی عملکرد
ارزیابی عملکرد فرآیندی استراتژیک و یکپارچه است که با بهبود عملکرد افرادی که در سازمانها کار میکنند و با توسعه قابلیتهای فردی و گروهی، موفقیت پایدار سازمانها را فراهم مینماید. سنجش و مدیریت عملکرد فرد در شغل خود که با توجه به استانداردهای خاص انجام میگیرد و توانایی او در کار را نشان میدهد. ارزیابی عملکرد اصطلاح عامی برای آن دسته از فعالیتهای سازمانی است که با مدیریت امور و مسئولیتهای شغلی و رفتاری کارکنان سر و کار دارد. مدیریت عملکرد راهی برای تسهیل برقراری ارتباط و ایجاد تفاهم بین کارکنان و سرپرستان است و به پیدایش محیط مطلوبتر کاری و تعهد بیشتر نسبت به کیفیت خدمات منجر میشود.
ارزیابی عملکرد را میتوان مجموعهای از اقدامات بلندمدت و ساختارمند تلقی کرد که به منظور افزایش سطح استفاده بهینه از امکانات و منابع در جهت دستیابی به هدفها به شیوهای اقتصادی توام با کارایی و اثربخشی صورت میگیرد. بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم همافزایی ایجاد میکند که این نیروها میتواند پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات همواره در جهت نیل به این هدف میکوشند.
بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرای سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. دستیابی به این اهداف بدون اندازهگیری و ارزیابی امکانپذیر نیست.
اهمیت ارزیابی عملکرد برای سازمان
بی شک نیروی انسانی بزرگترین سرمایه هر سازمانی است و از دیرباز سنگ بنای پیشرفت هر سازمانی بوده است. بهبود و بهسازی نیروی انسانی به منظور افزایش بهرهوری سازمان همواره مد نظر هر سازمان انتفاعی و غیرانتفاعی است. به زعم صاحبنظران مدیریت و سازمان, ارزیابی عملکرد یک راهکار مناسب جهت بهسازی نیروی انسانی است. یعنی هدف از ارزیابی عملکرد باید بهبود و ارتقاء توانمندی کارکنان سازمان باشد.
مدیریت سازمان جهت ایجاد سازمانی با نیروی انسانی کارامد و توانمند راهی جز توجه به امر آموزش، تقویت قدرت خلاقیت و ابتکار، بالا بردن روحیه و انگیزه، رشد شخصیت کارکنان و مسائلی از این دست ندارد. لرد کلوین فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازهگیری میگوید:
هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت میکنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم میتوانیم ادعا کنیم درباره موضوع مورد بحث چیزهایی میدانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید.
لرد کلوین
علم مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هرچه را که نتوانیم اندازهگیری کنیم نمیتوانیم کنترل کنیم و هرچه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکانپذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد. برای سنجش این مقوله از پرسشنامه ارزیابی عملکرد استفاده کنید.
مزایا و معایب ارزیابی عملکرد سازمان
یک سیستم ارزیابی عملکرد دارای مزایای بسیاری است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- انگیزش کارکنان
- رضایت کارکنان
- خلاقیت و نوآوری سازمانی
- گرایش به آموزش
- مسئولیتپذیری
با این وجود اگر سیستم ارزیابی عملکرد به درستی پیاده نشود معایبی را به همراه دارد. برخی از این مشکلات عبارتند از:
- ترک خدمت
- دستکاری آمار
- رقابت ناسالم
ضرورت ارزیابی عملکرد سازمانی
منابع هر سازمانی را به دو دسته منابع انسانی و منابع مادی تقسیم میکنند. استفاده بهینه از منابع انسانی به صورت مستقیم از طریق بهسازی نیروی انسانی قابل حصول است. از آنجا که بکارگیری منابع مادی در اختیار نیروی انسانی است استفاده بهینه از منابع مادی نیز در نهایت درگرو بهسازی نیروی انسانی است. یک راهکار بسیار مورد تاکید جهت بهسازی نیروی انسانی انجام صحیح ارزیابی عملکرد به عنوان یک راهکار سنتی مدیریت است. اما همیشه ارزیابی عملکرد منجر به بهسازی نیروی انسانی نمی شود.
تاریخ مدیریت نشان میدهد چگونه بسیاری سازمانها با بکارگیری بی مطالعه ارزیابی عملکرد با شکست مواجه شده اند. بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم همافزایی ایجاد میکند که این نیروها میتواند پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات همواره در جهت نیل به این هدف میکوشند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرای سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد.
دستیابی به این اهداف بدون اندازهگیری و ارزیابی امکانپذیر نیست. جهت دستیابی به این اهداف، در مرحله نخست عملکرد باید کارکنان به نحو مطلوب مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرند و پس از مشخص شدن نقاط ضعف و قوت کارکنان در زمینههای فوق، نسبت به رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت اقدام نمود. به عبارت بهتر با ارزیابی عملکرد باید در بهسازی و پرورش نیروی انسانی کوشید.
مفهوم سازی ارزیابی عملکرد سازمانی
برای مفهوم سازی ارزیابی عملکرد ابتدا باید به بیان اهمیت آن پرداخته شود. اهمیت ارزیابی عملکرد در تاثیر آن بر بهبود نیروی انسانی است. بنابراین در ابتدا باید مولفههای بهوبد نیروی انسانی شناسائی شود.
ارزیابی عملکرد —> مولفههای بهبود نیروی انسانی —> بهبود نیروی انسانی —> بهبود و بهرهوری سازمان
برای نمونه به نحوه بیان مساله توجه کنید:
بی شک نیروی انسانی بزرگترین سرمایه هر سازمانی است و از دیرباز سنگ بنای پیشرفت هر سازمانی بوده است. بهبود و بهسازی نیروی انسانی به منظور افزایش بهرهوری سازمان همواره مد نظر هر سازمان انتفاعی و غیرانتفاعی است. به زعم صاحبنظران مدیریت و سازمان, ارزیابی عملکرد یک راه کار مناسب جهت بهسازی نیروی انسانی است. یعنی هدف از ارزیابی عملکرد باید بهبود و ارتقاء توانمندی کارکنان سازمان باشد.
مدیریت سازمان جهت ایجاد سازمانی با نیروی انسانی کارامد و توانمند راهی جز توجه به امر آموزش، تقویت قدرت خلاقیت و ابتکار، بالا بردن روحیه و انگیزه، رشد شخصیت کارکنان و مسائلی از این دست ندارد. جهت دستیابی به این اهداف، در مرحله نخست عملکرد باید کارکنان به نحو مطلوب مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرند و پس از مشخص شدن نقاط ضعف و قوت کارکنان در زمینههای فوق، نسبت به رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت اقدام نمود. به عبارت بهتر با ارزیابی عملکرد باید در بهسازی و پرورش نیروی انسانی کوشید.
فصل دوم و ادبیات پژوهش مدیریت عملکرد
فصل دوم و ادبیات پژوهش در زمینه ارزیابی عملکرد و مدیریت عملکرد سازمانی توسط پایگاه پارسمدیر به نگارش درآمده است. این فصل دوم در پایاننامهای با هدف ارزیابی عملکرد پایگاه پارسمدیر تهیه شده و به نگارش در آمده است. بنابراین مالکیت معنوی آن با پایگاه پارس مدیر است و بازنشر آن از نظر قانونی و اخلاقی صحیح نیست. مبانی نظری و ادبیات پژوهش ارزیابی عملکرد، مدیریت عملکرد و عملکرد شغلی را میتوانید خریداری کنید.
نتیجهگیری
ارزیابی عملکرد یک رویکرد کلاسیک و سنتی مدیریت، در تئوری سازمانها است. با وجود اهمیت و ضرورت مدیریت عملکرد در بهرهوری سازمان نتایج بسیاری از پژوهشها حاکی از آن است که مدیریت عملکرد در رسیدن به این هدف ناتوان است. آنچه مدیریت عملکرد را در افزایش بهرهوری سازمانی ناتوان ساخته است عدم تأکید آن بر بهبود نیروی انسانی جهت نیل به افزایش بهرهوری سازمانی است. مدیریت عملکرد استراتژیک رویکردی است جامع و بلندمدت که میکوشد تا با بهبود و بهسازی نیروی انسانی اهداف سودآوری و بقای بلندمدت سازمان را تضمین کند.
ارزیابی عملکرد طی سالهای اخیر بهطور گستردهای به نقد کشیده شده و تعاریف جامعی از اهداف و عملکردهای آن در حوزه مدیریت منابع انسانی ارائه شده است. نگاهی گذرا به سیر تکاملی آن نشان میدهد که در الگوهای سنتی و کلاسیک مدیریت؛ به مدیریت عملکرد به مثابه کنترل وظایف و کارکردهای مدیر و سازمان توجه شده است، ولی امروزه بهصورت یک فرآیند پویا، مستمر، کیفی و متقابل مدیر و کارکنان و بهعنوان پاره سیستم اصلی مدیریت منابع انسانی انگاشته میشود. «عملکرد» مجموعهای از احساس رضایتمندی کلی کارکنان از محیط فعالیت، نوع مسئولیت، روابط انسانی، روابط سازمانی و میزان بسترهای شغلی و سازمانی است.
نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | تئوری سازمان و مدیریت | ۲۷ دی ۹۱