تعالی سازمانی

تعالی سازمانی یا سرآمدی (Excellence) یک چارچوب، مدل و الگوی خودارزیابی و سنجش است که موجب حرکت و هدایت فعالیت‌های سازمان‌ها در جهت بهبود مستمر می‌گردد. این مدل به عنوان یکی از رویکردها و ابزارهای مدیریتی، سازمان‌ها را ارزیابی می‌کند. با ارزیابی عملکرد سازمانی و ارائه تصویر واقعی از فعالیت‌های سازمانی، تفاوت‌های موجود را با وضعیت مطلوب شناسائی می‌کند. این باعث اقدام سازمان‌ها در جهت کاهش و از بین بردن این تفاوت‌ها می‌شود تا به سطوح عالی سازمانی دست یابند.

مأموریت و هدف غایی سرآمدی سازمانی حمایت از مدیران به عنوان عامل و محرک اصلی حرکت کیفیت و همچنین یاری رساندن به همه شرکت‌ها جهت قرار گرفتن در مسیر توسعه و تعالی است. همه کسب‌وکارها می‌خواهند عالی باشند، اما رسیدن به این سطح از کیفیت برای همه امکان‌پذیر نیست. کسب‌وکارها برای رسیدن به تعالی باید تغییراتی را در خود ایجاد کنند که با ممکن است با آرمان‌های آن‌ها همراستا نباشد. به همین دلیل رسیدن به تعالی کاری دشوار است.

از سوی دیگر اگر کسب‌وکاری بتواند به آن دست یابد، خود را از دیگر سازمان‌ها متمایز کرده و می‌تواند به بالاترین سطح مدیریت کیفیت برسد. یکی از راهکارهایی که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به این مزیت دست یابند، استفاده از الگوهای سرآمدی است. در این مقاله کوشش شده است تا تعالی سازمانی به صورتی دقیق تشریح شود.

تاریخچه تعالی سازمانی

موفقیت ژاپن در به‌کارگیری روش‌های علمی مدیریت کسب‌وکار، تهدیدی جدی برای شرکت‌های آمریکایی ایجاد کرد. به نحوی که در دهه ۸۰ بسیاری از آن‌ها با واگذاری بازار به رقبای ژاپنی در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند، ژاپن این موفقیت را مدیون دکتر ادوارد دمینگ بود که در سال ۱۹۵۰ به دعوت موسسه HUSE ژاپن، برای سخنرانی در زمینه بهره‌وری و کیفیت به ژاپن رفت و تحولات عظیمی را در صنایع این کشور به وجود آورد.

در سال ۱۹۵۱ موسسه HUSE به پاس خدمات دکتر دمینگ جایزه‌ای به نام وی بنیان نهاد که اهدای آن همچنان ادامه دارد. این مدل، نگرش جدیدی در بحث کیفیت ایجاد کرد که بر اساس آن برای تولید محصولات و خدمات با کیفیت، به هماهنگی همه جانبه در سطح سازمان نیاز است. اگر چه در آن زمان عمدتاً استفاده از روش‌های آماری برای کنترل کیفیت در کانون توجه مباحث بود، ولی همین تفکر نگرش فراگیر به ظهور کنترل کیفیت فراگیر در دهه ۶۰ میلادی منجر گردید. تهدیدات ناشی از فعالیت‌های شرکت‌های ژاپنی سبب شد شرکت‌های غربی در روش‌های کسب‌وکار خود تجدید نظر کرده و مدیریت کیفیت فراگیر را به طور گسترده به کار گیرند.

جایگاه استاندارد ISO

است پیش‌تر نیز مدل‌هایی برای ارزیابی بنگاه‌های صنعتی و غیر صنعتی در کشورهای غربی به وجود آمده بود که با ظهور سیستم‌های ISO 9000 به مقبولیت جهانی رسیدند ولی هیچ کدام دید فراگیری نسبت به کسب‌وکار نداشتند. یکی از اولین گام‌ها برای فراگیر کردن این مدل‌ها، طرح جایزه تعالی سازمانی و کیفیت کانادا در سال ۱۹۸۳ بود.

پس از آن در سال ۱۹۸۷ بعد از چندین سال کار مستمر، مدل جایزه ملی کیفیت مالکوم بالدریج در آمریکا مطرح شد که در واقع پوشش دهنده تمامی اجزای یک کسب‌وکار با در نظر گرفتن منافع تمامی ذی‌نفعان بود. به د نبال مدل بالدریج، مدل جایزه کیفیت اروپا توسط بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت در سال ۱۹۹۱ ارائه شد که بسیاری از کشورهای اروپایی و غیر اروپایی از آن پیروی کردند.

انواع مدل‌های تعالی سازمانی

اجرای طرح اعطای جوایز ملی بهره‌وری و کیفیت و مدل‌های تعالی سازمانی نتیجه مطالعاتی است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در سال‌های اخیر آن ر ا در سطح سازمان‌های کسب‌وکار خود جاری ساخته‌اند.

جایزه دمینگ ژاپن (۱۹۵۱)، جایزه تعالی، سازمانی و کیفیت کانادا(۱۹۸۳)، جایزه مالکوم بالدریج آمریکا (۱۹۸۷)، جایزه کیفیت استرالیا (۱۹۹۱) جایزه کیفیت اروپا (۱۹۹۱)، جایزه ر اجیو گاندی هند (۱۹۹۱) و غیره نمونه‌هایی از تلاش‌های انجام شده در این زمینه است.

مدل‌های تعالی سازمانی

مدل‌های تعالی سازمانی

از میان انواع مدل‌های موجود، سه مدل که در سه قطب اقتصادی دنیا مطرح اند عبارتند از:

در مدل تعالی به طور عام و مدل‌های بالدریج و EFQM به طور خاص، پیش از معرفی معیارهای ارزیابی سازمان‌ها، یک سری ارزش‌ها و مفاهیم بنیادین به عنوان زیربنای مدل در نظر گرفته می‌شود. اما در مدل دمینگ، ارزش‌ها و مفاهیم بنیادین در معیارها نهفته است.

ادبیات پژوهش تعالی سازمانی یا سرآمدی سازمان

دانلود فصل دو شامل ادبیات پژوهش و مبانی نظری تعالی سازمانی بصورت فایل ورد همراه با منابع فارسی و لاتین

خلاصه و جمع‌بندی

در بازار رقابتی امروز، ضروری است که سازمان‌ها همچنان برتری خود را نسبت به رقبا حفظ نمایند. یعنی ضمن حفظ موقعیت رقابتی خود در بازار همواره به سمت جلو گام بردارند. مدیریت، فراگرد به کارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده است.

میزان موفقیت در به کارگیری شیوه‌های رهبری و مدیریت، تحت تاثیر ارزش‌های حاکم بر بافت فرهنگی جامعه قرار دارد. سازمان‌ها بر بازده و پیامد کار تاکید دارند زیرا مشتریان آنها، انتظارات و نیازهای بسیار تفاوتی دارند. داشتن مشتریانی با نیازهای متفاوت، مستلزم داشتن کارکنانی است که بهترین خدمات را به هر مشتری ارائه دهند. امروزه ضرورت استفاده از الگوهایی که بتوان ضمن ارزیابی وضعیت موجود سازمان‌ها و تشخیص نقاط قوت و نواحی قابل بهبود، مبنای صحیحی جهت برنامه‌ریزی‌های استراتژیک ایجاد نمایند بیش از هر زمان دیگر احساس می‌شود.

به همین دلیل در اثر تلاش وسیعی که توسط صاحب نظران کیفیت و بهره‌وری صورت پذیرفته الگوهای مختلفی تحت عنوان مدل‌های تعالی سازمانی ایجاد شده و به عنوان یکی از رایج ترین شیوه‌ها جهت دستیابی به اهداف فوق مورد استفاده قرار گرفته است. این مدل‌ها به چارچوب‌های خودارزیابی نیز معروف هستند. در ادبیات جدید کسب‌وکار، مفهوم و نظام جدید تعالی سازمانی به عنوان یکی از نظام‌های مدیریت کیفیت فراگیر تعریف شده است.