کدگذاری در تحلیل محتوا
کدگذاری در تحلیل محتوا روشی نظاممند است که به شناسایی مقولهها و مفاهیم کلیدی یک سند نوشتاری منجر میشود. بهطور کلی کدگذاری (Coding) در تحلیل کیفی عبارت از مطالعه متون و بررسی تصاویر برای شناخت مضمونهای نهفته در آن میباشد.
کدگذای در روش تحلیل محتوا و تحلیل مضمون مشابه است اما در روش گراندد تئوری (نظریه دادهبنیاد) به سه شیوه مختلف باز، محوری و انتخابی انجام میشود. در روش تحلیل محتوایی، کدگذار به دنبال شناخت مضامین و مقولههای زیربنایی است. مضمونها پر ارزش ترین واحدهایی هستند که در تجزیه و تحلیل محتوا باید مدنظر قرار گیرند و منظور از مضامین معنای خاصی است که از یک کلمه یا جمله یا پاراگراف مستفاد میشود. این مضمونها فضای خاص و مشخصی را اشغال نمیکنند، چون یک جمله ممکن است چند مضمون داشته باشد و یا چند پاراگراف متن، ممکن است فقط یک مضمون داشته باشد.
کدگذاری در تحلیل محتوا بر اساس مفاهیم و معانی مورد نظر و عملیاتی نمودن متغیرها صورت میگیرد. بنابراین، پژوهشگر به پالایش مفاهیم میپردازد و ارتباط موجود میان مفاهیم را به دست میآورد و از طریق کدگذاری یا طبقه بندی مفاهیم مورد نظر، به عملیاتی نمودن بررسی محتوا دست مییابد. در کدگذاری محتویات باید دقت لازم داشت؛ زیرا ممکن است کلمات افراد به گونهای بیان شده باشد که حالت مبهم و دو پهلو داشته باشد و به سادگی نتو ان مقصود آن را تشخیص داد، خصوصاً سیاستمداران از کلمات دوپهلو زیاد استفاده میکنند. دروازه ورود به مباحث روش تحقیق کیفی روش تحلیل محتوا میباشد بنابراین در این نوشتار روش کدگذاری در تحلیل محتوایی به صورت اختصاری تشریح میشود.
آموزش روش کدگذاری در تحلیل محتوا
پیش از بحثهای جانبی مایل هستم به صورت مستقیم به آموزش کدگذاری در تحلیل محتوا بپردازم. بیشتر پژوهشگران ایرانی برای بخش کیفی رساله دکتری خود از مصاحبه برای گردآوری دادهها استفاده میکنند. بنابراین در این بخش تمرکز بر تحلیل محتوای مصاحبه است.
ابتدا خبرگان مورد نظر را شناسایی کنید و پس از تنظیم جلسه مصاحبه، تمامی صحبتهای آنها را ضبط کنید.
فایل صوتی مصاحبه را با دقت فراوان به صورت کامل به متن نوشتاری تبدیل کنید.
متن نوشته شده را به محیط نرمافزار Maxqda وارد کنید.
اگر به این نرمافزار دسترسی ندارید از مایکروسافت ورد استفاده کنید.
متن مصاحبه را به دقت مطالعه کنید. هر کلمه کلیدی را هایلایت کنید و مفاهیم شناسایی شده و تکرارهای آن را یادداشت کنید. تفاوت نرمافزار Maxqda با ورد آن است که مکسکیودا فراوانیها را سادهتر نشان میدهد البته در ورد هم این امکان وجود دارد.
زمانیکه تمامی مفاهیم را یادداشت کردید مفاهیم تکراری را حذف کنید.
مفاهیم که غرابت معنایی دارند را با یکدیگر ادغام کنید.
در نهایت مفاهیمی که کاربرد مشابهی دارند را در کنار هم قرار دهید. براساس مفاهیمی که کنار هم قرار گرفتهاند به هر دسته از مفاهیم نام بامسمایی تخخصیص دهید. به این ترتیب مقولههای اصلی شما شناسایی شده است. این روش بسیار ساده، کارآمد و اثربخش است. دانش نرمافزاری ویژهای نیاز نیست تنها باید نسبت به مقوله کلی موردمطالعه شناخت و تسلط کافی داشته باشید.
کدگذاری چیست و کدگذار کیست؟
قرار دادن واحد تحلیل در یک طبقه را کدگزاری گویند. این بخش، زمان برترین و خسته کننده ترین بخش تحلیل محتوا است. به افرادی که کدگزاری را انجام میدهند کدگزار میگویند. تعداد کدگزاران به طور معمول باید حداقل ۲نفر و حداکثر شش نفر باشد. در هر مطالعه تحلیل محتوا، آموزش دقیق کدگزاران امر بسیار مهمی است که معمولاً به افزایش پایایی نتایج کمک میکند. ممکن است پژوهشگر فهم روشنی از تعاریف عملیاتی، متغیرها و مقولهها داشته باشد، اما کدگزاران دارای چنین فهم روشن و مشترکی نباشند. در نتیجه، باید همه کدگزاران را در چندین جلسه مورد آموزش قرار داد تا ادراک و برداشت مشابهی از متغیرها و طبقه بندی پیدا کنند.
در این جلسات، تعاریف صورت گرفته مرور میشوند، حدود و مرزهای طبقات مشخص میشوند و برگههای کدگزاری اصلاح میشوند تا کدگزاران به راحتی مطالب را کد گزاری کنند. برای تسهیل کدگزاری معمولاً از برگههای استاندارد شده استفاده میشود. این برگهها به کدگزاران امکان میدهد تا دادهها را به آسانی با گذاشتن یک چک مارک یا اسلش در جای از قبل تعیین شده طبقه بندی کنند.
یک نمونه برگه کدگزاری و دستورالعملی که کدگزاران طبق آن عمل کنند ارائه شده است. اگر برای فهرستبندی دادهها از روش دستی استفاده میشود، برگههای کدگزاری باید طوری باشند که امکان فهرستبندی سریع را بدهند. در برخی مطالعات از فیشبرداری استفاده شده است. این کارتها به پژوهشگران امکان میدهد تا اطلاعات موجود در طبقات را به آسانی جستجو کنند.
شیوه کدگذاری در تحلیل محتوا
بروس برگ (۱۹۸۹) ساختن کد را به حل یک معما تشبیه میکند. کدگذاری به یقین کار دشواری به شمار میرود و باید آن را جدی گرفت. اما درست همان طور که بسیاری از افراد از کامل کردن یک پازل چهل تکه ی دشوار و پیچیده لذت میرند، بسیاری از پژوهشگران، کدگذاری و تحلیل کردن را کاری رضا یت بخش به شمار میآورند. وقتی پژوهشگران میبینند که قطعات پازل در کنار هم قرار میگیرند و تصویر کامل تر ی را تشکیل میدهند، از شادی و هیجان در پوست خود نمی گنجند.
پس از تعریف عملیاتی مفاهیم، میباید قواعدی شفاف برای طبقه بندی مقولات تدوین شود، تا کد گذاران بتوانند واحدهای مورد نظر را در طبقات مربوطه قرار دهند. برای این منظور میباید دستورالعمل یا پروتکل کدگذاری تهیه شود.
پروتکل تحلیل محتوا مدرک مستندی است که تحقیق را به طور کلی، و قواعد کدگذاری را به طور خاص تعریف میکند. در وهله اول، پروتکل حاوی قوانین کلی حاکم بر تحقیق و قواعدی است که پژوهشگر را مجبور میکند به طریق خاصی محتوای مورد نظر را تعریف و اندازهگیری کند. این قوانین در طول اجرای یک تحقیق قابل تغییرند. محتوا باید به همان شکلی که روز اول کدگذاری شده است، روز صدم هم کدگذاری شود. در وهله دوم، پروتکل سند قابل نگهداری از عملیات و تعاریف تحقیق است که نشان میدهد تحقیق چگونه سامان پذیرفته است. بنابراین وجود یک پروتکل به سایر پژوهشگران این امکان میدهد که نتایج را تفسیر یا تحقیق را تکرار کنند.
جمعبندی
تحلیل محتوا بیشتر براساس انواع مصاحبه در یک پژوهش کیفی انجام میشود. برای انجام کدگذاری ابتدا باید مصاحبههای با خبرگان با یک دستگاه مناسب مانند یک گوشی هوشمند صبط شود. سپس تمامی مباحث و گفتگوهای ضبط شده باید به متن تبدیل شود. برای شناخت مقولههای اصلی و فرعی متون موجود میتوان از محیط نرمافزارهای تحصصی مانند نرمافزار Maxqda استفاده کرد.
از طریق فنون کدگذاری در تحلیل محتوا میتوان مقولههای مختلف را شناسایی و دستهبندی کرد. به طور کلی فرایند کد گذاری در تحلیل محتوای کیفی بسته به مسئله یا اهداف پژوهش میتواند به صورت قیاسی یا استقرایی صورت پذیرد. در رویکرد قیاسی با توجه به نظریه خاصی شروع میکنیم و استلزامهای آن نظریه را که به صورت فرضیه مطرح م ی شود، در نظر داریم.
در حالی که در رویکرد استقرایی پژو هشگر بدون سوگیری و توجه به نظریه خاصی شروع به خواندن متن و سپس تحلیل آن میکند. در بهترین حالت (نظریه داده بنیاد) میتواند منجر به نظریه شود. به عبارت دیگر در روش تحلیل محتوای کیفی، اگر پژوهشگر گزارههای نظری را میآزماید، باید شاخصهای تجربی مفاهیم را برای آن فراهم آورد، و اگر با مشاهدات تجربی مشخصی شروع کرده است، باید از آنها اصول کلی به دست آورده و بعد این اصول را در سایر مشاهدات تجربی به کار گیرد.
منبع: کرسول (۲۰۱۷)، کتاب طرح تحقیق: کیفی، کمی و آمیخته
روش تحقیق | ۰۳ خرداد ۹۹