پایایی تحقیقات کیفی
پایایی تحقیقات کیفی نشان میدهد تا چه میزان میتوان به نتایج و یافتههای حاصل از کدگذاری متن مصاحبهها یا اسناد علمی اعتماد کرد. این مساله برای پژوهشگران رشته مدیریت و علوم اجتماعی اهمیت بسیار زیادی دارد. بویژه آنکه در مجامع علمی داخلی به آمار و ارقام و اعداد کمی علاقه بسیار وافری وجود دارد.
یکی از مباحث روش تحقیق کیفی سنجش میزان پایایی کدگذاریهای انجام شده است. پایایی پرسشنامه اشاره به آن دارد که چقدر میتوان به نتایج حاصل از پرسشنامه اعتماد کرد اما سنجش پایایی انواع مصاحبه در تحقیق کیفی قواعد خاص خودش را دارد. پژوهشگران معمولاً از روشهای پیشنهادی لینکلن و گوبا برای سنجش روایی و پایایی تحقیق کیفی استفاده میکنند. با این وجود روشهای کمی نیز برای سنجش پایایی تحقیقات کیفی ارائه شده است. هولستی، اسکات، کوهن و کریپندورف روشهایی برای سنجش پایایی ارائه کردهاند.
ضریب پایایی هولستی
هولستی یکی از صاحبنظران تحلیل محتوا است و در مقاله تحلیل محتوای کمی درباره او توضیح داده شد. برای محاسبه پایایی در تحقیقات کیفی میتوان از روش هولستی کرد. در این روش متون در دو مرحله کدگذاری میشوند. هولستی فرمولی را برای تعیین پایایی دادههای اسمی بر حسب «درصد توافق مشاهدهشده» یا Percentage of Agreement Observation ارائه کرده است:
PAO = 2M / (N1+N2)
در فرمول فوق M تعداد موارد کدگذاری مشترک بین دو کدگذار میباشد. N1و N2 به ترتیب تعداد کلیه موارد کدگذاری شده توسط کدگذار اول و دوم است. مقدار PAO بین صفر (عدم توافق) و یک (توافق کامل) است و اگر از ۰/۷ بزرگتر باشد مطلوب میباشد.
ضریب پی اسکات
روش هولستی ساده و کاربردی است اما اشکال آن این است که نمی تواند مشخص نماید که چه میزان توافق بین کد گذاران ناشی از شانس و چه میزان ناشی از تعداد طبقات در تحلیل است. اسکات (۱۹۵۵) برای خنثی کردن اثر شانس شاخص فی را مطرح ساخت.
معیار پی اسکات Scott’s pi توسط ویلیام اسکات به سال ۱۹۵۵ برای سنجش پایایی دادههای اسمی طراحی شد. در این روش باید دو کدگذار (ارزیاب) دادهها را ارائه کنند و براساس همبستگی دادههای این دو ارزیاب پایایی تعیین میشود.
Pi = (OA – EA) / (1-EA)
مقدار OA نمایانگر درصد توافق دو ارزیاب است.
مقدار EA نیز نمایانگر میزان توافق مورد انتظار است.
ضریب کاپای کوهن
جاکوب کوهن (۱۹۶۰) شاخص کاپا را معرفی کرد که شباهت زیادی به پی اسکات دارد. از این شاخص میتوان برای اطمینان از مقولهبندی کدها استفاده کرد.
kappa = Pi = (PAo – PAE)/ (1 – PAE )
مقدار PAo نمایانگر میزان توافق دو ارزیاب است.
مقدار PAE نیز نمایانگر میزان توافق مورد انتظار است.
ضریب کاپای کوهن و Pi اسکات در نحوه محاسبه توافق مورد انتظار با هم متفاوت هستند. در حالیکه در فرمول pi اسکات نسبتهای مشاهده شده در هر یک از ارزشهای یک طبقه به توان ۲ میرسد، در فرمول کاپا، نسبت یک ارزش خاص در یک طبقه که به وسیله کدگذار استفاده شده، در نسبت استفاده از همان ارزش به وسیله کدگذار دوم ضرب میشود. این نسبتها سپس با هم جمع میشوند تا توافق مورد انتظار به دست آید.
آلفای کرپیندورف
کریپندورف در سال ۱۹۸۰ ضریبی به نام آلفا ابداع کرد که شبیه pi اسکات و کاپای کوهن است. معادله آلفای کریپندورف به شکل زیر است:
α = ۱ – (Do – Dc)
که در آن:
Do: عدم توافق مشاهده شده، و
Dc: عدم توافق مورد انتظار است.
فرایند محاسبه Do و Dc به سطح سنجش متغیر مورد مطالعه بستگی دارد. تفاوت آلفا و Pi این است که آلفا را میتوان در سطوح سنجش غیر اسمی هم به کار برد. آلفا همچنین برای نمونههای کوچک قابل تصحیح است. محاسبه آلفای کرپندروف توسط آندرو هایز با نوشتن یک ماکرو در نرمافزار SPSS قابل محاسبه است. به مقاله رگرسیون هایز رجوع کنید.
توافق درون موضوعی
گاهی برای محاسبه پایایی تحقیقات کیفی از روش توافق درون موضوعی توسط دوکدگذار (ارزیاب) استفاده میشود. برای این منظور از یکی از اساتید حوزه مدیریت ورزش خواسته تا به عنوان همکار پژوهش (کدگذار) مشارکت کند. آموزشها و شیوههای لازم جهت کدگذاری به همکار پژوهش منتقل میشود. در هر کدام از مصاحبهها، کدهایی که در نظر دو نفر مشابه هستند با عنوان «توافق» و کدهایی که غیرمشابه هستند با عنوان «عدم توافق» مشخص میشوند. درصد توافق درون موضوعی که بهعنوان شاخص پایایی تحلیل به کار میرود با استفاده از رابطه زیر محاسبه میشود.
درصد توافق درون موضوعی = (تعداد توافق) ÷ تعداد کل کدها
چناچه این شاخص بیش از ۰/۶ باشد، کدگذاری از قابلیت اعتماد کافی برخوردار است.
جمعبندی و بحث
پایایی ابزار اندازهگیری کمیتی است که نشان میدهد دادههای بدست آمده با آن ابزار تا چه میزان از ثبات برخوردار است. در بسیاری پژوهشها به اشتباه از اصطلاح پایایی تحقیق کیفی استفاده میشود. روایی و پایایی مربوط به ابزار اندازهگیری هستند نه روش. روشی که از ثبات برخوردار نباشد اساساً نباید استفاده شود و این بحث از اساس اشتباه است. با این وجود اگر فرض کنیم منظور همان پایایی ابزار اندازهگیری کیفی یعنی مصاحبه است باز هم بهتر است از روشهای کیفی مانند آنچه لینکلن و گوبا پیشنهاد دادهاند، استفاده کرد. اما از آنجا که پژوهشگران و اساتید دانشگاهی ما شیفته مقادیر کمی هستند میتوانید از ضریب هولستی و کاپای کوهن برای این منظور استفاده کنید.
منبع: پایایی در تحقیقات کیفی نوشته آرش حبیبی نشر الکترونیک پارس مدیر
روش تحقیق | ۰۲ مهر ۹۸
با سلام
آیا روش های معرفی شده در متن بالا فقط مختص محاسبه پایایی مصاحبه های کیفی می باشد؟ یا برای پرسشنامه های روش های دیگر مثل ism هم می توان از آنها استفاده نمود؟
همانطور که در پرسشهای پیشین شما نیز پاسخ دادم روایی و پایایی در ISM مصداق ندارد.
سلام با تشکر از آموزش های مفید و ارزشمند شما
در رابطه با توافق درون موضوعی و من ۵۲ کد دارم(تعداد کل) که در ۵۰ مورد دو کدگذار توافق داشته و در ۲ مورد عدم توافق بوده . طبق این فرمول
درصد توافق درون موضوعی = (تعداد توافق × ۲) ÷ تعداد کل کدها
۵۰ ضربدر ۲ میشه ۱۰۰ تقسیم بر ۵۲ عددی بزرگتر از ۱ میشه؟ لطفا راهنمایی بفرمایید
درود بر شما. ضرب در دو نیازی نیست به صورت درصدی محاسبه کنید. این روش بسیار ساده است پیشنهاد میکنم از روش هولستی استفاده کنید.
سلام وقت بخیر
من داده های کیفی را با استفاده از روش بررسی متون بدست اوردم و تحلیل تم انجام دادم. روش توافق درونی مصداق دارد در این مورد درسته؟
درود بر شما. همه روشهای فوق قابل استفاده هستند.
سلام
در کارهای کیفی برای سنجش روایی و پایایی کدوم روش (هولستی، کاپای کوهن، پی اسکات یا کریپندورف) بهتره انجام بشه؟
ضریب هولستی همون روش دوکدگذار است؟ و کل متن باید در روش دو کدگذار مجدد کدگذاری شود ؟
درود بر شما
۱- ضریب هولستی برای اعتبارسنجی کدگذاری است و کاپای کوهن جهت سنجش اعتبار مقولهبندی استفاده میشود. استفاده از روش هولستی سادهتر و کاراتر است.
۲- در برخی مطالعات پژوهشگران چند بخش مختلف از متن را توسط دو نفر گدگذاری کرده و ضریب هولستی را محاسبه میکنند بنابراین به نظر میرسد نیازی نیست کل متن کدگذاری شود. منبع معتبری برای پاسخ به این پرسش شما وجود ندارد.
سپاسگزارم
از تعداد کدهای کدوم مرحله کدگذاری (تعداد کدهای اولیه،فرعی،نیمه فرعی یا نهایی) جهت محاسبه ضریب استفاده میکنیم؟
سلام
اگه دو کارشناس به صورت جداگانه اقدام به کدگذاری محتوای متون نوشتاری کرده باشند، برای تعیین پایایی کدگذاری و پایایی مقوله بندی کدام روش را پیشنهاد میدهید؟
درود بر شما. تنها راه درست روش پیشنهادی هولستی و برآورد ضریب توافق است.
ممنون