خوانایی متن در تحلیل محتوا

خوانایی متن (Readability) نشان­‌دهنده میزان سادگی خواندن و فهمیدن نوشته‌ها است. یکی از کاربردهای اصلی روش‌های سنجش خوانایی متن در تحلیل محتوای کتاب درسی است. هرچه متن کتاب‌ها آراسته و براساس آیین نگارش پارسی نوشته شده باشد، خواندن و درک آن ساده‌تر خواهد بود. همچنین اگر متن انواع مصاحبه از خوانایی کافی برخوردار باشد کدگذاری آن در تحلیل کیفی ساده خواهد شد. نکته بسیار مهم دیگر آن است که خوانایی فصل مشترک مباحث تحلیل محتوا در روش تحقیق کیفی و مباحث تولید محتوا در بازاریابی محتوایی و بازاریابی دیجیتال است. بهینه‌سازی موتور جستجو دقیقاً براساس همین اصول انجام می‌شود و البته در حوزه طراحی سایت بازاریابی تشریح شده است.

تمرکز این مقاله بر تحلیل محتوای کتاب‌های درسی است. در واقع تحلیل محتوا عبارت است از فنی که بوسیله آن ویژگی‌های خاص پیام به‌طور روشمند و دقیق حهت استنباط علمی شناسایی می‌شوند. تکنیک‌ها و روش‌های متداول در تحلیل محتوای کتاب درسی فرمول‌های خوانایی و ابزارهای فهرستی یا چک لیست‌ها هستند. بطور خلاصه فرمول‌های خوانایی درجه پیچیدگی زبانی متن کتاب یا درجه خوانایی سایر متون را تعیین می‌نماید. این فرمول‌ها بوسیله تجزیه‌وتحلیل متن کتاب به اندازه‌گیری درجه خوانایی می‌پردازند. این تجزیه‌وتحلیل، بویژه بر روی کلمه‌ها، عبارت‌ها و بندهای یک نوشته متمرکز می‌شود. با شمارش کلمه‌ها و جمله‌ها و استفاده از فرمول و رابطه‌ای مشخص، میزان و درجه سختی متن یا درجه تناسب متن با سن کلاسی یا سطح توانایی خواندن متن را مشخص می‌سازد.

اصول اولیه تحلیل خوانایی متن

برای تعیین کردن  این که آیا محتوایی که در یک کتاب درسی برای یک پایه خاص در نظر گرفته می‌شود با میزان رشد شناختی و توانمندی‌های ذهنی فراگیران آن پایه مناسب می‌باشد یا خیر از سه روش گانینگ ،فرای و مک لافین بهره می‌گیریم که در این جا از روش گانینگ استفاده می‌کنیم .قبل از پرداختن به این روش چند مفهوم را که در این روش‌ها کاربرد دارند را معنا می‌کنیم. این مفاهیم عبارتند از:

هجا: کوچکترین مجموعه واحد گفتار که با یک دم زدن بی فاصله ادا می‌گردد.

کلمه : مجموعه حروفی که یک واحد را تشکیل می‌دهند. بنابراین اسم، صفت، عدد، فعل ،حروف اضافه دو حرفی و بیشتر کلمه محسوب می‌شوند.

جمله : کلمه هایی که بین دو سکوت (نقطه) قرار دارند و حداقل یک پیام دارند.

انواع شاخص‌های خوانایی متن

شاخص‌های متعددی برای سنجش خوانایی متن وجود دارد. بدون تردید اگر خوانندگان بتوانند از کتاب‌هایی استفاده کنند که از لحاظ دشواری با دانش و معلومات‌شات همخوان باشد، در آن صورت با اشتیاق بیشتری مطالعه خواهند کرد. در چنین حالتی بیشترین بهره‌برداری از کتاب یا متن موردنظر حاصل می‌شود. برخی شاخص‌های سنجش خوانایی متن عبارتند از:

  • شاخص گانینگ فوگ
  • شاخص خوانایی فلش
  • شاخص خوانایی کلوز

شاخص گانینگ فوگ

روش گانینگ یکی از روش‌های عینی – کمی تحلیل محتواست که برای مشخص کردن سطح خوانایی متن‌ها به کار می‌رود .اساس این روش را توجه به دو عامل زبانی یعنی طول جمله و طول کلمه تشکیل می‌دهد. کلماتی که از سه یا بیش  از سه هجا تشکیل شده اند کلمات دشوار محسوب می‌گردند. برای اجرای روش گانینگ مراحل زیر را باید طی گردند:

انتخاب نمونه: برای انتخاب نمونه برای تحلیل با این روش باید ۳۰۰ کلمه از یک متن برگزیده شوند به طوری که ۱۰۰ کلمه از ابتدای متن غیر از پاراگراف اول ۱۰۰کلمه از اواسط متن و ۱۰۰ کلمه از اواخر متن باشند. به عبارتی سه نمونه ۱۰۰ کلمه‌ای انتخاب می‌گردند .

محاسبه طول متوسط جمله ها: بعد از انتخاب ۳۰۰ کلمه در سه نمونه تعداد جمله های  هر نمونه شمارده می‌شود سپس با تقسیم تعداد کلمات هر نمونه (۱۰۰) بر تعداد جمله‌ها طول متوسط جمله‌های هر نمونه به دست آورده می‌شود.

شمارش کلمات دشوار : کلمات دشوار کلماتی هستند که بیشتر از سه هجا داشته باشند. بنابراین ،این نوع کلمات در هر سه نوع نمونه شناسایی و مشخص می‌گردند.

ترکیب کلمه‌های دشوار با تعداد متوسط جمله‌ها : بعد از آن که کلمات دشوار در هر نمونه شناسایی گردیدند در این مرحله تعداد آن‌ها با تعداد متوسط جمله‌ها که در مرحله دوم محاسبه گردیدند جمع می‌شوند و حاصل به دست آمده در عدد ۴/۰ ضرب می‌گردد. این عمل در هر سه نمونه انتخابی انجام می‌پذیرد.

محاسبه میانگین : در این مرحله اعدادی که بر اثر حاصلضرب جمع تعداد کلمات دشوار با متوسط جمله‌ها در ۴/۰ هر سه نمونه با هم جمع می‌شوند و سپس بر عدد ۳ تقسیم می‌گردند. عدد به  دست آمده میانگین سه نمونه خواهد بود.

تفسیر : این عدد نشان می‌دهد که متن مورد نظر برای کسانی که چند سال درس خوانده اند مناسب می‌باشد. مثلا اگر میانگین سه نمونه پنج بیاید معنی آن این است که آن متن برای دانش آموزانی که که پنج سال تحصیل کرده اند مناسب می‌باشد. در نظام آموزشی کشور ما برای دانش آموزان کلاس پنجم مناسب خواهد بود. حال اگر آن متن را در کتاب‌های کلاس چهارم بیاورند متن برای آن کلاس مشکل و اگر در کلاس اول راهنمایی بیاورند برای آن کلاس آسان خواهد بود.

شاخص خوانایی فلش

خوانایی نشان­دهنده میزان سهولت خواندن و فهمیدن نوشته‌ها است. یک متن خوانا، متنی است که خواننده آن بتواند به­صورت روان آن را بخواند و به آسانی مفهوم آن را درک کند. این شاخص برای تعیین سطح سادگی یا دشواری و ضریب سادگی مطالب توسط رادلف فلش در سال ۱۹۴۸ ارائه گردید. این فرمول، بر اساس دو عامل زبانی، یعنی طول متوسط جمله و تعداد هجاها طراحی شده است. فرایند و مراحل ارزیابی و تعیین سطح خوانایی یعنی درجه سادگی مطالب، به ترتیب زیر می‌باشد:

انتخاب سه نمونه یک صد کلمه‌ای از بخش‌های ابتدایی، وسطی و انتهایی هر استاندارد حسابداری؛

تعیین طول کلمات از طریق شمارش تعداد سیلاب‌ها در کلمه‌های انتخاب شده؛

شمارش تعداد جملات موجود در یک‌صد کلمه اول، دوم و سوم؛

تعیین طول متوسط جملات از طریق تقسیم تعداد کلمات به تعداد جملات کامل هر متن یک­صد کلمه‌ای؛

محاسبه میانگین طول کلمات و میانگین طول متوسط جملات سه متن یک‌صد کلمه‌ای؛

ضرب میانگین طول کلمات ( تعداد هجاها) در عدد ثابت ۸۴۶/۰

کسر کردن حاصل‌ضرب بند ۶ از عدد ثابت ۸۳۵/۲۰۶

ضرب کردن متوسط طول جملات در عدد ۰۱۵/۱

کم کردن حاصل‌ضرب از باقی‌مانده محاسبات بند ۷

عدد به­دست آمده در جدول زیر قرار می­گیرد و درجه سادگی یا دشواری متن، تعیین می‌شود.

شاخص خوانایی فلش

شاخص خوانایی فلش

شاخص خوانایی کلوز

این شاخص توسط ویلسون تایلر در سال ۱۹۵۳ در دانشگاه ایلی نوبز ارائه گردید. هدف اصلی این روش به­عنوان یک رویکرد کل‌نگر و یک روش گشتالتی ارزیابی متون از نظر آموزش مستقل، سطح فشار روانی و سطح آموزشی است. به عبارت دیگر، با این روش می‌توان به سطح متون از نظر سادگی یا دشواری پی برد و مشخص نمود که مطالب برای فراگیری در چه سطحی هستند. مراحل کار ارزیابی و تحلیل محتوا در این شاخص، تابع مراحل و فرایند زیر است:

انتخاب چندین متن از قسمت‌هایی که کمتر دیده شده­اند.

نوشتن اولین جمله هر متن به‌صورت کامل و اولیه.

خالی گذاشتن یک کلمه از هر پنج کلمه در متون انتخاب شده به­صورت نقطه‌چین. تعداد جاهای خالی بر اساس میزان توانایی فراگیران می‌تواند از ۲۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵  و ۱۰۰ در نوسان باشد.

توزیع متن‌های نقطه‌چین شده بین مخاطبان مربوطه، برای نوشتن مناسب‌ترین مفهوم در جاهای خالی.

جمع­آوری و تصحیح اوراق و دادن نمره به آن­ها و تبدیل به درصد.

امتیاز به‌­دست آمده به‌عنوان معیاری از میزان فهم متن توسط مخاطبان است.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

بر این اساس، اگر میانگین پاسخ‌های صحیح بین صفر تا چهل درصد باشد، می‌توان نتیجه گرفت که متن موردنظر در سطح فشار روانی و ناامیدی است و فراگیران توان مطالعه و درک صحیح مطالب را ندارند. همچنین اگر میانگین پاسخ‌های صحیح بین چهل­ویک تا شصت درصد باشد، متن موردنظر در سطح متوسط و میانه است و فراگیران قادر به درک مطالب با کمک راهنما هستند، اگر میانگین پاسخ‌ها صحیح بین شصت­ویک تا صد درصد باشد، متن موردنظر در سطح مستقل است و فراگیران بدون کمک راهنما، قادر به یادگیری آن هستند.

لازم به توضیح است که با توجه به شاخص‌های ذکر شده برای بررسی خوانایی متن استانداردهای حسابداری، ضروری است متغیرهای موردنیاز  برای بررسی و تعیین سطح خوانایی متون که عبارتند از هجاها، کلمات (واژه‌ها) و جمله‌ها را نیز تعریف نماییم.

هجا: کوچکترین مجموعه واحد گفتار است که با یک دم زدن بی‌فاصله و بدون قطع ادا می‌شود.

کلمه (واژه): مجموعه حروفی است که یک واحد گفتار را تشکیل می‌دهد. هر فعل، اسم، صفت، عدد یا حرف اضافه‌ای که دو حرف یا بیشتر دارد، کلمه محسوب می‌شود.

جمله: مجموعه واژه‌های بین دو سکوت طولانی (شامل. و ؟ و ! و ؛) است و دست‌کم یک پیام با معنی کامل را می‌رساند.