همسویی استراتژیک
همسویی استراتژیک (Strategic alignment) فرایندی است که تضمین میکند ساختار سازمانی و مصرف منابع از استراتژی سازمان پشتیبانی میکند. این رویکرد در واقع بازنمایی رویکرد سنتی رابطه استراتژی و ساختار سازمان است که تاکید دارد ساختار از استراژی پیروی میکند.
در سادهترین شکل میتوان گفن همسویی استراتژیک بین استراتژی و فرهنگ سازمانی ارتباط برقرار میکند. این برقراری رابطه نیازمند تفکر استراتژیک در میان مدیریت ارشد سازمان و مدیران عالی سازمانی است. این مفهوم در مدیریت استراژیک جایگاه مهمی دارد و به نوعی عامل اصلی هماهنگی سازمانی در میان فعالیتهای مختلف سازمان است. از طریق جهتگیری استراتژیک در سازمان میتوان به این همسویی به صورتی بلندمدت و راهبردی دست پیدا کرد.
در محیط کسبوکار امروز، موفقیت سازمانها در گرو جهتگیری همه بخشهای سازمان، در راستای مسیر استراتژیک آن است. در چنین محیطی سازمانها جهت رسیدن به اهداف استراتژیک خود چارهای جز همراستا کردن اهداف و فعالیتهای خود ندارند. اینجاست که مفهوم همسویی استراتژیک معنی پیدا میکند. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به تشریح همسویی استراتژیک پرداخته میشود.
تعریف همسویی استراتژیک
همسویی استراتژیک سازمان مفهومی است که از سال ۱۹۷۰ مطرح بوده است. در گذر زمان این موضوع همواره از مهمترین مسائل مدیران کسبوکار سازمانها بوده است. اکنون نیز جزء مهمترین دغدغههای مدیران کسبوکار و فناوری اطلاعات سازمان محسوب میشود.
واژه همسویی Alignment در فارسی مترادف با توازن و همآهنگی، به هم پیوستگی، ائتلاف و ترکیب، یکپارچگی و تطابق است. همسویی استراتژیک اشاره به هماهنگی و همنوایی فعالیتها به شیوهای شایسته، بههنگام و در توازن با استراتژیها، اهداف و نیازهای کسبوکار سازمان اشاره دارد. ضمن آنکه این همسویی میزانی است که در آن، برنامهها و فعالیتهای کسبوکار پشتیبانی شده و توسط استراتژی کسبوکار نیز پشتیبانی میشوند.
برخی همسویی استراتژیک را در قالب دو محور «نقصان فناوری» و «نقصان استراتژی» مورد بررسی قرار میدهند. نقصان فناوری وقتی مطرح میشود که قابلیتها و تواناییهای موجود فناوری اطلاعات در پشتیبانی مناسب از استراتژی کسبوکار سازمان دچار شکست میشوند. نقصان استراتژی زمانی مطرح میشود که استراتژی کسبوکار سازمان در کسب مزایای کامل از قابلیتها و تواناییهای موجود فناوری اطلاعات سازمان دچار شکست میشود. برای سنجش این سازه میتوان از پرسشنامه همسویی استراتژیک استفاده کرد.
بر این اساس میتوان یک تعریف کلی ارائه کرد: همسویی استراتژیک عبارت است از میزان پشتیبانی استراتژی سیستمهای اطلاعاتی از استراتژی کسبوکار سازمان و میزان پشتیبانی استراتژی کسبوکار سازمان از استراتژی سیستمهای اطلاعاتی سازمان.
گامهای همسویی استراتژیک
دستیابی به همسویی استراتژیک در سازمان مستلزم پیمودن گامهایی است که عبارتند از:
- تعیین ارزشهای سازمان
- رتبهبندی اولویتهای ارزشهای کسبوکار
- تخصیص مجدد منابع به اولویتها
- سازماندهی جهت حفظ همسویی
گام نخست: تعیین ارزشهای سازمان
البته باید توجه کرد که ارزشهای سازمان ممکن است در طول زمان تغییر کنند و با آنچه در گذشته ارزش محسوب میشد، متفاوت شوند. در این مرحله ما نیازمند فرایندی جهت تعریف و تعیین مهمترین اولویتها، استراتژیها و اهداف سازمانی هستیم. نتایج نهایی این بررسیها لیستی از ارزشهای کنونی سازمان خواهد بود.
گام دو: رتبهبندی اولویتهای ارزشهای کسبوکار
در این مرحله از روشهای وزنگذاری، امتیازبندی و غیره جهت رتبهبندی اولویتهای استراتژیک شناخته شده استفاده میشود. این فرایندها منجر به رتبهبندی هر استراتژی میشوند. لیست رتبهبندی تهیه شده مورد بازنگری نهایی و سپس در سراسر سازمان مورد توافق قرار میگیرد.
گام سه: تخصیص مجدد منابع به اولویتها
این کار شاید به نظر ساده بیاید، ولی در سازمانها با دشواری انجام میگیرد، زیرا حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد منابع سازمانی درگیر فرایندهای تولید جاری و فعالیتهای نگهداری تکراری در سازمان هستند. بنابراین برای عملی کردن اولویتهای جدید سازمان نیازمند آزادسازی منابع هستیم.
گام چهار: سازماندهی جهت حفظ همسویی استراتژیک
رسیدن به همسویی استراتژیک خود یک وجه از کار است و حفظ این همسویی وجه دیگر کار. این امر با ایجاد گروهی متشکل از کمیته هدایت فناوری اطلاعات و مدیران ارتباطات میسر میشود. نقش کمیته هدایت، آگاه کردن مدیران اجرایی در مورد نواقص و اشتباهات همسویی سازمانی است. نقش مدیران ارتباطات ایجاد ارتباطات نزدیک و صمیمانه با مشتریان کلیدی سازمان و تهیه برنامهریزی روزانه در سازمان است. این دو مجموعه در کنار هم مکانیسمی برای برنامهریزی، ارتباطات و همسویی مداوم را ایجاد میکنند.
مراحل رفع عدم همسویی
سه مرحله اساسی در توانمندسازی سازمان جهت برخورد با عدم همسویی استراتژیک (همسویی نامناسب) وجود دارد. این مراحل عبارتند از:
- کشف و شناسایی عدم همسویی
- اصلاح عدم همسویی
- پیشگیری از عدم همسویی
برای اصلاح عدم همسویی باید در ابتدا آن را کشف و شناسایی، میزان عدم همسویی را اندازه گیری و پس از آن یک استراتژی همسویی مجدد کارآمد تعیین کرد. اگر سازمان به دنبال پیشگیری از عدم همسویی باشد باید فرایندهای کشف و شناسایی و همچنین اصلاح عدم همسویی را به طور مداوم و پیگیر انجام دهد و آن را جزئی از فرایند توسعه خود تلقی کند.
سازمانها به منظور کشف و شناسایی مشکلات همسویی باید بتوانند اهداف کسبوکار سازمان و روابط بین این اهداف و نیازمندیهای فناوری اطلاعات را به طور دقیق مشخص کنند. در برخی موارد بخشهای فناوری اطلاعات مستندات رسمی مشخص کننده اهداف کسبوکار را در اختیار ندارند. اهداف کسبوکار به شیوه مشارکتی تدوین نمی شوند و اغلب فرایندهای مورد نیاز بخش فناوری اطلاعات مبهم و نادرست هستند. به علاوه بخش فناوری اطلاعات نیازمند فرایندهای مشخصی برای ردیابی نیازمندیهای معماری کسبوکار و معماری فناوری اطلاعات سازمان است. این مراحل و فرایندها باید مورد بررسی قرار گیرند تا عدم همسویی مشخص شود.
در بحث پیشگیری نیز باید گفت سه سطح همسویی وجود دارد که نیازمند مدیریت است. همسویی مدل کسبوکار با معماری کسبوکار، همسویی معماری کسبوکار با معماری فناوری اطلاعات و همسویی مدل کسبوکار با معماری فناوری اطلاعات
نتیجهگیری
همسویی استراتژیک عنصر کلیدی در مدیریت استراتژیک سازمان و عامل ایجاد همافزایی در فعالیتهای سازمانی است. دستیابی به همسویی بین استراتژی فناوری اطلاعات و استراتژی کسبوکار برای هر سازمانی ضروری است. این امر بخصوص زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم شکست در اینحوزه، لطمات جبران ناپذیری را بر سازمانها وارد میکند. بنابراین مدیران باید علاوه بر شناخت مفهوم همسویی استراتژیک و عوامل تاثیر گذار برآن، گامهای رسیدن به همسویی را شناسایی و دنبال کنند.
در این راه کشف و شناسایی عواملی که مانع رسیدن به همسویی استراتژیک در سازمان هستند، کمک فراوانی در اصلاح و رفع عدم همسویی میکند. البته پس از آن هم باید برای حفظ همسویی استراتژیک در سازمان، بازبینی و نظارت مستمر صورت گیرد. همانند بسیاری از مواردی که مدیران سازمانها با آن برخورد میکنند رسیدن به همسویی نیز دارای چالشهایی است. چالشهایی نظیر فرهنگ، ساختار و سلسلهمراتب سازمانی که مدیران باید آماده رویارویی با این چالشها باشند. کلید موفقیت در این راه همکاری و مشارکت مدیران بخشهای مختلف سازمان است.
تئوری سازمان و مدیریت , مدیریت استراتژیک | ۲۹ اردیبهشت ۰۱