قصد کارآفرینی
قصد کارآفرینی Entrepreneurial intention نشاندهنده نیت فرد برای شروع یک کسبوکار است و یک فرایند آگاهانه ذهنی است. در این سازوکار، نیت مقدم بر عمل یوده و تمایل فرد را به سمت شروع یک کسبوکار جدید هدایت میکند. عمل کارآفرینانه میتواند به عنوان یک رفتار وابسته به قصد در نظر گرفته شود. یا قصد به عنوان یک عامل پیشگوی رفتار کارآفرینانه درنظر گرفته شود.
کارآفرینی فرایندی است که در آن قصد و نیت نقش کلیدی ایفا میکند. مقاصد کارآفرینانه رابط میان کارآفرین به عنوان یک فرد و زمینهای که کسبوکار در آن شکل میگیرد، محسوب میگردند. در این میان قصد کارآفرینانه یک عنصر کلیدی برای درک و فهم فرایند کارآفرینی سازمانی و خلق کسبوکار کوچک مورد توجه قرار گرفته است.
یکی از دلایل کلیدی تمرکز بر نیت کارآفرینانه این است که فرایند شکلگیری کسبوکار زمانی که فرد قصد بروز آن را در خود میپروراند به وقوع میپیوندد. این مقوله از طریق ابزار استاندارد پرسشنامه قصد کارآفرینی قابل سنجش است. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به بررسی و مفهومسازی قصد کارآفرینی در جهتگیری کارآفرینانه افراد پرداخته میشود.
عوامل موثر بر قصد کارآفرینی
مطالعات انجام شده عوامل بسیاری به عنوان عوامل شکلگیری قصد کارآفرینی شناسایی کردهاند. پژوهشگران این عوامل را دو دسته اصلی طبقهبندی کردهاند:
- عوامل فردی
- عوامل زمینهای
مجموعه عوامل فردی شامل ویژگیهای جمعیتشناختی، روانشناختی، صفات شخصی، مهارتهای فردی، دانش اولیه، شبکه فردی و روابط اجتماعی است. گروه دوم یعنی عوامل زمینهای شامل حمایت محیطی، اثرات محیطی و عوامل سازمانی را شامل میشود.
علاوه بر این مطالعات نشان میدهند که نیت کارآفرینی تحت تاثیر ریسکپذیری، تحمل ابهام، مرکز کنترل، خودکارآمدی و تنظیم هدف قرار میگیرد. در میان این ابعاد ریسکپذیری و خودکارآمدی کارآفرینانه در مطالعات مختلف مورد تایید و تاکید قرار گرفتهاند.
نقش دانشگاهها در پرورش قصد کارآفرینی
اگر چه در بسیاری مطالعات بر ویژگیهای فردی و زمینهای به عنوان عوامل موثر بر نیت کارآفرینانه تاکید شده است اما نباید از نقش آموزش کارآفرینی غافل شد. آموزش کارآفرینی مختص رشته مدیریت کارآفرینی نیست بلکه به سراسر نظام آموزشی و بویژه آموزش عالی اشاره دارد. از این منظر دانشگاههای عصر تحول دیجیتال و انقلاب صنعتی چهارم با عنوان دانشگاههای کارآفرین شناخته میشوند.
هدف نهایی دانشگاههای کارآفرین پرورش و ارائه دانشآموختگانی است که بتوانند از طریق روحیه کارآفرینی بالا به شکار فرصتهای کارآفرینی در بازار بپردازند. به عبارت دیگر فسلفه جود این دانشگاهها افزایش ریسکپذیری و خودکارآمدی دانشآموختگان از طریق آموزش کارآفرینی است. این رویکرد به روشنی در شکل زیر نمایش داده شده است.
برای شکلگیری تفکر کارآفرینانه و اشتغال دانشآموختگان دانشگاهها و به موازات آن حل بحران بیکاری این گروه، باید انگیزه و فرهنگ کارآفرینی در دانشجویان شکل گیرد. برای رسیدن به این هدف، قصد کارآفرینانه میتواند راهکار ارزشمندی باشد. در واقع، مقاصد کارآفرینانه رابط میان کارآفرین بهعنوان یک فرد و زمینهای که یک کسبوکار در آن شکل میگیرد، محسوب میگردد.
نتیجهگیری
شناخت عوامل مربوط به قصد کارآفرینی میتواند به ما این امکان را بدهد که راههای کاهش شکاف بین تمایل و عملکرد فرد را افزایش دهیم. بحث کارآفرینی با تمایل کارآفرینی تفاوت دارد. تمایل کارآفرینی میزان کشش یک فرد به مالکیت یک کسبوکار است که میتواند منجر به قصد کارآفرینی شود یا نشود. میتوان اینگونه فرض کرد که ارتقاء سطح تمایل کارآفرینی به ارتقاء سطح قصد کارآفرینی کمک میکند. برای درک چگونگی ارتباط عوامل با نیت کارآفرینانه باید اجزای مختلق قصد و نیت شناخته شوند. این عوامل در دو دسته اصلی عوامل فردی و زمینهای مورد بحث قرار گرفت.
مدیریت کارآفرینی | ۱۰ دی ۰۰