زنجیره تامین الکترونیکی
زنجیره تامین الکترونیکی یک شبکه تولیدی است که مشتریان و عرضه کنندگان را با استفاده از توانمندی فناوری اطلاعات به هم مرتبط میسازد. نتیجه این شبکه، افزایش ارزش افزوده فعالیتهای تولیدی میباشد. اکنون این مفهوم به مدیریت کلیه فعالیتهای درون زنجیره با استفاده از مدیریت فناوری اطلاعات اطلاق میشود. به عبارت ساده همان مفاهیم مدیریت زنجیره تامین است که توسط فنآوری اطلاعات و به ویژه اینترنت توانمند شده است.
شرکتها برای موفقیت و افزایش بهرهوری در زنجیره ارزش خود باید از زنجیره تامین هوشمند استفاده کنند. در این صورت زمان چرخه تولید و عملیات خود را کاهش و وفاداری مشتریان خود را افزایش میدهند. بنابراین زنجیره تامین الکترونیکی تلاشی در جهت تسهیل جریان اطلاعات درون زنجیره تأمین است.
مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی حاصل بکارگیری اینترنت و سیستمهای اطلاعاتی در مدیریت زنجیره تامین است. این روش شرکتها را مجبور به ارزیابی ارزش پیشنهادی مشتریان ساخته و آنها را در رسیدن به چالشهای رقابتی، چابک تر میسازد. سازمانهای امروزی نیازمند بهرهگیری از الگویی مناسب در راستای تحقق مزیت رقابتی و انتظارات مشتریان هستند. این الگوی مناسب همان زنجیره تامین الکترونیکی است که در مقاله حاضر تشریح شده است.
مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی
یکی از الگوهای نوین در اقتصاد شبکهای بهرهگیری از مدیریت زنجیره تامین است. با توجه به الزامات این شبکه به طور جدی مورد توجه مدیران کسبوکار پژوهشگران در مدیریت صنعتی قرار گرفته است. معاملات میلیارد دلاری زنجیره تامین در سراسر جهان پتانسیل عظیمی در جهت عملکرد و پیشرفت به وجود آورده است. شبکه گسترده جهانی و اینترنت به عنوان یک کانال نوین قدرتمند برای زنجیره تامین در استفاده از بسیاری از ابزارهای مهجور و پیوند بنیادین مجدد زنجیره ارزش نمایان گشته است.
با توجه به محیط متغییر امروزی، سازمانها به الگویی از زنجیره تامین نیاز دارند که به موضوعات استراتژیکی و مشتری مدار و همچنین محدودیتهای عملیاتی مرتبط باشد. مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی حاصل بکارگیری اینترنت و سیستمهای اطلاعاتی در مدیریت زنجیره تامین است. این پدیده، شرکتها را مجبور به ارزیابی ارزش پیشنهادی مشتریان ساخته است. همچنین چابکی سازمان را در رسیدن به چالشهای رقابتی افزایش داده است.
معماری مطلوب زنجیره تامین با توجه به یکپارچهسازی زنجیره عرضه، باعث افزایش سرعت و انعطاف پذیری و نیز کاهش هزینهها میگردد. پذیرش و انتشار مدیریت رنجیره تامین الکترونیکی در مراحل مختلف بین شرکای تجاری اهمیت بسیاری دارد. ساختار فناوری، ساختار شراکت، نوع صنعت و اندازه سازمان از عوامل موثر در این زمینه میباشند. این مقوله برای موفقیت نیازمند دیدگاهی استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی به صورت همزمان است.
زنجیره تامین الکترونیکی و زنجیره ارزش
مدل زنجیره ارزش اولین بار توسط مایکل پورتر ارایه شد. این مدل چارچوب ارزشمندی برای لحاظ کردن ارتباط استراتژیک میان وظایف و فعالیتهای درون سازمانی است. شرکتها از زنجیره ارزش به عنوان الگو و چارچوبی به منظور درک موقعیت هزینه و شناسایی فعالیتهای مختلف در اجرای استراتژی، استفاده میکنند. زنجیره تامین الکترونیکی در اینجا نقشی کلیدی ایفا میکند.
کلیه فعالیتهای زنجیره ارزش به دو دسته فعالیتهای اصلی و فعالیتهای پشتیبانی تقسیم میشود:
فعالیتهای اصلی که شامل: لجستیک داخلی، عملیات (ساخت/تولید کالا)، لجستیک بیرونی، بازاریابی و فروش، خدمات است.
فعالیتهای پشتیبانی که شامل: زیرساختارهای مدیریتی شرکت که شامل تمامی فرایندها و سیستم هایی است که هماهنگی فعالیتها را تضمین میکند. مدیریت منابع انسانی، توسعه تکنولوژی، تدارکات است.
نگاه امروز بنگاهها به مشتریان تنها نگاه به یک مصرفکننده صرف نیست. مشتریان در سازمانهای امروزی در تولید کالا و ارائه خدمات رویههای انجام امور و فرآیندها، توسعه دانش و توان رقابتی، همراه و همگام اعضای سازمان هستند. نیل به اهداف سازمانی بستگی تام به تعریف و تعیین نیازها و خواستههای بازارهای هدف و به نحو مطلوب تری از رضایت مشتری دارد. رضایتمندی مشتریان تأثیری شگرف بر حیات حال و آینده یک سازمان خواهد داشت.
خلاصه و جمعبندی
طبق مدل زنجیره تامین الکترونیکی این مشتریان هستند که نقطه آغاز و پایان فعالیتهای سازمان را مشخص مینمایند. از طریق آگاهی بهنگام از نیازهای مشتریان، میتوان به طور مستمر و بر اساس خواست آن ها، الزامات محصول را به صورت لحظه به لحظه شناسایی نمود. این چرخه میتواند، بر اساس بازخورد به هنگام از نظرات مشتریان و از طریق انعطاف پذیری و تجدید ساختار که از جمله اثرات مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی است، به طور مداوم بهبود یابد.
این چرخه پویا، امکان تجدید ساختار، انطباق همزمان با تغییر نوع محصول، چابک سازی و طراحی زنجیره تامین بر اساس نوع و چرخه عمر محصول را در راستای چشمانداز مشتریان، در یک محیط متلاطم و رقابتی به وجود خواهد آورد. به منظور مدلسازی زنجیره تامین روشهای گوناگونی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. اما در این تحقیق رویکرد مدلسازی پویایی سیستم به دلیل ارائه تصویری دقیق و جامع تر از واقعیت مورد استفاده قرار میگیرد. مدلهای زنجیره تامین از خرید مواد اولیه شروع و تا تولید و به مصرفکننده نهایی ختم میشود.
دسترسی به اطلاعات و آگاهی بهنگام از نیازهای مشتریان، عاملی کلیدی، در رسیدن به چشمانداز مشتری میباشد. وجود پایگاه داده میتواند علاوه بر ارائه اطلاعات بهنگام، با به کارگیری نرمافزارهای آماری و تجزیه و تحلیل اطلاعات سفارش و خرید، مشتریان را به گروههای مختلف تقسم نمایند. مثلا میتوان مشتریان را بر اساس میزان و تعداد دفعات خرید به مشتریان کم مصرف و پر مصرف تقسیم نمود و برای هر گروه از مشتریان برنامهریزی خاصی در تولید، تبلیغات و ارائه خدمات و محصولات اتخاذ کرد.
با تقدیر از محمدرضا موسیزاده و رضا تهامی
مدیریت تولید | ۰۴ خرداد ۰۰