ظرفیت جذب دانش

ظرفیت جذب دانش توانایی شرکت برای تشخیص، شبیه‌سازی و استخراج دانش از محیط با تأکید بر نقش دوگانه فعالیت‌های تحقیق و توسعه است. از این نقش دوگانه چنین بر می‌آید که فعالیت‌های تحقیق و توسعه برای اکتشاف و بهره‌برداری از دانش محیطی به‌کار می‌رود.

بازنمایی و اکتساب دانش جدید، نوآوری و توانایی سازمان را در همگامی با تحولات محیطی افزایش می‌دهد. به دیگر سخن، ظرفیت جذب به عنوان توانایی سازمان در راستای ایجاد ارزش، جذب و به کارگیری دانش جدید تعریف می‌شود. چنین توانمندی نیازمند سازوکارها و راهبردهای مشخصی در سازمان است. چنین ظرفیتی به سازمان اجازه می‌دهد تا شایستگی‌های محوری خود را اصلاح یا گسترش دهد تا دانش کسب شده را در عملیات خود بسط دهد.

به‌طور روشن سازمان‌هایی که به چنین ظرفیتی را بهبود می‌بخشند، از نظر رقابتی و کسب جایگاه در بازار در وضعیتی بهتری قرار می‌گیرند. این مساله از مهم‌ترین موضوعاتی که به سازمان یادگیرنده در روند موفقیت بیشتر کمک می‌کند. نظر به اهمیت موضوع در این مطالعه مفهوم فرآیند ظرفیت جذب دانش تشریح شده است.

تعریف ظرفیت جذب دانش

«ظرفیت جذب» برگردان پارسی Absorptive capacity است و در پژوهش‌های داخلی پسوند «دانش» را نیز به یدک می‌کشد. در یک تعریف کلی ظرفیت جذب، توانائی شناسایی ارزش اطلاعات جدید، استخراج و استفاده از آن برای اهداف تجاری می‌باشد. این توانمندی، شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا از اطلاعات بیرونی به اندازه اطلاعات درونی استفاده نمایند. چنین ظرفیتی هم بر نوآوری تاثیر می‌گذارد و هم یادگیری سازمانی و مدیریت دانش را متاثر می‌سازد.

مفهوم ظرفیت جذب نخستین بار در سطح اقتصاد کلان مطرح گردید. این مفهوم به توانایی یک اقتصاد در استفاده از اطلاعات و دانش تولید شده در خارج از مرزهای یک کشور دلالت دارد. از منظر تئوری‌های سازمان، خارج از مرزهای سازمانی منابعی از دانش وجود دارد که سازمان‌ها با بهره‌گیری از آنها می‌توانند قابلیت‌های نوینی را خلق کنند. در ادبیات سازمان و مدیریت در طی دهه ۱۹۸۰ این مفهوم در عملکرد یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفت. پس از آن مطالعات کوهن و لوینتال (۱۹۸۹ – ۱۹۹۰) نقطه عطفی در بکارگیری این مفهوم در تحقیقات سازمان و مدیریت به شمار می‌رود.

ظرفیت جذب در اصل بعنوان توانایی برای شناخت ترکیب و بکارگیری دانش بیرونی تعریف شده است. دانش بیرونی یک منبع بسیار مهم برای یادگیری تکنیکهای جدید، حل مشکلات، ایجاد شایستگی‌های فردی و بنا نهادن موقعیتهای نو برای سازمان‌ها است.مفهوم ظرفیت جذب دانش در واقع توانایی سازمان در یادگیری از محیط است. نوعی یادگیری که به جای تاکید بر دانش‌آفرینی از طریق تجربه درونی کارکنان و سازمان به یادگیری از منابع دانشی برون‌سازمانی تاکید دارد.

ابعاد ظرفیت جذب دانش

براساس یک رویکرد عمومی ابعاد ظرفیت جذب دانش عبارتند از:

  • کسب
  • ترکیب
  • شبیه‌سازی
  • تبدیل
  • بهره‌برداری

توانایی کسب به شناسایی و درونی‌سازی دانش خارجی با ارزش توسط سازمان اشاره دارد. ظـرفیت ترکیب برای اشاره به روش‌ها، فرآیندها و خط مشی‌های شرکت در راستای ارزیابی، پردازش و درک مؤثر و دقیق اطلاعات کسب شده از منابع خارجی می‌شود. این مولفه بیان‌کننده توانایی سازمان برای درک دانش خارجی جدید است. توانمندی تبدیل به ترکیب دانش خارجی جدید کسب شده و دانش قبلی مرتبط در سازمان اشاره دارد. این مولفه نشان دهنده توانایی یک سازمان برای توسعه و اصلاح خط مشی‌هایی است که ترکیب دانش موجود و دانش جدید کسب شده را تسهیل می‌نماید. ظرفیت بهره برداری به کاربرد دانش خارجی جدید برای اهداف تجاری اشاره دارد.

کمیوسن و فورس در سال ۲۰۱۰ مقیاسی برای سنجش ظرفیت جذب دانش طراحی کردند. این مقیاس شامل سه مولفه زیربنایی است که عبارتند از:

  • یادگیری اکتشافی
  • یادگیری تحول‌آفرین
  • یادگیری استثماری

برای بررسی ظرفیت‌های سازمان جهت جذب و اکتساب دانش می‌توان از مقیاس کمیوسن و فورس استفاده کرد. مقیاس استاندارد دیگری نیز توسط جاوالگی و همکاران به ۲۰۱۴ طراحی گردید. این مقیاس شامل سه مولفه است که عبارتند از:

  • کسب دانش
  • جذب دانش
  • انتقال دانش
  • بهره‌برداری دانش

هر دو این مقیاس‌ها در مطالعات داخلی نیز اعتبارسنجی و استفاده گردیده‌اند. برای دانلود این دو مقیاس و کسب اطلاعات بیشتر پرسشنامه ظرفیت جذب دانش را بنگرید.

افزایش ظرفیت جذب دانش در سازمان

همین طور که از شکل ظاهری این واژه مشخص است، این فرآیند با یادگیری و دانش در ارتباط است. پروسه اکتساب دانش بیرونی یکی از مهم‌ترین مراحل مدیریت دانش در سازمان‌ها می‌باشد. زمانی که یک سازمان فرآیند اکتساب را طی می‌کند، یعنی سازمان توانایی کافی در شناسایی، جذب و انتقال دانش را برای رسیدن به اهداف سازمانی دارد. اینگونه سازمان‌ها در کشف و شناخت دانش به گونه‌ای فعالانه عمل می‌کنند. آنها همواره سعی بر انتقال و بهره‌برداری از دانش در میان کارمندان و درون سازمان دارند. به طور کلی چنین ظرفیتی، یک فرآیند مثبت و سودمند برای سازمان‌ها به نظر می‌رسد.

زمانی که اعضای یک سازمان که شامل مدیران، کارمندان می‌شود، با توجه به هدف مشترکی که در سازمان دنبال می‌کنند به صورت نظام مند، سازمان دهی شده به دنبال کسب دانش و مبادله دانش و تجربه میان خودشان باشند، درگیر فرآیند ظرفیت جذب دانش شده اند. شایان ذکر است، ظرفیت جذب دانش به حل بهتر چالش‌ها و مشکلات کمک می‌کند و باعث می‌شود سازمان‌ها نسبت به گذشته کاری و حرفه‌ای خود در وضعیت مطلوب تری قرار بگیرند.

برای ارزیابی میزان اکتساب دانش درون سازمان می‌توان از معیارهایی مانند میزان تحقیقات، توسعه و رشد سازمان استفاده کرد. همچنین استفاده و به کار بردن دانش خارجی در فرآیند کسب دانش امکان‌پذیر است. اگر یک سازمان بخواهد فرآیند توسعه، رشد و اصلاح را طی کند و دست به نوآوری و خلاقیت بزند باید از ظـرفیت جذب دانش بهره بگیرد.

جمع‌بندی

ظرفیت جذب دانش، به توانمندی استفاده از دانش موجود در راستای احاطه بر ارزش اطلاعات جدید، جذب و به‌کارگیری آن برای ایجاد قابلیت‌ها و دانش جدید اطلاق می‌شود. هم‌چنین ظرفیت جذب، توانایی شرکت برای مواجهه با بخش ضمنی دانش انتقال‌یافته تلقی می‌شود. چنین ظرفیتی یعنی توانایی سازمان‌ها در شناسایی، جذب و انتقال برای رسیدن به اهداف سازمانی می‌باشد.

در واقع مجموعه‌ای از فرایندها و جریان‌های عادی سازمانی است که سازمان‌ها توسط آن دانش را شناسایی کرده، جذب می‌کنند، انتقال و بهره‌برداری می‌کنند. بنابراین، این ظرفیت را می‌توانیم فعالیتی شامل چهار مرحله مجزا دانست که از لحاظ ترتیب می‌تواند متفاوت باشد. چهار ظرفیت یا فرایند اصلی سازمان، چهار بعد ظرفیت جذب را تعیین می‌کنند که چهار فرآیند فوق در دو مولفه کلی: ظرفیت جذب بالقوه و ظرفیت جذب تحقق یافته تعریف می‌شوند. ظـرفیت جذب بالقوه ابعاد کسب دانش و ظرفیت جذب تحقق یافته از انتقال و کاربرد دانش تشکیل می‌شود.

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله