استراتژی دیجیتال

استراتژی دیجیتال (Digital strategy) برنامه‌ای عملی است که مجموعه اقدامات ضروری را جهت تعیین چگونگی بهره‌برداری از فناوری‌های دیجیتال در بخش‌های اصلی کسب‌وکار تعیین می‌کند. این استراتژی در راستای دستیابی به اهداف مشخص که در نهایت موجب خلق ارزش جدید و متفاوت برای ذی‌نفعان و نیز تحول سازمان می‌گردد، تبیین می‌سازد.

مدیریت استراتژیک سازمان در عصر حاضر به سمت استراتژی دیجیتال حرکت می‌کند. استراتژی دیجیتال باید در چارچوب و ذیل استراتژی‌های کلی سازمان و در سطح تمامی واحدها تدوین گردد. همچنین باید بتواند با ایجاد یک اکوسیستم کسب‌وکار دیجیتال، تمامی برنامه‌های سازمان در زمینه استفاده از فناوری‌های دیجیتال را یکپارچه و از این طریق، کسب‌وکار را متحول سازد. به‌علاوه استراتژی دیجیتال باید بر اساس فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی سازمان در حوزه فناوری‌های دیجیتال و با در نظر گرفتن نیازمندی‌های ذی‌نفعان کلیدی تدوین گردد.

تمرکز استراتژی دیجیتال، در عین جامعیت آن می‌تواند ارائه بهتر خدمات به گروهی از ذی‌نفعان و یا برطرف ساختن نیاز واحد خاصی از سازمان باشد. ایجاد یک راهبرد تحول دیجیتال، می‌تواند هماهنگی کلی، اولویت‌بندی و اجرای تحول دیجیتال در یک سازمان را امکان‌پذیر سازد. این استراتژی باید طیفی از استراتژی‌های کارکردی در حوزه‌های مدیریت مالی، مدیریت منابع انسانی و مدیریت فناوری اطلاعات و استراتژی‌های بازاریابی در حوزه‌های محصول، بازار و فرآیند را در بر گیرد.هرچه استراتژی دیجیتال سازمان شفاف‌تر باشد و به صورت یکپارچه در سطح سازمان تدوین گردد، موفقیت بیشتری در مسیر تحول دیجیتال حاصل می‌شود. درواقع، راهبرد دیجیتال، پیشران تحول دیجیتال است و اتخاذ استراتژی دیجیتال مناسب، اولین گام در مسیر تحول دیجیتال در سازمان محسوب می‌شود.

ابعاد استراتژی دیجیتال

ابعاد استراتژی دیجیتال، بر اساس گزارش شرکت سی‌جی‌آی، حوزه‌های کلیدی کسب‌وکار هستند که باید در تدوین استراتژی دیجیتال مناسب جهت بهره‌برداری موثر از فناوری‌های دیجیتال در نظر گرفته شوند. این ابعاد عبارتند از:

  • مدل کسب‌وکار
  • ارزش کسب‌وکار
  • فرهنگ سازمانی
  • کانال‌های فیزیکی و دیجیتال
  • توانمندسازهای دیجیتالی شدن
ابعاد استراتژی دیجیتال

ابعاد استراتژی دیجیتال

انواع استراتژی دیجیتال

استراتژی‌های دیجیتال به طور کلی در دو دسته استراتژی‌های تهاجمی و تدافعی قرار می‌گیرند. هدف کلی استراتژی‌های دیجیتال تهاجمی، تغییر بنیادین ابعاد کسب‌وکار و یا ایجاد مدل کسب‌وکار جدید با استفاده از فناوری‌های دیجیتال به منظور خلق ارزش بیشتر و یا متفاوت است. در نقطه مقابل، استراتژی‌های دیجیتال تدافعی با شناسایی نقاط آسیب‌پذیر و در معرض ریسک سازمان در مسیر دیجیتالی شدن، بهبود فرآیندها و ارتقای مدل کسب‌وکار کنونی را هدف قرار می‌دهند. انواع استراتژی‌های دیجیتال تهاجمی و تدافعی به شرح زیر می‌باشند.

استراتژی‌های دیجیتال تهاجمی

بازآفرینی مدل کسب‌وکار
در این استراتژی، مدل کنونی کسب‌وکار به منظور بهره‌برداری از فرصت‌های عمده و یا پاسخگویی به تهدیدهای ایجاد شده به مدل کسب‌وکار مبتنی بر پلتفرم‌های دیجیتال تغییر می‌یابد. با تغییر پلتفرم، زنجیره ارزش سازمان در راستای تغییر مدل کسب‌وکار بازتعریف می‌گردد. در مدل کسب‌وکار مبتنی بر پلتفرم دیجیتال، خلق ارزش در یک فضای تعاملی با مشارکت تمامی دینفعان و به صورت پیوسته صورت می‌گیرد.

تغییر در زنجیره ارزش
در این راهبرد با استفاده از فناوری‌های دیجیتال، ورود به بازارهای جدید و بهره‌برداری از منابعی در زنجیره تأمین سازمان که تاکنون قابل استفاده نبوده‌اند مورد توجه قرار می‌گیرد.

ارائه محصولات و خدمات نوین
در این راهبرد با استفاده از فناوری‌های دیجیتال و روش‌های نوآورانه، محصولات و خدمات دیجیتالی نوین در پاسخ به تقاضاها و انتظارات جدید مشتریان طراحی و ارائه می‌گردند.

استراتژی‌های دیجیتال تدافعی

بهبود محصولات و خدمات کنونی
در این راهبرد جهت پاسخگویی بهتر به نیازهای مشتریان فعلی، نحوه عرضه محصولات و خدمات موجود با استفاده از فناوری‌های دیجیتال بهبود می‌یابد. در این راستا، سفارشی‌سازی و شخصی‌سازی محصولات و خدمات مد نظر قرار می‌گیرد.

ارتقای کانال‌های توزیع
سرمایه‌گذاری در کانال‌های توزیع دیجیتال و ارتقای آنها برای تسهیل دسترسی و استفاده مشتریان از محصولات و خدمات و بهبود تجربه دیجیتال آنها، هدف اصلی این استراتژی است. همچنین از این طریق، امکان تعامل بیشتر با مشتریان و مشارکت دادن آنها در فرآیند بهبود محصولات و خدمات نیز فراهم می‌گردد.

بهبود کارایی و کاهش هزینه‌ها
در این راهبرد با هدف کاهش هزینه‌ها، مهندسی مجدد فرآیندهای کسب‌وکار بر پایه فناوری‌های دیجیتال به منظور بهبود کارآیی آنها در دستور کار قرار می‌گیرد.

نتیجه‌گیری

تمامی فرآیندهای استراتژیک در تمامی کتابهای مدیریت با ترسیم چشم‌انداز شروع میشوند. اگر تصویر بزرگی از آنچه قرار است بسازید ترسیم نکنید، وقت زیادی را با تکه‌های نامفهوم و کوچک پازل هدر خواهید داد. این تصویر بزرگ همان چشم‌انداز است که البته در تحول دیجیتال نیز، باید به خوبی ترسیم شود. هر چقدر این ترسیم، ساده و شیوا و دلنشین باشد، اول امکان انتقال آن به کارکنان راحت تر خواهد بود و دوم اینکه شانس پذیرفته شدن آن بیشتر خواهد بود. یک اشتباه رایج، برداشت یکسان از دو مفهوم استراتژی دیجیتال و استراتژی بازاریابی دیجیتال است. استراتژی بازاریابی دیجیتال، برنامه عملیاتی برای جذب مشتریان و تعامل با آنها در محیط دیجیتال است و زیرمجموعه استراتژی دیجیتال سازمان محسوب می‌شود.

به اشتراک گذاردن چشم‌انداز و درگیر کردن کل سازمان در ایجاد تحول، یکی از عوامل کلیدی شکست خواهد بود. بله، شکست. ولی موفقیت نه! طبق تحقیقات انجام شده، سازمان‌هایی که حمایت و تعهد مدیران ارشد را برای ایجاد تحول جلب نکرده اند، قطعا شکست خورده اند. بعد از جلب حمایت مدیران ارشد، نوبت به بدنه عملیاتی می‌رسد. در این مورد و چگونگی جلب حمایت مطالب بیشتری ارایه خواهم کرد. هر آنچه از تکنولوژی‌های دیجیتال که در سازمان پیاده سازی می‌شوند، فقط ابزار هستند و ممکن است در اختیار بسیاری از سازمان‌های دیگر نیز باشد. ابزارهایی نظیر هوش مصنوعی،  کلان داده و … وقتی مفید خواهد بود که رهبران با استفاده از این ابزارها و داده‌ها بتوانند مشکل داخلی را مرتفع یا ارزش بیرونی به مشتری عرضه کنند. در این مورد مثالهای زیادی وجود دارد که به تفضیل در مقالات بعدی به آنها خواهم پرداخت.

منبع: اقتباس از مهدی شامی نشر آکادمی تحول دیجیتال

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله