مدیریت فرایند کسبوکار

مدیریت فرایند کسبوکار (BPM) رویکردی برای پایش، شناسایی، تحلیل، بهبود، بهینهسازی و اتوماسیون فرایندهای اجرایی کسبوکار در سازمان است. این موضوع، حوزهای در مدیریت تولید و عملیات است که در آن از روشهای ساختارمندی برای بهینهسازی فرایندها استفاده میشود.
رویکرد Business process management ارتباط نزدیکی با بازمهندسی فرایند کسبوکار (BPR) دارد. در سالهای اخیر، رویاروئی کسبوکارها با چالش تغییرات سریع محیطی، موجب شده است که فرایندها به دلیل ارتباطات متقابل مولفههای داخلیشان و تاثیرات متقابل خود با محیط، پیچیدگی بسیاری را نشان دهند. بنابراین سازمانها برای وفق یافتن با محیطهای پیچیده امروزی به قابلیتهای مدیریت فرایند کسبوکار توجه بیشتری نشان میدهند.
مدیریت کسبوکار مجموعه فرایندهایی است که به سازمانها کمک میکند تا کارآیی کسبوکارشان را بهبود بخشند. در واقع این مجموعه فرایندها کارآیی و اثربخشی هر سازمان را با اتوماتیک نمودن فرایند کسبوکار آن سازمان بهینه میسازند. بسیاری از شرکتها دارای فرایندهای کسبوکار هستند که این فرایندها برای مدل کسبوکار آن شرکت منحصر به فرد خواهند بود. از آنجاییکه این فرایندها با توجه به شرایط خاص بازار، بارها و بارها تکامل مییابند، راه کار BPM که برمیگزینند، باید بتواند خود را با شرایط و نیازمندیهای شرکت در پاسخ به شرایط جدید تطبیق دهد. شرکتها برای بهرهگیری اثر بخش از BPM باید تنها به دادهها و مدیریت دادهها متمرکز نشوند. بلکه شیوه فرایندگرا را برگزینند. این شیوه تمایزی بین کارهای انجام شده توسط انسان یا کامپیوتر قائل نمیشود.
اهمیت مدیریت فرایند کسبوکار (BPM)
درجهای از عملکرد عالی که یک موسسه میتواند به آن دست یابد به جریان فرایند کسب وکار که موسسه آن را تحت اختیار خود درآورده است بستگی دارد. برای عملکرد بهتر و کارایی بیشتر در خصوص جریان فرایند کسب وکار موسسهها و سازمانها نیاز به یک ابزار اندازهگیری یکپارچه دارند. نبود این ابزار موجب ایجاد مشکلاتی برای سازمانها شده است در این تغییرات جهانی، عملکرد بهتر موجب رقابتپذیری موسسهها میشود یک موسسه نمی تواند فقط با چالشهای درونی بهبود فرایند کسب وکار به سوی عملکرد بهتر سوق یابد.
مدلسازی فرایند کسبوکار یکی از ابزارهای کسبوکار میباشد که به یک موسسه کمک میکند که به مزیتهای رقابتی دست یابد. بهبود عملکرد کسب وکار و جریان فرایند کسبوکار میتواند یک نماینده بهصورت سیستماتیک و طراحی شده توسط مدل تحلیل فرایند کسب وکار انجام یافته باشد. طراحی مجدد در یک موسسه میتواند موجب مزیتهایی از نظر رقابتپذیری شود. مدیریت فرایندهای سازمانی و بهبود مستمر فرایند عاملی کلیدی در دستیابی به اهداف مدیریت کیفیت فراگیر است. چنین جریان مستمری میتواند ضامن بقای سازمان در عصر رقابت در دنیای با نرخ فزاینده تغییر باشد. این رویکرد نه یک پیشنهاد بلکه یک الزام عملیاتی برای هر سازمانی است.
مدیریت عملکرد و مدیریت فرایند کسبوکار
در این خصوص دیدگاه موجود این است که مدیریت عملکرد یکی از اجزای ضروری در بکارگیری مدیریت فرایند کسبوکار (BPM) است. مدیریت فرایند کسبوکار بر مدیریت منابع و یک سلسله از سیستمهای ارزیابی متکی است که چنین سیستمهائی، تنظیم اهداف، کنترل جریانها و انجام اقدامات اصلاحی را میسر میسازند. کاربرد مدیریت فرایند کسبوکار از طریق مدیریت صحیح عملکرد موجب توسعه و رشد سازمان میشود.
سیستم مدیریت عملکرد به عنوان یکی از مهمترین وظایف مدیریت سازمان شناخته میشود. بیشتر سازمانها و بویژه شرکتهای تولیدی در عین جاری سازی آن، نتایج شفاف و مدونی از اجرای سیستم مدیریت عملکرد ندارند. انجام صحیح و اصولی مدیریت عملکرد استراتژیک بر بهسازی و افزایش توانمندی نیروی انسانی پوشیده نیست. نیروی انسانی به عنوان بزرگترین سرمایه یک سازمان همواره مورد توجه هر سازمان انتفاعی و غیرانتفاعی است.
امروزه فرایندهای کسبوکار، کلید موفقیت هر سازمان میباشند. بنابراین داشتن یک رویکرد مدیریت فرایند کسبوکار قوی در سازمانها حایز اهمیت است. سازمانها به تجربه آموخته اند که مدیریت فرایند کسبوکار، سرمایه گذاری قوی در رویارویی سریع با تغییرات محیطی است. مدیریت فرایند کسبوکار با داشتن الگوهای متعدد موردنیاز سازمان ها، روشی یکپارچه و نظاممند را برای طراحی، اجرا و مدیریت فرایندهای کسبوکار سازمانها ارایه مینماید. در هر یک از فرایندها، افراد و سامانهها نقش دارند. با توجه به اینکه سیستم مدیریت فرایند کسبوکار، بستری را فراهم میآورد تا انجام کلیه فرایندها در سازمان به صورت خودکار درآیند، همه راهها در حال منتهی شدن به سیستم مدیریت فرایند کسبوکار به عنوان هسته اصلی سیستمهای سازمانی جهت بهبود عملکرد سازمانها میباشد.
سخن پایانی
در ادبیات سنتی بر تحلیل فرایندهای سازمان با رویکردهای کیفی تاکید شده است اما کمتر مقیاسهای کمی برای تحلیل مدیریت فرایندهای کسبوکار استفاده شده است. یکی از ابزارهای کمی برای ارزیابی مدیریت فرایند استفاده از سریهای زمانی است. بنابراین از یک سو سازمانها گرایش زیادی به زمینه مدیریت فرایند کسبوکار پیدا کردهاند.
از سوی دیگر فقدان یک ابزار کارامد جهت ارزیابی مدیریت فرایندهای کسبوکار وجود دارد. در این مطالعه کوشش شد تا با استفاده از یک مدل کمی که با استفاده از یک مدل عملیاتی برای تحلیل مدل سازی فرایند کسبوکار به این مهم دست یافت. از طریق این مدل میتوان فعالیتهای ناکارامد را شناسایی نمود و جریان فرایند راد بهبود بخشید.
هر سازمانی برای آگاهی از میزان تحقق اهداف تعیین شده در برنامه استراتژیک، مطلوبیت و کیفیت فعالیتها و نتایج عملکردش در محیطهای پیچیده و پویا نیازمند برقرای نظامهای مناسب پایش و کنترل عملکرد خاص میباشد. فقدان چنین نظامی به معنی عدم برقراری ارتباط با محیط درونی و بیرونی سازمان است. این در نهایت افول سازمانهای باز و پویا و فعال و جامعه در در پی خواهد داشت. مدیریت فرایند کسبوکار رویکردی نظامند است که از راه فرایندهای تعیین شده اهداف استراتژیک، سنجش، جمع آوری دادهها. تحلیل دادهها و بازنگری گزارش دادههای عملکرد و به کارگیری نتایج آن به بهبود عملکرد سازمان میانجامد.
دانلود پرسشنامه مدیریت فرایند کسبوکار
دانلود پرسشنامه مدیریت فرایند کسبوکار با ابعاد ارتباط با تامین کننده، کارائی درون سازمانی و ارتباط با مشتری و ۳۴ گویه با طیف لیکرت ۵ درجه

نگارنده: پشتیبانی پارسمدیر | مدیریت بازاریابی | 08 بهمن 91