قلدری سازمانی

قلدری شغلی یا Workplace bullying نوعی خشونت غیرفیزیکی در سازمان است که ممکن است به‌دلیل سوءاستفاده نهفته در آن، شغل را به‌مخاطره بیندازد. همچنین ممکن است فرد را دچار آسیب‌های عاطفی کند. این مفهوم یکی از مباحث مدیریت منابع انسانی محسوب می‌شود که در حوزه رفتار انحرافی کارکنان و بدرفتاری سازمانی قابل مطالعه است.

یکی از دلایل شایع‌بودن قلدری سازمانی، این است که هنوز غیرقانونی نیست. قلدری سازمانی چهار برابر بیشتر از آزار جنسی و تبعیض نژادی در محل کار شایع است. اغلب، قلدرها را افرادی می‌دانند که برای رسیدن به هدفشان دیگران را کنترل می‌کنند یا می‌ترسانند. این افراد ممکن است بعد از رسیدن به هدفشان همکاری کنند، اما منصف یا صادق نیستند. قلدرها در محل کار، اغلب، افرادی با موقعیت‌های پایین‌تر یا هم‌رتبه با خود را می‌ترسانند یا فریب می‌دهند. آنها ممکن است حتی افراد بالادست خود را هم به‌عنوان‌مثال با تهدید به «استعفا در موقعیتی حساس» بترسانند.

علاوه‌براین، قلدری در محل کار ممکن است دردسرهای زیادی برای کارکنان و سازمان‌ها به‌وجود بیاورد. براساس برخی آمارها و اطلاعات دقیق، قلدری سازمانی سالانه میلیون‌ها دلار به کسب‌وکارها خسارت وارد می‌کند. در مقایسه با منافعی که شخص ممکن است در کوتاه‌مدت به‌دست بیاورد، قلدری سازمانی اثرات منفی بلندمدتی دارد که به‌مراتب از منافع موقت، چشمگیرترند. قلدری سازمانی در محل کار چالش ویژه‌ای برای متخصصان مدیریت منابع انسانی محسوب می‌شود.

تفاوت قلدری شغلی و اوباشگری شغلی

در حالی که بسیاری از پژوهشگران دو واژه Bullying  و Mobbing را مترادف می‌دانند، اما برخی دیگر این دو واژه را در مورد دو دسته رفتار منفی متفاوت بکار میبرند. واژه قلدری Bullying  معمولا به صورت فردی بکار می‌رود و بیشتر برای مدیرانی بکار میرود که سعی دارند تسلط و قدرت خود را بر کارکنان دیکته کنند. اما اوباشگری شغلی Mobbing رفتاری گروهی است که تعدادی از کارکنان رفتارهای مخربی مانند مطرود کردن همکار، رفتارهایی مثل شایعه پراکنی، سایبرلوفینگ و هر آنچه در آداب سازمانی نیست را انجام می‌دهند.

واژه «قلدری» برای توصیف یک الگوی مکرر رفتار منفی اعمال نفوذی علیه یک یا چند هدف مورد استفاده قرار میگیرد و شامل نقد دائمی و ناخوشایند ناخواسته، امتناع از ارزش دادن و تایید، تضعیف، بی اعتبار کردن و تعدادی از رفتارهای دیگر است که در صفحه ما تعریف شده است.

بدرفتاری معمولا توسط یک شخص انجام می‌شود، اگرچه دیگران در محل کار ممکن است به عنوان مثال با اجرای روش‌های قانونی به شیوه نامناسب، به دستور قاتل، با تأثیر نامطلوب بر روی هدف، به کار خود ادامه دهند. “تهدید” هنوز هم یک اصطلاح مناسب برای توصیف آنچه که به هدف انجام می‌شود.

اوباشگری شغلی شامل یک گروه از افراد است که اندازه آنها توسط محیط اجتماعی که در آن شکل گرفته است، محدود می‌شود، مانند محل کار. این ممکن است به هدف به نظر می‌رسد مانند بسیاری از مردم درگیر است، اما در واقع گروه ممکن است کوچک باشد. اعضای گروه به طور مستقیم با یک هدف در یک شیوه ی مقابله‌ای که آنها را در روش‌های قابل اندازه‌گیری و قابل تعریف تضعیف می‌کند یا به آنها آسیب می‌رساند، ارتباط برقرار می‌کنند.

تعریف قلدری شغلی

قلدری سازمانی، نوعی خشونت غیرفیزیکی است که ممکن است به‌دلیل خشونت‌ها و سوءاستفاده‌های نهفته در آن، شغل موردعلاقه‌تان را به‌مخاطره بیندازد و شما را دچار آسیب‌های عاطفی کند. یکی از دلایل شایع‌بودن قلدری سازمانی، این است که هنوز غیرقانونی نیست. قلدری سازمانی چهار برابر بیشتر از آزار جنسی و تبعیض نژادی در محل کار شایع است. اغلب، قلدرها را افرادی می‌دانند که برای رسیدن به هدفشان دیگران را کنترل می‌کنند یا می‌ترسانند. این افراد ممکن است بعد از رسیدن به هدفشان همکاری کنند، اما منصف یا صادق نیستند. قلدرها در محل کار، اغلب، افرادی با موقعیت‌های پایین‌تر یا هم‌رتبه با خود را می‌ترسانند یا فریب می‌دهند. آنها ممکن است حتی افراد بالادست خود را هم به‌عنوان‌مثال با تهدید به «استعفا در موقعیتی حساس» بترسانند.

قلدری شغلی و اوباشگری سازمانی

گاو نر bull سمبل قلدری

واژه Bull به معنای گاو تر است و Bullying نیز استعاره از رفتارهای خشمگین گاو نر می‌باشد. قلدری در محل کار ممکن است دردسرهای زیادی برای کارکنان و سازمان‌ها به‌وجود بیاورد. براساس برخی آمارها و اطلاعات دقیق، قلدری سازمانی سالانه میلیون‌ها دلار به کسب‌وکارها خسارت وارد می‌کند. در مقایسه با منافعی که شخص ممکن است در کوتاه‌مدت به‌دست بیاورد، قلدری سازمانی اثرات منفی بلندمدتی دارد که به‌مراتب از منافع موقت، چشمگیرترند. قلدری سازمانی با اوباشگری شغلی تفاوت دارد. قلدری شغلی یکی از انواع ناهنجاری سازمانی (انومی) محسوب می‌شود.

جمع بندی بحث

باوجود تلاش‌های زیاد بسیاری از افراد که در منابع انسانی مشغول‌به‌کارند، این افراد در این زمینه آمادگی کافی ندارند یا اینکه از اختیارات کافی برخوردار نیستند. این افراد همچنین انتخاب‌های دشواری پیش رو دارند: منافع سازمان اولویت اصلی آنهاست، اما آنها به‌خوبی از حقیقت موضوع آگاه‌اند. اکثر این افراد قابلیت‌های لازم را ندارند یا به‌قدرکافی برای مقابله با قلدری‌های سازمانی آموزش‌ ندیده‌اند. به‌این‌ترتیب، باوجود عزم این افراد برای حل مسئله، بهترین نتیجه‌ای که به‌دست می‌آید، عدم‌موفقیت و حل‌نشده باقی‌ماندن مسئله است.

مواردی که ذکر شد، دلایل اصلی ناتوانی سازمان‌ها در رسیدگی به موضوعات مرتبط با قلدری هستند. ممکن است دلایل دیگری هم وجود داشته باشد که در این مقاله به آنها اشاره‌ای نشده است. مهم این است که بدانیم درحالی‌که بسیاری از مدیران به‌خوبی می‌دانند قلدری سازمانی مسئله‌ای جدی است و باید ریشه‌کن شود، اقدامات کمی برای حل این موضوع انجام می‌گیرد.

منبع: قلدری شغلی اقتباس از فرید کریمی نشر الکترونیک چطور