بازاریابی چابک

بازاریابی چابک (Agile marketing) یک استراتژی سازمانی اثربخش با استفاده از تیم‌های چندمنظوره جهت ارائه ارزش به مشتری نهایی است. به طور کلی چابکی بازاریابی رویکردی تاکتیکی در بازاریابی است که در آن تیم‌های سازمانی فرصت‌های باارزش بازار را شناسایی کرده و کوشش‌های خود را بر آن متمرکز می‌کنند. پس از آن بطور پیوسته و مستمر کوشش می‌شود تا نتایج بدست آمده از این فعالیت‌ها بهبود یابد.

بازاریابی چابک روشی است که به مدیریت سازمان کمک می‌کند تا برای انجام وظایف کاری و مدیریت پروژه‌های سازمان، عملکرد سریعتر و متمرکزتری داشته باشد. این شیوه از سلسله‌مراتب طولانی و فرسایشی جلوگیری نماید. با این شیوه پروژه‌های ارزشمند تری تعریف می‌شوند و موعد تحویل کار سریعتر خواهد بود. همچنین با گروه بندی موضوعات و افراد هر گروه می‌توان با انعطاف و سرعت بیشتری موضوعات را پیگیری نمود.

بازاریابی چابک یک شیوه مدیریتی است، که برای صرفه جویی در زمان و افزایش سرعت انجام پروژه‌های بزرگ طراحی شده است. این ابزار مدیریتی شرایطی را فراهم می‌آورد، که پروژه‌های بزرگ را به چند بخش کوچکتر به صورت شفاف، تقسیم می‌کند و برای تسریع روند کار، بر روی هر بخش مشخص، یک تیم مشغول کار می‌شوند. این روش نه تنها از هدر رفت زمان جلوگیری می‌کند، بلکه می‌تواند از جنبه‌های بسیاری مفید باشد. برنامه نویسان و توسعه دهندگان نرم‌افزار به خوبی با این روش مدیریتی آشنا هستند. در واقع این شیوه نخستین بار توسط برنامه نویس‌ها به کار گرفته شد، اما بعد‌ها بازاریابان با اعمال تغییراتی توانستند از آنها بهره ببرند. این رویکرد بین چابکی سازمانی، مدیریت بازاریابی و مدیریت پروژه پل می‌زند. در این مقاله با اصول، مفاهیم و تعاریف بازاریابی چابک آشنا خواهید شد.

تعریف بازاریابی چابک

چابکی به معنای توانایی پاسخگویی و واکنش سریع و موفقیت آمیز به تغییرات محیط بیرونی سازمان است. چابکی عملیاتی یعنی بهتر، سریع‌تر و ارزان‌تر کردن محصولات فعلی برای مشتریان فعلی و چابکی استراتژیک یعنی ایجاد بازار جدید با محصولات تازه برای مشتریان تازه که یعنی نوآوری در خلق بازار. این تفاوتی است که بین این دو مفهوم وجود دارد.

بازاریابی چابک یا مدیریت پروژه چابک یک روند تاثیرگذار در شرایط زمانی محدود است که با تقسیم پروژه به بخش‌های کوچک‌تر برای اعضا، هم بازدهی پروژه بیشتر می‌شود و هم پروژه در مدت زمان کوتاه‌تری به ‌پایان می‌رسد. بازاریابان با الگوبرداری از برنامه‌نویسان این روند را وارد حوزه بازاریابی دیجیتال کردند و امروزه به عنوان یک استراتژی بازاریابی دیجیتال از آن استفاده می‌شود.

بازاریابی چابک فرآیندی برای یافتن، ارزیابی و پیاده‌سازی مجموعه پروژه‌های متمرکز مربوط به بازاریابی یک سازمان است. عبارت «چابک» معمولا در دنیای توسعه و طراحی نرم‌افزار مورد استفاده قرار می‌گیرد. تیم توسعه‌دهندگان اهداف توسعه خود را در بازه زمانی ویژه‌ای تنظیم می‌کنند. سپس هر عضو از تیم روی چند موضوع متمرکز می‌شود. با اتمام زمان و پایان پروژه، به منظور ارزیابی معیارها بازبینی صورت می‌گیرد.

بازاریابی چابک، از فرآیند مشابهی در زمینه تولید محتوا و تبلیغات آنلاین استفاده می‌کند. پروژه‌های معین بازاریابی مانند پویش بازاریابی یا بازاریابی دیجیتال به وظایفی در مرحله طرح‌ریزی تقسیم‌بندی می‌شوند. سپس این وظایف انجام می‌شوند. در نهایت تیم وظایف آن‌ها را براساس تجاربی که در مرحله قبل (به نام دوسرعت) آموخته‌اند بازبینی و بهبود می‌بخشد.

مزایای بازاریابی چابک

از جمله مهم‌ترین و اولین دستاوردهای بازاریابی چابک، صرفه‌جویی در زمان و در پی آن هزینه است. از دیگر مزایای بازاریابی چابک می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مشتری مداری: در بازاریابی چابک، نیاز و علایق مخاطبان دائماً بررسی شده و مطابق با آن، تغییراتی در ارائه محصول یا خدمت اعمال می‌شود.

انعطاف پذیری: به علت ماهیت فرآیندهای چابک و انعطاف پذیری آن‌ها، حذف یا تغییر یک بخش از فرآیند، در صورتی که به کل فرآیند خدشه‌ای وارد نکند، امکان پذیر است.

شفافیت: اگر اطلاعات عملیات کلیدی بازاریابی به صورت شفاف در اختیار همه‌ی اعضاء سازمان قرار گیرد، می‌توان از دیدگاه‌ها و کمک آن‌ها برای ایجاد تغییرات مثبت استفاده نمود.

قابلیت پیش‌بینی روندهای آتی: با توجه به اینکه در تیم‌های بازاریابی چابک، گزارشات در مقاطع زمانی کوتاه‌مدت ارائه می‌شوند، بروز هر گونه تغییر در روند فعالیت، از ابتدا ردیابی شده و تیم را دچار شوک نخواهد کرد.

اولویت بندی فعالیت‌ها: با توجه به اینکه در بازاریابی چابک، اهداف، وظایف و اطلاعات به صورت جزء به جزء تفکیک و تعریف می‌شود، لازم است بر مبنای اولویت و نه یک ترتیب از پیش تعیین شده انجام شوند.

رشد: به علت انعطاف بیش‌تر و قابلیت تطبیق سریع با نیازهای بازار، یک تیم بازاریابی چابک با سرعت بیش‌تری نسبت به دیگر رقبا می‌تواند خود را با محیط تطبیق داده و رشد کند.

مدیریت چابک

بازاریابی چابک از روش مدیریت چابک اقتباس شده است. در سال ۲۰۰۱ تعدادی از توسعه دهندگان نرم‌افزار که یک مشکل مشترک داشتند به کمک یکدیگر یک شیوه مدیریتی جدید به اسم مدیریت چابک را بوجود آوردند. مشکل اصلی آنها در واقع کمبود زمان و بازدهی پایین کارشان بود. پروژه‌ها در بسیاری موارد در زمان مشخص شده به پایان نمی‌رسیدند. سرانجام این توسعه دهندگان، روش جدیدی برای مدیریت فرآیند برنامه نویسی خلق کردند که امروز به این روش مدیریت چابک گفته می‌شود.

در این روش به جای آنکه یک پروژه بزرگ را به طور کامل و بدون وقفه انجام دهند، آن را به بخش‌های کوچکتری که به آنها اسپرینت گفته می‌شود تبدیل می‌کنند و آن را میان اعضای گروه تقسیم می‌کنند. بنابراین با این روش کارها با سرعت، تمرکز و کیفیت بالاتری انجام می‌شود و در نهایت بازدهی کار بالا می‌رود. برای سنجش این سازه از پرسشنامه بازاریابی چابک استفاده کنید.

پس از کارکرد اثربخش و کارای اسپرینت‌ها در انجام پروژه توسط برنامه نویسان، به تدریج بازاریابان نیز به جمع علاقمندان این روش مدیریتی پیوستند. بازاریابی چابک در واقع الگو برداری از روش مدیریت چابک است، که مخصوص برنامه نویس‌ها می‌باشد. بازاریابان با استفاده از امکانات شیوهچابک توانسته اند، استراتژی بازاریابی چابک را برای مدیریت کسب‌وکارها توسعه دهند. به این ترتیب بخش‌های زیادی از شیوه بازاریابی چابک و مدیریت چابک مشابه هم هستند. برخی معتقدند روش چابک برای مدیریت پروژه‌های نرم‌افزاری است و نباید در پروژه‌های غیر مرتبط مورد استفاده قرار گیرد. اما کارشناسان بازاریابی معتقدند می‌توان از این شیوه برای انجام پروژه‌های بازاریابی بهره برد. علم بازاریابی بسیار انعطاف پذیر است و می‌تواند از هر شرایط و قواعدی استفاده لازم را ببرد.

سخن پایانی

بازاریابی چابک رویکردی جدید در بازاریابی است که از توسعه سریع الهام می‌گیرد. از اهداف این شیوه می‌توان به بهبود سرعت، قابلیت پیش‌بینی، شفافیت و سازگاری به منظور تغییر در عملکرد بازاریابی در دنیای کسب‌وکار این روزها  اشاره داشت. در روزگار امروزی شیوه‌های مدیریت پروژه انجام کارها را سریعتر کرده اند. بازاریابی چابک یکی از این استراتژی هاست که از شیوه‌های چابک ویژه برنامه نویسان الگو گرفته شده است. در این روش ابزار گوناگونی به کار گرفته می‌شود، تا زمان به خوبی مدیریت شود.

با بکارگیری این شیوه بازاریابی امکان انجام کارهای بزرگ در سریعترین زمان فراهم می‌شود. فقط باید به درستی هدف مشخص شود. استفاده از این روش فرآیند کار بازاریابی را سریعتر می‌کند. این روش به مدیران کمک می‌کند از اشتباهات نیز استفاده درست کرده و دیگر آنها را تکرار نکنند. در بازاریابی چابک پروژه‌های بزرگ و سنگین را به چند بخش کوچکتر تقسیم می‌کنند و انجام هر بخش را به یک عضو از گروه اختصاص می‌دهند که در نهایت اینکار باعث افزایش سرعت، کیفیت و در نهایت بازدهی کمپین‌های مارکتینگ خواهد شد.

این شیوه بازاریابی به تیم کمک می‌کند تا تمرکز بیشتری بر روی مشتریان داشته باشند و به تبع آن ارزش بیشتری برای آنها تولید شود. با توجه به اینکه در بازاریابی چابک نیز از تفکر چابک و قواعد و اصول آن پیروی می‌شود، کل تیم همیشه در حال پیشرفت هستند و به راحتی می‌توانند خود را با آخرین شیوه‌های بازاریابی و مدیریتی وفق دهند. به کمک این شیوه در زمان صرفه جویی می‌شود و می‌توان در مدت زمان کوتاه تری پیشرفت بیشتری داشت.