رقابت در صنعت بانکداری

رقابت در صنعت بانکداری اشاره به فعالیت‌های مدیریتی و بازاریابی بانک‌ها برای کسب سهم بازار و افزایش شمار مشتریان دارد. بانکداری در انواع مختلف آن شامل بانکداری سنتی (باجه‌های سنتی، بانکداری جامع یا بانکداری شرکتی) و بانکداری الکترونیک (بانکداری اینترنتی یا بانکداری موبایل) بستری برای رقابت است.

بانک‌های مختلف همیشه از طریق شیوه‌های مختلف در حال رقابت با یکدیگر هستند. این رقابت می‌تواند از طریق آمیخته بازاریابی سنتی باشد یا به شیوه‌های جدیدی انجام شود. برای نمونه فینتک و بانکداری یک شیوه جدید از رقابت بین بانکی است. در هر حال بانک‌ها همواره در صدد افزایش رقابت‌پذیری خود جهت کسب مزیت رقابتی پایدار هستند.

رقابت در بازار موضوع تازه‌ای در عرصه بانکداری و موسسه‌های مالی و اعتباری نیست. بانک‌ها باید از طریق هوشمندی رقابتی خود را مهیای فعالیت در یک عرصه سرشار از تلاطم نمایند. البته در این میان نباید مسئولیت اجتماعی بانک‌ها نیز فراموش شود. بانکداری سبز کوششی در راستای همین مسئولیت است. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به بررسی رقابت در صنعت بانکداری پرداخته شده است.

رقابت در صنعت بانکداری : آری یا خیر؟

در زمینه تأثیر رقابت در صنعت بانکداری بر ثبات بانک‌ها دو دیدگاه کلی وجود دارد:

  • دیدگاه رقابت-شکنندگی (تمرکز-ثبات) که رقابت را عامل تشدیدکننده بی‌ثباتی می‌انگارد.
  • دیدگاه رقابت-ثبات (تمرکز-شکنندگی) که تقویت رقابت را موجب تقویت ثبات می‌داند.

در ادبیات اقتصادی تاکید فراوانی بر مفهوم رقابت مشاهده می‌شود. از نقطه نظر ایستا، رقابت رفاه را افزایش می­ دهد. چون رقابت قیمت­‌ها را کاهش و مقدار عرضه شده توسط بازار را افزایش می­‌دهد. از منظر پویا رقابت در صورتی استاندارد زندگی را افزایش می‌دهد که انگیزه­ بنگاه‌ها برای نوآوری را افزایش دهد.

بر خلاف این مطالب، اقتصاددانان و سیاست‌گذاران اعتقاد دارند رقابت در بخش بانکداری متفاوت است. وجود شکست ­های بازاری توضیح می­ دهد که چرا رقابت به طور مستقیم در بخش بانکداری کاربرد ندارد. باید در نظر داشت که اطلاعات نامتقارن، وجود اثرات جانبی و هزینه­‌های ضمنی و نوع ارتباطات در بازارهای مالی می‌تواند اثرات بسیاری بر رقابت در بانکداری داشته باشد. این مشخص‌کننده سازوکار رقابت در بانکداری باشند.

رویکرد مناسب رقابت در صنعت بانکداری

دو دسته کاملا متناقص از نظریات در این زمینه وجود دارد. در یک دسته فرض بر این است که افزایش رقابت و کاهش تمرکز در شبکه بانکی، ثبات را افزایش می‌­دهد و در دسته دیگر فرض بر این است که برعکس؛ افزایش رقابت و کاهش تمرکز در شبکه بانکی ثبات را کاهش می‌­دهد و منجر به شکنندگی شبکه بانکی می‌­شود.

در دیدگاه تمرکز-ثبات، تکیه بر مواردی همچون توانایی قابل توجه در افزایش ذخایر سرمایه، ارزش ساختار، توانایی قابل توجه در صرفه‌های ناشی از مقیاس، نظارت و کنترل قابل توجه به چشم می‌خورد. همچنین در دیدگاه تمرکز-ثبات، بانک ­های بزرگ توانایی بیشتری در تحمل شوک ­های نقدینگی و بی­ثباتی کلان اقتصادی دارند.

به نظر می‌رسد در رقابت در صنعت بانکداری بحث اصلی در ارتباط با پویایی­‌های بلندمدت است. در واقع در غیاب رقابت، بانک­‌ها با مدیریت مناسب ذخایر خود در واکنش به شرایط نامساعد، ظرفیت بالاتری در مدیریت دارائی ­ها پیدا می‌کنند. همچنین می‌توان بیان کرد که افزایش قدرت بازاری پس از ادغام بانک­­ها به دلیل برخورداری از مزایای متنوع‌سازی، منجر به برقراری ثبات بیشتر در بانک می­ شود. بنابراین، تمرکز یک مکانیزم برقرارکننده ثبات است و رقابت احتمال بحران بانکداری را افزایش می­ دهد و در محیط­‌های رقابتی­ تر طول دوره بحران بانکداری بیش­تر است.

خلاصه و جمع‌بندی

باید توجه داشت که بانک‌ها در فضای رقابتی یا انحصاری در اقتصاد کلان رفتارهای متفاوتی از خود نشان می‌دهند. تمرکز و یا قدرت انحصاری بالا در شبکه بانکی می‌تواند تاثیرات عمیقی بر عملکرد و پرتفوی بانک‌ها داشته باشد. درهم پیچیدگی‌های بانکی و قدرت بانک‌های بزرگ در شبکه بانکی و میزان نظارت بانک مرکزی بر فعالیت‌های بانکی می‌تواند تاثیرات بسزایی در بازارهای مالی داشته باشد. برای جلوگیری از بحران و ریسک‌های پیش روی شبکه بانکی، باید بیش از پیش به مدیریت قدرت انحصاری بانک‌ها توجه شود.