سینرژی سازمانی (همافزایی)
سینرژی (Synergy) تعامل و همکاری میان اعضا به گونهای است که بازدهی نهایی بیش از جمع جبری بازده تک تک آن اعضا میشود. سینرژی سازمانی عامل اصلی موفقیت کار تیمی در سازمان میباشد. استعاره سازمان به مثابه انسان، نمونه بسیار مناسبی از نحوه فعالیت سازمان در قامت سیستم است.
اندامهای مختلف بدن شبیه اعضای سازمان در ترکیبی هماهنگ و همگون در حال خدمتند. کمال انسانی و سازمانی نیز در این است که همه قوای فردی و سازمانی به طور همه جانبه با هم و برای هم در جهت هدفی والا رشد و نمو کنند. در سازمان تخصیص بهینه منابع و سازماندهی مناسب نقش مهمی در رسیدن به اهداف دارد [کتاب سیمای سازمان، گرت مورگان].
یک سازمان دولتی یا شرکتهای کوچک و متوسط نیز سرشتی همچون انسان دارند. ضرورت تشکیل سازمانها، تا کنون نهادهایی را در جامعه بشری پدید آورده است. این نهادها در عین داشتن هویتی واحد از اجزا و واحدهای مختلفی تشکیل شده است. هر سازمان با توجه به بیانیه ماموریت، کارکنان، نوع فرایند کاری و بسیاری عوامل دیگر، از واحدهای مختلفی تشکیل شده است. مدیریت تولید، مدیریت مالی، مدیریت بازاریابی و مدیریت منابع انسانی، نمونهای از واحدهای سازمانی است. این واحدهای سازمانی را به منزله اعضای انسان و فرهنگ سازمانی و ارتباطات سازمانی را میتوان به منزله قوای آدمی در نظر گرفت. سازمان موفق سازمانی است که بین واحدهای مجزا و مستقل خود هماهنگی و همکاری برقرار کند. سینرژی سازمانی، وظیفه و هنری است که آن را رسالت رهبری سازمان میدادند.
تعریف سینرژی سازمانی (همافزایی)
کلمه سینرژی از دو بخش syn که پیشوندی به معنای «باهم» و Ergy به معنای «کار و فعالیت» تشکیل شده است. بنابراین کلمه سینرژی در لغت به معنای «تلاش گروهی» است. همکاری مجزای چند عامل به طوری که اثر کلی آنها از جمع اثرات آنها که به صورت مستقل به دست میآید بیشتر باشد. واژه همافزایی معادل کلمه سینرژی به معنای کار مشترک و تعاون به معنای کار و فعالیت تشکیل شده است. همافزایی در معنای کلی «تلاش گروهی» معنی میشود. بزرگان علم مدیریت نیز همافزایی را اینگونه تعریف کردهاند:
همکاری مجزای چند عامل که مجموع اثر آنها از مجموع یکایک و مستقل آنها بیشتر است.
تعامل و همکاری چندنفر از افراد به گونهای که اثر ترکیبی حاصله بزرگتری از مجموع انرژی و تلاش افراد و اعضا باشد.
اثر مضاعف ناشی از همکوشی، همیاری و فعالیت مشترک توام با تعامل دو یاچند نفر که در نهایت نتیجهای بسیار باارزشتر از فعالیتهای فردی و مستقل در پی دارد.
به طور کلی همافزایی پدیدهای است که باعث تشدید اثر یا فعالیت میشود و در حوزه مطالعات مدیریت برای بیان تاثیر فعالیتهای گروهی و افزایش بازده تیمی از این واژه استفاده میشود.
زمانی که دو یا چند عنصر، جریان یا عامل با هم همیاری و برهمکنش (تعامل) داشته باشند معمولاً اثری بوجود میآید. اگر این اثر از مجموع اثرهایی که هر کدام از آن عناصر جداگانه میتوانستند بوجود آورند بیشتر شود در اینصورت پدیده همافزایی رخ داده است. از قدیم گفتهاند «دست خدا با جماعت است». آن نتیجه بهتر همین همافزایی است. مقدار همافزاییرا میتوان با محاسبه برآیند کار گروهی و از سوی دیگر محاسبه مجموع نتیجه کار تک تک افراد در حالت کار جدا و تکی و سپس کسر کردن نتیجه محاسبه اول از دوم بدست آورد.
دستیابی به سینرژی سازمانی
همافزایی سازمانی در تئوریهای مدیریت با عنوان «کار تیمی» شناخته میشود. کار تیمی اساس پیشرفت فعالیتهای سازمان محسوب میشود. موفقیت سازمان نه تنها مستلزم هماهنگی و همکاری اعضا و افراد یک واحد است، بلکه در گسترهای فراگیر، در بردارنده هماهنگی، تفاهم و هم سویی واحدهای مختلف سازمان وحرکت یکپارچه تمامی آنها به سوی هدف است. امروزه رهبر سازمان در واقع مدیر تیم سازمان است. کمال و رشد سازمان به چگونگی انجام وظیفه و مسئولیت تمامی واحد در جهت نیل به اهداف سازمان بستگی دارد.
براساس نظریه سیستمی نیز یکی از ارکان وجودی سیستم دستیابی به همافزایی است. وقتی میگوییم سینرژی سازمانی ایجاد شده است، منظورمان این است که چند منبع یا چند ظرفیت در کنار هم قرار گرفتهاند و منبع جدید یا ظرفیت جدیدی ایجاد شده است که فراتر از حاصل جمع آن منابع یا ظرفیتهاست. دستیابی به همافزایی در سازمان نیازمند بسترهای مناسبی برای این منظور است. بسترهای لازم برای دستیابی به سینرژی سازمانی عبارتند از:
- داشتن هدف مشترک بین اعضا در سازمان
- توجه به خلاقیت و نوآوری
- مشارکت همه اعضا و کارکنان در همه فعالیتها تصمیمگیری جمعی
- ایجاد فرهنگ کار تیمی و همکاری گسترده اعضا
- آموزش کار گروهی ضمن خدمت به کارکنان
خلاصه و جمعبندی
هم افزایی سازمانی، تنها با مشارکت و هماهنگی همه افراد و همه واحدهای سازمان به دست میآید. اگر همه افراد و واحدهای سازمان در حوزه و سطح کاری ودر مسیر اصلی سازمان و راهبرد رهبری سازمان قرار گرفته و تلاش و فعالیت روزمره آنها در جهت نیل به هدف تعیین شده سازمان باشد، مجموع توان سازمان از مجموع نفرات و واحدهای ان بسیار بیشتر خواهد بود.
بی دلیل نیست که امروزه بسیاری از شرکتهای کم تعداد و کوچک در صحنه رقابت جهانی جولان میدهند و به سازمانهای عریض و طویل و بی رمق، ناهماهنگ و کند فائق میآیند. غایب بودن بر خی از واحدهای سازمانی در عرصه فعالیتهای اصلی سازمان اولین مانع است. ظاهرسازی و وانمود کرده به حضور در جمع و منتفع شدن از منافع جمعی، مغایر با مفهوم هم افزایی سازمانی است. وجود و استمرار چنین حالتی درسازمان ها، واحدهای درگیر و در صحنه را دچار تزلزل و سستی میکند. به کاهش انگیزه و تحرک سازمانی میانجامد.
در این وضعیت، معدل بازده کل از مجموع نفرات و واحدهای سازمانی بسیار کمتر است. تعالی سازمانی در سایه هماهنگی و همراهی کلیه اعضا و قوای او بدست میآید. هر عضو باید در جای اصلی خود نشسه باشد و از هرتوانی در حد و اندازههای آن بهره برداری شود. تعادل و تعامل حیاتی نیز باید بین آنها برقرار باشدد تنها در این حالت است که بازده و تأثیر افکار و اعمال یک انسان میتواند بسیار بیشتر از یک نفر باشد. از طریق سینرژی سازمانی میتوان موفقیت سازمان را تضمین کرد.
تئوری سازمان و مدیریت | ۱۶ آبان ۹۹