سیستمهای فنی-اجتماعی
سیستمهای فنی-اجتماعی (Sociotechnical system) شبکههای یکپارچهای از عناصر اجتماعی و فناورانه هستند که از طریق هدف مشترکی تعریف میشوند. همه عناصر سیستم برای دستیابی به این اهداف در یک مسیر مشخص مشارکت میکنند.
نکته متمایز کننده این نوع سیستمها از سایر سیستمهای پیچیده سازگار، جای گرفتن فراوردههای فنی در یک شبکه اجتماعی است. این ویژگی به پدید آمدن یک فراورده پیچیده منجر میشود. برای نشان دادن نمونهای از این سیستمها میتوان به سازمانها و نهادهایی اشاره کرد که همچون یک پروژه تحقیق و توسعه مشترک یا زنجیره تأمین به هم مرتبط هستند. آنها شبکههای در هم تنیدهای از فراوردههای فنی گوناگون مانند ماشین آلات و سایتهای تولیدی و اجزای اجتماعی همانند سیاستها و نهادهایی را دربردارند که ضمن شکل دادن به اجزای فنی، از آنها تأثیر میپذیرند.
نظریه سیستمهای فنی-اجتماعی در زمینه فناوری سازمانی و نظریه سیستمی یک مقوله محوری است. این نظریه اساس رویکرد ساخت اجتماعی فناوری است که به هویت فناوری توجه ویژهای دارد. اکنون در نگاه نو به مدل پذیرش فناوری باید حضور اجتماعی فناوری را پذیرفت. نظر به اهمیت موضوع در این نوشتار سیستمهای فنی-اجتماعی تشریح میگردد.
پیدایش سیستمهای فنی-اجتماعی
واژه سیستمهای فنی اجتماعی نخستین بار توسط امری و تریست (۱۹۶۰) و در پی مطالعات مؤسسه تاویستاک در دهه ۵۰ میلادی مطرح شد. پژوهشگران این مؤسسه متوجه شدند که با پیشرفتهای فناورانه، تغییرات شدیدی در سازمان اجتماعی نیز اتفاق افتاده است. از نگاه آنها سیستمهای فنی اجتماعی، سیستم هایی هستند که میان انسان ها، ماشینها و جنبههای محیطی سیستم تعاملی پیچیده دارند.
فرد امری (Fred Emery) و اریک تریست (Eric Trist) این نظریه را در زمینه محیط سازمان نیز گسترش دادند. فرایندهای اجتماعی در سیستمهای فنی اجتماعی شامل وابستگیهای متقابل میان افراد است. این وابستگیها شامل جنبههای اجتماعی مثل ساختارهای همکاری و ارتباطات، ساختار سازمانی رسمی، انتظارات شخصی و منافع (علائق ) یا صلاحیتها است. ماری جو هچ در کتاب تئوری سازمان این نظریه را در رویکرد نمادین -تفسیری قرار میدهد.
سیستمهای فنی اجتماعی، از نوع سیستمهای پیچیده تطبیقپذیر هستند. سیستمهای پیچیده تطبیقپذیر مجموعهای در حال تغییر از عناصر در حال تعامل توزیع شده هستند که به یکدیگر و محیط واکنش نشان میدهند. این سیستمها کلاسی از مسائل طراحی و مدیریتی ارائه میکنند که دارای محدودیتهایی هستند. بهترین راه برای تعریف این گونه از سیستم ها، تعریف آنها با استفاده از مشخصههای آنها است.
مفهوم سیستمهای فنی-اجتماعی
این سیستمها همانند سیستمهای صرفاً اجتماعی از مشخصاتی همچون ارتباطات و همکاری میان افراد، ظهور سیستمهای معنایی فرایندهای یادگیری خودآگاهی و استقلال برخوردارند. این ویژگیها باعث میشود رویکردهای کلاسیک و تحلیلی مدل سازی، همچون تحقیق در عملیات سخت و مهندسی صنایع در شناخت مدلسازی چنین سیستمهایی ناکام بمانند. از این رو پژوهشگران طی دهههای اخیر رویکردها و روشهای جدیدی برای مدلسازی چنین سیستمهایی پیشنهاد کردهاند.
از جمله این روشها، میتوان به روشهای تحقیق در عملیات نرم اشاره کرد. در روشهای تحقیق در عملیات سخت که در آن بیشتر به جنبههای قطعی و فنی سیستمها توجه میشود. روشهای تحقیق در عملیات نرم بر پارادایم تفسیرگرایی متکی است. این روشها بیشتر بر جنبههای اجتماعی این سیستمها توجه میشود. این روشها پس از انتقاد به تفکر سیستمی سخت طی دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی توسط چندین متفکر سیستمی توسعه پیدا کردند. البته باز هم با نقدهایی روبه رو شدند که یکی از آنها، محدود کاربرد این روشها بود.
در واقع مفروضات ساخته شده متفکران سیستمهای نرم در خصوص ماهیت تفکر سیستمی و سیستمهای اجتماعی توانایی روش شناسی آنها را برای مداخله در بسیاری از موقعیتهای مسئله محدود میکند. از این رو با الهام از پارادایمهای جایگزین، پژوهشگران به طراحی روشهای سیستمی اقدام کردند. از آن جمله میتوان به روش تفکر انتقادی سیستمها با الهام از پارادایم انتقادی و روش ارزیابی مشارکتی نیازها و توسعه اقدام با الهام از پارادایم پسامدرن اشاره کرد.
نظریه امری و تریست
تریست با همکاری بمفورث، که خود زمانی یک معدنچی بود، آثار استفاده از ماشینآلات و وسایل مکانیکی را برای انجام کارهای معادن زغالسنگ در بریتانیا مطالعه کرد. تغییر فناوری، پیامدهای اجتماعی و روانی متعددی را برای سازمان کاری به وجود میآورد.
مطالعه آثار تغییر فناوری باعث شد تریست این طور نتیجه بگیرد که یک گروه کاری نه یک سیستم فنی و نه یک سیستم اجتماعی بلکه یک سیستم فنی و اجتماعی به هم پیوسته است. مقتضیات فنی، قائل شدن محدودیتهای مکانی بر حسب نوع سازمان کاری را ممکن میسازد، اما یک سازمان کاری دارای ویژگیهای اجتماعی و روانی که مستقل از خصوصیات فنی آن است نیز هست.
تریست در ادامه مطالعاتی که در مورد مسایل کارکنان معدن انجام داد دریافت که میتوان در متن شرایط اقتصادی، فناوری همسان سیستمهای مختلفی را در مورد سازمانهای کاری به کار بست و به نتایج اجتماعی، روانی متفاوتی رسید. تریست از این تحقیقات اینطور نتیجه گرفت که مدیران از نظر سازمانی دارای آزادی عمل قابل ملاحظهای هستند و به دلیل همین آزادی عمل میتوانند جنبههای روانی و اجتماعی کار را در نظر گیرند.
در واقع به عقیده امری و تریست وظیفه اصلی مدیریت کلا این نیست که امور داخلی را اداره کند. بلکه مدیریت باید ارتباطات سازمانی را با محیط سازمان سامان دهد. مدیریتی که محیط سازمان خود را به صورتی که آن را میبیند میپذیرد و تلاش خویش را صرفاً بر سازماندهی درون بنگاه خود متمرکز میسازد در راه خطرناکی گام برمیدارد
خلاصه و جمعبندی
سیستم فنیاجتماعی در نظریات توسعه سازمانی رویکردی به طراحی شغل سازمانی پیچیده است که تعامل میان افراد و فناوری را در محیط کار به رسمیت میشناسد. این عبارت همچنین به تعامل زیرساختهای پیچیده یک جامعه و رفتارهای انسانی اشاره دارد. از این زاویه دید جامعه و بیشتر زیرساختارهای آن نظامهای فنی اجتماعی هستند. عبارت سیستم فنی اجتماعی در زبان انگلیسی برای اولین بار توسط اریک تریست، کن بامفورس و فرد امری در دوران جنگ دوم جهانی و بر اساس تجربه آنها در مطالعه کارگران معدن در مؤسسه تاویستوک در لندن مفهوم سازی و بیان شد. در نظریه سیستمهای فنی اجتماعی طراح سامانه نقش محوری دارد، یعنی طراحان میتوانند سامانه را برای طیف متنوعی از اهداف بکار گیرند.
یک نوع سیستم که از تلفیق و درآمیختن جهان مصنوعات فنی و جهان تعاملات اجتماعی پدید میآید. مصنوعات فنی تابع قواعد فیزیکی هستند و بر مبنای یافتههای علوم طبیعی و دانش مهندسی توصیف و طراحی میشود و ابعاد انسانی آن با علوم اجتماعی توصیف میشود. در چنین سیستمهایی کنش انسانی از جهات مختلف بشدت دخیل است. فضای مجازی و سیستم ترافیک هوایی نمونههایی از سیستمهای اجتماعی-تکنیکی هستند. کارکرد سیستم اجتماعی-تکنیکی، نه تنها نیازمند مصنوعات فنی است، بلکه کنش انسانها باید با یکدیگر و با مصنوعات فنی هماهنگ باشد. برای این منظور از نهادها و ساختارهای اجتماعی نظیر توافقات، قواعد، سنتها و نظایر آن استفاده میشود.
تئوری سازمان و مدیریت , مدیریت فناوری اطلاعات | ۳۰ فروردین ۰۲