تناسب فرد با سازمان
تناسب فرد با سازمان (PO) نشان میدهد چقدر ویژگیها، مهارتها و توانمندیهای منابع انسانی با ارزشها و خواستههای سازمان همسو است. این مفهوم با عنوان تناسب شغلی نیز شناخته میشود و یکی از از مسائل محوری در مدیریت منابع انسانی است.
معیارهای تناسب شغلی اساساً سازگاری بین یک کارمند و سازمان است. تناسب فرد با سازمان پیرامون سازگاری باورها و ارزشهای خود یک نامزد با ماموریت، ارزشها و اخلاق سازمانی است. این سازگاری بر عوامل زیربنایی زیادی مانند رضایت شغلی، تعهد و انگیزش کارکنان تاثیرگذار است. از سوی دیگر چنین سازگاری خود محصول فرایندهای جذب و استخدام و انطباق شرح شغل با شرایط احراز شغل است.
تعریف تناسب فرد-سازمان
مفهوم تناسب فرد با سازمان برگردان Person-Organization Fit است که با عنوان تناسب شغلی نیز از آن یاد میشود.
نظریه سازگاری فرد-سازمان به این موضوع اشاره دارد که ارزشها، باورها، اخلاق و هدف اصلی یک فرد با سازمانی که برای آن کار میکند، چقدر هماهنگ است. برای نمونه، فردی که بر نتایج متمرکز است و برای سرعت ارزش قائل است، بهترین تناسب را با سازمانی دارد که این ارزشها را به اشتراک گذاشته و اجرا میکند.
تعریف مفهومی تناسب فرد-سازمان: سازگاری افراد با سازمان نوعی انطباق بین افراد و سازمانهایی است که در آن کار میکنند. به همین دلیل توجه به این موضوع در بدو استخدام نیروهای جدید از اهمیت زیادی برخوردار است و میتواند عامل موفقیتهای بعدی باشد. طی مرحله پیش از استخدام، پنداشت افراد نسبت به تناسب فرد سازمان است که میزان همخوانی بین ارزشهای فرد جویای کار و ارزشهای سازمان استخدام کننده جویندگان کار را تعیین میکند.
تعریف مفهومی تناسب فرد-شغل: تناسب شغلی عبارت است از سازگاری بین فرد و سازمان در کاری که انجام میدهد؛ به عبارت دیگر دانش، مهارت و تواناییهای فرد همان دانش، مهارتها و تواناییهایی است که شغل فرد در سازمان به آن نیاز دارد. نظریه تناسب شغلی بر این فرض استوار است که الزامات شغلی فراوانی از این قابلیت برخوردارند که با ویژگیهای شخصی و تواناییهای فردی متناسب شود. در نتیجه با قبول سازگاری بین شخص و شغل او، رفتارها و نگرشهای شغلی تحت تأثیر قرار میگیرد.
نظریه تناسب شغلی
توجه به نیروی انسانی یکی از عوامل مهم جهت تحقق اهداف سازمانی است. ایجاد تناسب میان ارزشهای فرد و سازمان باعث افزایش کارآیی و اثربخشی در به کارگیری مهارتها و قابلیتهای افراد میشود. در ادبیات موضوع، به سازگاری میان خواستهها و تمایلات فردی و سازمان، سازگاری کارکنان با سازمان میگویند.
تئوری سازگاری شغلی بر این فرض استوار است که الزامات شغلی فراوانی (مانند تنوع مهارت، هویت وظیفه، استقلال وظیفه، دانش شغلی، مهارت شغلی، توانایی شغلی و دهها متغیر دیگر) وجود دارند که از این قابلیت برخوردارند که با ویژگیهای شخصی مانند متناسب گردد. منظور از ویژگیهای فردی مواردی مانند سن، جنس، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، سابقه کار، دانش، مهارت و تواناییهای شخصی است. در نتیجه با قبول سازگاری بین شخص و شغل او رفتارها و نگرشهای فردی را تحت تأثیر قرار میدهد.
دیوید سازگاری شغلی را این گونه تعریف میکند: سازگاری بین فرد و سازمان در کاری که انجام میدهد، به عبارت دیگر دانش، مهارت وتواناییهای فرد همان دانش، مهارتها و توانایی هایی است که شغل فرد درسازمان به آن نیاز دارد. دانشجویان عزیز پرسشنامه تناسب فرد-سازمان را جدی بگیرید.
اهمیت تناسب فرد با سازمان
ارزیابیهای قبل از استخدام که نگرش و ارزشهای یک نامزد را اندازهگیری میکند، به نشان دادن اینکه آیا یک استخدام بالقوه برای فرهنگ سازمان مناسب است یا خیر، کمک میکند. این جدای از تناسب فرد-شغل است، که در مورد این است که آیا یک فرد مهارتها و منابع مورد نیاز برای انجام کار خاص خود را دارد یا خیر.
همچنین با تناسب فرد با حرفه متفاوت است، که به این اشاره دارد که آیا آنها برای حرفه انتخابی خود مناسب هستند یا خیر. برخی از کارفرمایان از واژه تناسب «فرد-سازمان» استفاده نمیکنند، بلکه به اهمیت «مناسب بودن» کارکنان برای فرهنگ اشاره میکنند.
یک راه خوب برای تعیین تناسب PO از طریق ارزیابی قبل از استخدام است که نگرشها و ارزشها را میسنجد. نتایج، دید عینی تری از اینکه آیا فردی احتمالاً با فرهنگ سازمان تناسب دارد یا خیر، به دست میدهد.
مزایای تناسب فرد با سازمان
عینیت را بهبود میبخشد: جمع آوری شواهد تجربی در مورد تناسب PO به کاهش اتکای کارفرمایان به مصاحبهها یا احساس روحی برای قضاوت در مورد اینکه آیا یک نامزد «درست است» کمک میکند.
تعصب ناخودآگاه را کاهش میدهد: مصاحبه کنندگان میتوانند این شواهد تجربی را در برابر برداشتهای اولیه خود بسنجید و به آنها کمک کند تا تشخیص دهند که آیا باورهای ناخودآگاه بر قضاوت آنها تأثیر میگذارد یا خیر.
تعامل کارکنان را بهبود میبخشد: استخدام افرادی که مناسب PO هستند به اطمینان حاصل میشود که آنها به طور یکپارچه در سازمان قرار میگیرند. کارمندانی که احساس تعلق قوی دارند بیش از شش برابر بیشتر از آنهایی که احساس تعلق ندارند، درگیر هستند.
از حفظ و نگهداری حمایت میکند: کارمندانی که احساس میکنند وابستگی شدیدی با کارفرمای خود دارند به احتمال زیاد با آنها باقی میمانند. هزاره هایی که ارتباط قوی با هدف سازمان خود دارند، ۵.۳ برابر بیشتر احتمال دارد بمانند.
هزینههای استخدام را کاهش میدهد: حدود ۱۵٪ از کارکنان سازمان خود را در ۹۰ روز اول ترک میکنند. جایگزینی کارمندی که ترک میکند حدود یک سوم حقوق سالانه آنها هزینه دارد . بهبود نگهداری به کاهش تعداد افراد جدید مورد نیاز، کاهش هزینههای استخدام و ارائه بازگشت سرمایه بهتر کمک میکند.
پایان سخن
در نظر گرفتن تناسب فرد با سازمان در طول استخدام، مزایای بسیاری را برای کارفرمایان فراهم میکند. این میتواند به افراد جدید کمک کند تا انتقال آرامی به کسب و کار داشته باشند، مدت بیشتری بمانند و بهترین عملکرد خود را داشته باشند.
با این حال، استخدام کنندگان باید سختگیری را در فرآیند اعمال کنند. ارزیابیهای قبل از استخدام کارفرمایان را قادر میسازد تا رویکردی علمیتر اتخاذ کنند و به آنها کمک میکند به مزایای تناسب PO دسترسی داشته باشند، در حالی که از دامهای احتمالی اجتناب میکنند.
یکی از نگرانیهای رایج در مورد پرسشنامه تناسب فرد و سازمان این است که میتواند سوگیریهای موجود را منتشر کند.بهترین راه برای رفع این نگرانی استفاده از ارزیابی قبل از استخدام برای تصمیم گیری عینی تر در مورد سازگاری شغلی است.
مدیریت منابع انسانی | ۰۹ اردیبهشت ۰۳