انتخاب بهترین تامینکننده
انتخاب بهترین تامینکننده فرایندی است که در آن شرکت تامینکنندگان مختلف را شناسایی و ارزیابی کرده و به گزینه مناسب قرار داد منعقد میکند. هدف اصلی این فرایند کاهش ریسک ادراکشده خرید و بیشینه کردن ارزش ادراک شده میباشد. چنین فرایندی در نهایت باید به برقراری ارتباط بلندمدت خریدار-تامینکننده بیانجامد.
سازوکارهای انتخاب از میان انواع تامینکننده موجود نقشی حیاتی در زنجیره ارزش و مدیریت زنجیره تامین دارد. این مساله هم در جوامع علمی مورد توجه پژوهشگران قرار دارد و هم در دنیای واقعی مورد عنایت صنایع میباشد. این مساله بویژه در بازاریابی صنعتی و روابط سازمان با سازمان از جایگاه و اهمیت بیشتری برخوردار است. سازمانها میکوشند تا با شناسایی و انتخاب تامینکننده برتر، مدیریت ارتباط با تامینکنندگان خود را بهبود بخشند.
این مساله شباهت زیادی به مساله انتخاب بهترین پیمانکار دارد. عوامل و شاخصهای متعددی در این انتخاب دخیل هستند و روشهای مختلفی نیز برای این رتبهبندی و گزیش تامینکننده مناسب وجود دارد. بدون تردید استفاده از روشهای علمی میتواند کوششهای سازمان در این حوزه را نظم بخشیده و اثربخش نماید. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله عوامل موثر بر انتخاب تامینکنندگان و روشهای مختلف انتخاب بهترین تامینکننده تشریح شده است.
انتخاب بهترین تامینکننده با استفاده از کارت امتیازی متوازن
کارت امتیازی متوازن ابزاری استانداد برای ارزیابی تامینکنندگان است. با استفاده از این ابزار عملکرد هر تامینکننده براساس چهار رکن اصلی مورد بررسی قرار میگیرد:
- مالی
- مشتری
- فرایندهای داخلی
- رشد و یادگیری
شاخصهای ارزیابی مالی هر تامینکننده مواردی مانند هزینه تامین، هزینه حملونقل، هزینه فسخ قرارداد و مواردی از این دست میباشد. برای مشتریمحوری نیز از شاخصهایی مانند پاسخگویی، شناخت نیازها، برآوردهکردن انتظارات و احترام به مشتری در نظر گرفته میشود. برای فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری نیز شاخصهای مناسب شناسایی میشود. در نهایت یک چکلیست استاندارد تدوین شده و براساس آن هر تامینکننده ارزیابی میشود. نمره نهایی که براساس مجموع نمرات محاسبه میشود ملاک تصمیمگیری برای انتخاب تامینکننده مناسب است. البته از این روش میتوان در ترکیب با روشهای دیگر تصمیمگیری چندمعیاره استفاده کرد.
استفاده از روش AHP و ANP
فرایند تحلیل سلسلهمراتبی یک روش بسیار مناسب برای رتبهبندی و انتخاب تامینکنندگان است. در این روش نخست باید معیارهای انتخاب تامینکنندگان مشخص شود. سپس وزن هریک از معیارها با روش مقایسه زوجی مشخص میشود. پس از تعیین وزن معیارها، به مقایسه زوجی تامینکنندگان براساس هر معیار پرداخته میشود. در نهایت جمع موزون امتیازات هر تامینکننده محاسبه و بهترین گزینه انتخاب میشود.
در حل مساله انتخاب تامینکنندگان با روش سلسلسهمراتبی ممکن است هر معیار از تعدادی زیر معیار تشکیل شود. در این صورت سطوح سلسلهمراتب افزایش پیدا خواهد کرد اما در شیوه حل مساله تفاوتی ایجاد نمیشود. هرچه تعداد معیارها بیشتر شود دقت نتایج بیشتر خواهد شد اما تعداد مقایسههای زوجی بالاتر میرود. چون مقایسههای زوجی طولانی است بنابراین اگر معیارها خیلی زیاد باشد به علت بالا رفتن نرخ ناسازگاری نتایج مخدوش خواهد شد.
اگر بین معیارهای انتخاب تامینکنندگان رابطه درونی وجود داشته باشد میتوان از روش فرایند تحلیل شبکه ANP استفاده کرد. همچنین روابط درونی بین معیارها با استفاده از روش دیمتل قابل شناسایی است. البته پیشنهاد میشود از روش تحلیل شبکهای برای انتخاب تامینکنندگان استفاده نشود.
استفاده از روشهای ترکیبی تصمیمگیری چندمعیاره
استفاده از روشهای ترکیبی تصمیمگیری چندمعیاره بهترین روش برای ارزیابی و انتخاب تامینکنندگان است. تردیدی وجود ندارد که معیارهای متعدد و گاهاً متضاد و متعارضی در انتخاب تامینکنندگان وجود دارد. این با ماهیت روشهای تصمیمگیری چندمعیاره سازگاری بسیاری دارد.
برای انجام این روش مراحل زیر انجام میشود:
- شناسایی شاخصهای ارزیابی تامینکنندگان: مصاحبه، ادبیات پژوهش، دلفی و …
- تعیین وزن شاخصهای ارزیابی تامینکنندگان: روش AHP, ANP, SWARA, CRITIC و …
- تشکیل ماتریس تصمیم و انتخاب بهترین تامینکننده: تاپسیس، ویکور، واسپاس و …
نخست باید براساس ادبیات پژوهش، تجارب صنعت، مصاحبههای تخصصی، طوفان مغزی و مواردی از این قبیل شاخصهای مختلف شناسایی شود. پس از آنکه شاخصهای ارزیابی مشخص شد با روشی مثل سوارا میتوان این شاخصها را وزندهی کرد. در ادامه یک ماتریس تصمیم تشکیل میشود و به هر تامینکننده براساس هر معیار امتیازی داده میشود. در نهایت با یک روش قدیمی مانند تاپسیس یا جدیدتر مانند واسپاس بهترین تامینکننده انتخاب میشود.
انتخاب بهترین تامینکننده با روش تحلیل پوششی دادهها DEA
یک روش مناسب برای انتخاب بهترین تامینکننده استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها است. در این روش تامینکنندگان براساس کارایی رتبهبندی و انتخاب میشوند. lمزیت اصلی این روش نسبت به روشهای مبتنی بر تصمیمگیری چندمعیاره آن است که نیازی به محاسبه اوزان عوامل وجود ندارد. مهمترین دشواری این روش نیز تمرکز صرف بر مقادیر کمی و دادههای آماری واقعی است.
برای تشخیص کارایی در این روش ابتدا باید نهادهها و ستادهها مشخص شود. منظور از نهادهها عواملی مانند هزینه و قیمت پیشنهادی تامینکنندگان است. منظور از ستادهها نیز عواملی مانند کیفیت و زمان تحویل است. سپس با استفاده از توابع حداقل سازی نهادهها یا بیشینهسازی ستادهها میتوان بهترین تامینکننده را انتخاب کرد. دقت کنید باید ۵ برابر مجموع ستادهها و نهادهها، تامینکننده وجود داشته باشد.
یک رویکرد جدید برای انتخاب تامینکننده استفاده از رتبهبندی بازهای تحلیل پوششی دادهها با مرزهای دوگانه است. روشهای سنتی فقط بهترین کارایی نسبی واحدهای تصمیمگیری را ضمن اجتناب از کاراییهای بدبینانه اندازهگیری میکند. در روشهای جدید میتوان هم مرز بدترین کارایی و هم بهترین کارایی را ترسیم نمود. برای رتبهبندی از روش بازهای استفاده میشود که دو دیدگاه خوشبینانه و بدبینانه همزمان برای تصمیمگیری در نظر گرفته میشوند.
نتیجهگیری
انتخاب بهترین تامینکننده یک مساله اساسی در صنایع مختلف است که تصمیمگیری پیرامون آن اهمیتی استراتژیک دارد. از سوی دیگر پژوهشگران مدیریت و مهندسی صنایع نیز علاقه بسیاری به حل مسائل انتخاب تامینکنندگان دارند. برای این منظور نخست باید معیارها و زیرمعیارهای دخیل در تصمیمگیری شناسایی شوند. پس از آن این معیارها باید تعیین وزن شوند. در نهایت براساس هر معیار به ارزیابی تامینکنندگان پرداخته میشود و با استفاده از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره بهترین گزینه انتخاب میشود.
مدیریت تولید | ۰۷ بهمن ۰۰