وظایف مدیران

وظایف مدیران (Managers task) به صورت سنتی شامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل می‌باشد. در ادبیات کلاسیک سازمان و تئوری‌های مدیریت کلاسیک وظایفی برای مدیران شناسایی شده است که در همه کتاب‌های مدیریتی به آن اشاره شده است.

در بخش تئوری‌های مدیریت مشهورترین نظریه‌های درس تئوری‌های سازمان و مدیریت به صورت مفهومی مدلسازی شد. در این بخش کوشش شده است تا وظایف سنتی مدیران مورد بررسی قرار گیرد. کتاب جامع تئوری‌های سازمان و مدیریت نیز از بخش دانلود کتاب مدیریت قابل دسترسی است. مقاله‌های مدیریت عمومی با مروری بر سیر تاریخی و تاریخچه تئوری‌های مدیریت و سازمان  و شروع می‌شود و مباحث عمده آن را مورد بررسی قرار می‌دهد.

سیر تاریخی و تاریخچه تئوری‌های مدیریت و سازمان با مطالعات کلاسیک فردریک تیلور، هنری فایول و ماکس وبر آغاز می‌شود. طبقه بندی کونتز، اسکات و ماری جو هچ در زمینه تئوری‌های مدیریت ارائه شده است. در تئوری کلاسیک مدیریت بیشتر بر برنامه‌ریزی سازمان، ساختار سازمانی و سازماندهی و کنترل سازمانی تمرکز می‌شود. بطور سنتی وظایف مدیریت شامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل است.

وظایف سنتی مدیران

وظایف سنتی مدیران

وظایف مدیران به صورت سنتی

برنامه‌ریزی سازمان

برنامه‌ریزی اولین وظیفه کلاسیک از وظایف مدیران است. برنامه‌ریزی، فرآیند آگاهانه تصمیم‌گیری در مورد اهداف و فعالیت‌های آینده یک فرد، گروه،واحد کاری یا سازمان است. مدیر یا مدیران برنامه‌ریزی، برنامه‌ریزی را با یک تحلیل موقعیتی آغاز می‌‌نمایند. در متون مدیریتی گاهی دو واژه planning , programming را به جای یکدیگر به کار می‌برند. واژه programming به نوعی برنامه‌ریزی جزئی تر دلالت دارد. در میان همه وظایف مدیریت برنامه‌ریزی از اساسی‌تر‌ین آنهاست که مانند پلی زمان حال را به آینده مرتبط می‌سازد.

سازماندهی و ساختار سازمانی

سازماندهی دومین وظیفه کلاسیک از وظایف مدیران است. براساس ادبیات مدیریت کلاسیک، ساختار سازمانی و سازماندهی ابزار دستیابی به برنامه‌های سازمان است. یعنی بعد از اینکه مدیران برنامه‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت را تدوین نمودند، ساختار سازمانی به عنوان سیستمی تعریف می‌شود که با استفاده از آن، سلسله‌مراتب درون سازمان را تعیین می‌کنیم. این سیستم، هر شغل و سمَت، کارکرد آن و طرفی که باید به آن جواب پس بدهد را مشخص می‌کند. در نتیجه، ساختاری به وجود می‌آید که می‌تواند به تحقق اهداف سازمان کمک کند.

رهبری سازمان

رهبری سازمان و هدایت سازمانی سومین وظیفه کلاسیک از وظایف مدیران است. رهبری فرایندی است که مدیریت می‌کوشد با ایجاد انگیزه و ارتباطی موثر انجام سایر وظایف خود را در تحقق اهداف سازمانی تسهیل و کارکنان را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب کند. بنابراین رهبری جزئی از مدیریت است و این وظیفه مانند برنامه‌ریزی، سازماندهی و کنترل نیز از وظایف مدیر است. بحث پارادایم‌های رهبری سازمانی، انواع سبک‌های رهبری و انواع مدل‌های رهبری را مطالعه کنید.

مقاله رهبری سازمانی

رهبری سازمانی و مدیریت

کنترل

کنترل سازمانی به معنای اطمینان از عملکرد مدیران و واحدهای سازمان در راست‌ای اهداف و استراتژی سازمان بوده و در صورت فقدان هم گرایی، ابزار لازم را برای حرکت و نیل بسوی آن فراهم می‌نماید و هدف غائی یک نظام کنترل مدیریتی نیز اثرگذاری برروی کارکنان برای انجام اقدامات و تصمیم‌گیری‌ها بگونه‌ای است که متناسب با اهداف و استراتژی‌های سازمان باشند.

مدیریت عملکرد و کارت امتیازی متوازن

مدیریت عملکرد سازمانی یکی از مباحث ویژه مدیریت منابع انسانی استراتژیک است و ابزار مناسبی برای ارزیابی عملکرد سازمانی به حساب می‌آید. در صورتی که مدیریت عملکرد با ملزومات و پیش نیاز آن در سازمان طراحی و اجرا شود، می‌تواند بخشی از مسائل و مشکلات سازمان را شناسایی و در جهت حل آنها راهکارهای عملی ارائه کند، مدیریت عملکرد نگرش جامعی به عملکرد افراد و سازمان دارد و با سازوکارهایی مشخص بین عملکرد فـردی و سازمانی هم‌افزایی ایجاد می‌کند. مدیریت عملکرد استراتژیک یک پارادایم جدید است که با مدل اچیو هرسی و گلداسمیت و کارت امتیازی متوازن کاپلان و نورتن قابل دستیابی است.

مدیریت دانش

مدیریت دانش از وظایف مدیریت نوین است. مفهوم و چیستی مدیریت دانش برای مدت‌های مدیدی به صورت عملی اما غیررسمی مورد استفاده واقع شده‌ است. تاریخچه مدیریت دانش نشان می‌دهد به تبع انواع دانش (دانش صریح و دانش ضمنی)، انواع مدل‌های مدیریت دانش نیز ارائه شده است. مدیریت دانش ریشه در یادگیری سازمانی دارد. عوامل حیاتی مدیریت دانش در شرکت عامل زیربنایی بکارگیری آن است. سپس باید به تسهیم دانش در سازمان پرداخت. در نهایت باید برای ارزیابی عملکرد مدیریت دانش نیز برنامه‌ریزی کرد.

مقاله مدیریت دانش

تئوری‌های مدیریت دانش

مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی (هم محیط خارجی و هم محیط داخلی) تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل. بنابراین مدیریت استراتژیک بر نظارت و ارزیابی بر فرصت‌ها و تهدیدهای خارجی در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف یک شرکت تأکید دارد. تدوین استراتژی سازمان و برنامه‌ریزی استراتژیک سازمان در این میان بسیار با اهمیت است. مدیریت استراتژیک، رابطه استراتژی و ساختار را تعیین می‌کند. تجزیه و تحلیل ماتریس سوات و ماتریس برنامه‌ریزی استراتژیک کمی از مهمترین ابزارهای مدیریت استراتژیک هستند.

هوش سازمانی

هوش سازمانی (OI) به معنای کسب دانش و اطلاعات جامع از همه عواملی که بر سازمان تاثیر می‌گذارد. انواع هوش سازمانی و بطور کلی انواع مختلفی از هوش مطرح شده اند که مهمترین آنها عبارتند از: هوش هیجانی (عاطفی)، هوش معنوی، هوش فرهنگی، هوش استراتژیک، هوش مالی و هوش رقابتی. هوش سازمانی از جمله موارد نزدیک به خلاقیت و نوآوری سازمانی است. مقاله نوآوری سازمانی و تکنیک‌های خلاقیت سازمانی در همین زمینه قابل مطالعه است.

تعالی سازمانی یا سرآمدی سازمان

تعالی سازمانی یا سرآمدی (Excellence) یک چارچوب، مدل و الگوی خودارزیابی و سنجش است که موجب حرکت و هدایت فعالیت‌های سازمان‌ها در جهت بهبود مستمر می‌گردد.تعالی سازمانی با مدل دمینگ و چرخه دمینگ شناخته می‌شود. الگوی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت EFQM و جایزه بالدریج نیز از مدل‌های مشهور تعالی سازمانی است. تعالی سازمانی با هدف بهبود کیفیت زندگی کاری می‌باشد. تاریخچه کیفیت زندگی کاری نشان می‌دهد که مدیریت کیفیت فراگیر جایگاه تعیین کننده‌ای در این زمینه دارد. رابطه کیفیت زندگی کاری و مدیریت کیفیت فراگیر دوسویه است. مطالعه تاریخچه کیفیت زندگی کاری مفید است.

فرهنگ سازمانی

بحث «فرهنگ سازمانی» از زوایای متعددی قابل بررسی است. این مفهوم نزد برخی از نظریه ‏پردازان سازمان و مدیریت آنچنان اساسی و کلیدی است که با به کار گرفتن استعاره «فرهنگ» در مورد سازمان، این بحث را مطرح کرده‏اند که اساسا سازمان چیزی جز فرهنگ نیست و برای شناخت یک سازمان و مطالعه و تبیین مسائل مربوط به آن، مهم‏ترین و اساسی‏ترین کار این است که فرهنگ آن را شناسایی کنیم. نظریه‌های فرهنگ سازمانی مانند فرهنگ سازمانی دنیسون، فرهنگ سازمانی هافستد و فرهنگ سازمانی ادگار شاین بیش از همه مورد توجه بوده است.

تئوری‌های فرهنگ سازمانی

تئوری‌های فرهنگ سازمانی

مدیریت تغییر، تضاد، تعارض و بحران سازمانی

آخرین مبحث کتاب‌ها و مقاله تئوری‌های مدیریت بحث مدیریت تغییر سازمانی است. مدیریت تعارض سازمانی نیز در راستای مدیریت تغییر سازمان مطرح می‌شود. مدیریت مشارکتی رویکردی کلاسیک برای مقابله با تعارض سازمانی و مقاومت کارکنان در برابر تغییر است. اگر مدیریت در این زمینه موفق نباشد باید سازمان با بحران مواجه خواهد شد. مدیریت بحران سازمانی نیازمند استفاده از مدل‌های مدیریت بحران سازمانی است. وظایف مدیران سازمان در کتاب‌های تئوری سازمان و مدیریت معمولاً در همین مباحث خلاصه می‌شود.

پاورپوینت وظایف مدیران

منبع: مقاله وظایف مدیران برگرفته از کتاب تئوری سازمان دکتری مدیریت